نام پژوهشگر: عذرا نظرپورنجف آبادی

بررسی تقارب نظر صدرا به ابن عربی در رابطه خدا و جهان در بحث آفرینش
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  عذرا نظرپورنجف آبادی   مرضیه صادقی

چکیده دراین رساله سعی شده که موضوعات ومسائلی که در بحث خالقیت دارای نقش مهم واساسی هستند ؛ ازدیدگاه صدرا وابن عربی مورد بررسی ومقایسه قرار گیرد .لذا دربین مسائلی که به تحولات فکری ویا نوآوریهای صدرا معروف است ؛صرفاًتوجه وتمرکز بر موضوعاتی شده که صدرا بوسیله ی طرح یکایک آنها ،پایه های دستگاه حکمت خود را به ترتیب برآنها نهاده و نهایتاً فلسفه ی خود را به اوج قلّه های عرفان رسانده؛ از جمله ی این مسائل ،به ترتیب «وجود، وحدت وجود، علیت و تجلّی» است ؛ که درنظر صدرا وابن عربی مورد بررسی وتطبیق قرارگرفته اند .«وجود» ، مهم ترین بحث مشترک در فلسفه وعرفان می باشد . نکته ی مهمی که در عرفان مطرح است این است که وجود حقّ در مقابل ماسوی دارای اصالت است وهیچ موجودی غیر از حقّ از اصالت برخوردار نیست . صدرانیزدر طرح نظرات ادقّش ،اصالت را از ماهیات سلب کرده وآنها را ظلّ وجود قرار داده و اصالت را برای وجود اثبات کرده است . ابن عربی وجود حقّ را تنها وجود اصیل می دانست ،لذا در نظر او وجود حقیقی یکی بیش نیست ،و بقیه را اعتباری وظلّ می دانست پس این حقیقت واحد دارای وحدت شخصی است ؛ صدرا نیز با انتقال از وحدت تشکیکی وجود به وحدت شخصی وجود ،وجود را یک حقیقت واحده به وحدت شخصی می دانست وهرچه غیر از او، اعم از کثرات وماسوی را تجلّیات حقّ می دانست؛بنابراین می توان گفت از تشکیک در مراتب وجود به تشکیک در مظاهر وجود منتقل شد ودرنهایت ودرنتیجه ی قائل شدن به چنین وحدتی، دیگر در عالم جایی برای دوگانگی و دوئیت باقی نمی ماند ؛لذا علت ومعلول دو مقوله ی جدا از هم نیستند وغیریت ودوگانگی ندارند بلکه یک حقیقت واحد است که به وجهی علت وبه وجهی معلول است وبه تعبیر دیگر معلول شأنی از شئون علت است . همانطور که ابن عربی علت ومعلول را یک حقیقت واحد در نظر گرفته ؛ بدین صورت که معلول را ظاهر و فرع علت وعلت را باطن واصل معلول معرفی کرده .لذا دیگر اثر وتأثّری نخواهد بود بلکه هرچه هست تجلّی وتعیّن است وبدین ترتیب صدرا در بحث خلقت ،بین خالق ومخلوق قائل به دوئیت ودوگانگی به معنای بینونیت عزلی قائل نخواهدبود بلکه یک حقیقت واحد،به وجهی خالق است وبه وجهی مخلوق ؛ یا به وجهی ظاهر وبه وجهی دیگرباطن است .