نام پژوهشگر: سید عطا اله حسینی

تعیین میزان بهینه حجم بار در چوبکشی با اسکیدر تیمبرجک 450c( مطالعه موردی بخش 3 جنگل نکا چوب)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1390
  جواد محسنی آکردی   مجید لطفعلیان

بیشترین هزینه های عملیات بهرهبرداری و حملونقل مربوط به خروج چوب از محل قطع به کنار جادههای جنگلی میباشد. با استفاده از فن مطالعه کار میتوان به راه حلهایی جهت کاهش هزینههای چوبکشی دست یافت. هدف از این تحقیق، دستیابی به میزان بهینه حجم در چوبکشی با اسکیدر تیمبرجک c450میباشد. منطقه مورد مطالعه در پارسل های 25 و26 سری افرا سره بخش 3 شرکت سهامی نکا چوب می باشد که در آن فرم جنگل دانه زاد ناهمسال و شیوه بهره برداری تک گزینی پایه ای است. در این تحقیق به منظور برآورد تولید و هزینه از تکنیک مطالعات زمانی به صورت زمان های پیوسته استفادهشد. نتایج نشان داد که میزان تولید خالص و ناخالص ساعتی چوبکشی روبه پایین برای میانگین فاصله چوبکشی 252 متر و میانگین شیب 14 درصد برابر با 92/14و 95/10 مترمکعب و هزینه واحد تولید خالص و ناخالص برابر با 98320 و133964ریال میباشد. با استفاده از مدل زمان چوبکشی حجم بهینه در فواصل مختلف مشخص شد. نتایج این تحقیق نشان داد، با افزایش فاصله چوبکشی، حجم بهینه افزایش می یابد. حجم بهینه در فاصله 100 متر تا 1000 متر، از 6/4 متر مکعب به 4/6 متر مکعب افزایش می-یابد. با انتخاب حجم بار بهینه می توان بهره وری را تا 40% افزایش داد.

طراحی شبکه ریزبافت جنگلی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(gis)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1392
  عذرا آبکار   مجید لطفعلیان

عملیات چوبکشی در جنگل مشکل ترین و پرهزینه ترین امور بهره برداری است. این مسیرها که در واقع تکمیل کننده شبکه حمل و نقل محسوب می شود ارتباط تنگاتنگی با وضیعت شبکه جاده های کامیون رو، شیوه های جنگل شناسی، روش های بهره برداری، وضیعت توپوگرافی، شیب، قابلیت های مکانیکی خاک و عوامل دیگر دارند. در تحقیق حاضر سعی شده تا کارایی gis و ahp در تهیه نقشه کاربری برای شبکه ریزبافت بررسی شود. برای این منظور پارسلهای 18 و 19 سری 4 بخش 2 نکا ظالمرود با مساحتی معادل 97 هکتار در نظر گرفته شده است. با توجه به عوامل موثر در طراحی مسیر چوبکشی یعنی شیب، خاک، زمین شناسی، موجودی در هکتار، آبراهه، جهت، تیپ جنگل، درختان مهم و ارتفاع، نسبت به تنظیم یک پرسش نامه اقدام شده، سپس نقطه نظرات متخصصان در مورد تعیین اهمیت نسبی عوامل، جمع آوری گردید. این عوامل به روش مقایسه زوجی، در نرم افزار (ec) expert choice وزن دهی شدند. تجزیه و تحلیل عوامل موثر در طراحی مسیر بر اساس نظر متخصصین، نشان داد که معیار شیب با وزن نسبی366/0 دارای بیشترین امتیاز و ارتفاع با وزن نسبی 026/0 دارای کمترین امتیاز می باشند. بر اساس وزن مشخصه ها، نقشه های عوامل فوق با هم تلفیق شده و نقشه قابلیت عبور اراضی در چهار طبقه با عناوین توان بسیار نامناسب، نامناسب، مناسب، و بسیار مناسب تهیه گردید. سپس بر روی نقشه قابلیت عبور اراضی و با استفاده از برنامه پگر در نرم افزار3/9 arc gis طراحی مسیر انجام گرفت. در نهایت مشخصات مسیر های طراحی شده با مسیر موجود با استفاده از روش نزدیکترین مسیر مقایسه گردید. جهت مقایسه آماری بین مناسب ترین واریانت و مسیر موجود، از آزمون مربع کای استفاده گردید. نتایج آزمون مربع کای نشان داد که مسیر طراحی شده از لحاظ عبور مسیر از مناطق مناسبتر، به طور معنی داری بهتر از مسیر موجود است (0001/0p=).

آمایش سرزمین در پهنه بندی طبیعت گردی با استفاده از مدلahp فازی (مطالعه موردی: سری1 جنگل دارابکلا)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی دریا 1391
  سیده فاطمه موحدی راد   سید محمد حسینی نصر

گردشگری امروزه در ردیف موفق ترین صنایع جهان محسوب می شود، رویکرد گسترده به موضوع اکوتوریسم(طبیعت گردی) فعالیتی غیر مخرب و سود آور فرض شده است. از آنجا که افزایش جمعیت و پیشرفت تکنولوژی سبب فشار روز افزون جامعه انسانی به منابع طبیعی گردیده است و از طرفی این منابع برای تفرج محدود می باشند لذا هر روز شاهد فشار بیشتر و تخریب وسیع تر این منابع خدادادی و محدود می-باشیم. در این ارتباط کشور ایران و به ویژه استان مازندارن از جمله مناطقی است که به لحاظ اکوتوریسم در خور توجه است. بر این اساس اهداف اصلی این تحقیق پهنه بندی اکوتوریسم بر مبنای مناطق بسیار مناسب، مناسب و نامناسب و تدوین پروژه آمایش سرزمین برای کاربری اکوتوریسم است که به دنبال آن به شناسایی فاکتورهای موثر در تعیین پهنه بندی اکوتوریسم می انجامد. دراین راستا جنگل سری 1 دارابکلا به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. جهت دستیابی به اهداف فوق از روش آنالیز سلسله مراتبی فازی در اولویت-بندی مناطق استفاده شده است. بدین منظور، ابتدا پس از مشخص شدن معیارها و زیرمعیارهای موثر بر پهنه بندی اکوتوریسم و وزن هر یک از آنها، نقشه های فاکتورهای موثر تهیه شدند. در انتها با تلفیق نقشه ها با هم، نقشه نهایی بدست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه توانایی بالایی جهت بهره-بردای برای اکوتوریسم را دارد و در حدود 14 درصد از منطقه دارای قابلیت بسیارمناسب، حدود 63 درصد دارای قابلیت مناسب و حدود 23 درصد دارای قابلیت نامناسب برای کاربری اکوتوریسم را دارد. کلمات کلیدی: اکوتوریسم، پهنه بندی، ahp فازی، دارابکلا