نام پژوهشگر: سیده سودابه حسینیان

بررسی دانش بومی زنبورداری در عرصه مراتع کوهستانی بینالود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1391
  سیده سودابه حسینیان   حسین بارانی

رشد و توسعه فناوری از یک سو و پیامدهای حاصل از اجرای طرح های توسعه بدون در نظرگرفتن خسارات وارده به منابع طبیعی از سوی دیگر لزوم بکارگیری دانشی سازگار با محیط را بیش از پیش آشکار می سازد. از اینرو با توجه به شکل گیری دانش بومی در میان مردم و مطابقتش با شرایط محیطی رشد یافته در آن می توان از این دانش با ارزش در راستای دانش رسمی و مدرن استفاده نمود. یکی از استفاده های جانبی سود آور از مراتع، زنبورداری می باشد. این موضوع بویژه در مناطقی که گیاهان مناسب (گیاهان شهدزا) برای پرورش زنبور عسل وجود دارند، حائز اهمیت است. در این تحقیق به بررسی دانش بومی زنبورداری در عرصه مراتع کوهستانی بینالود با استفاده از مجموعه روش های کیفی شامل مصاحبه عمقی و مشاهده مشارکتی پرداخته شد. پس از فیش-نویسی و کدگذاری مطالب، تجزیه و تحلیل داده ها و انتخاب مطالب در هر یک از کدها بر اساس قاعده معتبرسازی (triangulation) که بیان مشابه حداقل سه زنبوردار بود، صورت گرفت. نتایج نشان داد زنبورداران مناطقی با ویژگی های خاص (پوشش گیاهی، آب و هوا، وجود منابع آبی، امنیت منطقه، مسیر دستیابی، شیب، ارتفاع، فاصله از جاده، مناطق مسکونی) را جهت استقرار کندوها درنظر می گیرند.علاوه بر این در مجموع، 21 گونه گیاهی مورد استفاده زنبور عسل از 11 تیره گیاهی توسط زنبورداران شناسایی شد. بیشترین تنوع گیاهی به ترتیب متعلق به تیره های نعناعیان، مینا و لاله ها و بیشترین مساحت منطقه به ترتیب به تیره های بقولات، نعناعیان، مینا اختصاص داشت. از این میان، 1/38 درصد گونه ها در طبقه جذابیت عالی، تعداد 57/28 درصد در طبقه جذابیت خوب، 81/23 درصد در طبقه جذابیت متوسط و 52/9 درصد در جذابیت ضعیف برای زنبور عسل قرار گرفتند. تقویم زنبورداری و کوچ کندوها جهت استفاده حداکثر از طبیعت و بدست آوردن بیشترین محصول، بر اساس تاریخ گلدهی گیاهان، چهار الی پنج نوبت در سال اعلام شد. میزان متوسط عسل حاصله به عنوان اصلی ترین محصول تولیدی از مراتع بینالود 216/0 کیلوگرم در هکتار و به ازای هر کندو 98/7 کیلوگرم بدست آمد. در نهایت می توان تطابق اظهارات زنبورداران قدیم با زنبورداران امروزی را سندی دال بر همسویی دانش بومی و دانش مدرن دانست و علت تفاوت های موجود را در نبود آگاهی زنبورداران از علم امروزه زنبورداری جستجو کرد.