نام پژوهشگر: بهرام لطافت

ساخت کمپلکس های cr3+و co2+ با مشتقات کینوکسالین
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم پایه 1390
  نفیسه قربانی   جواد موتمنی طباطبایی

مشتق های کینوکسالین در صنایع دارویی به خوبی شناخته شده اند و دارای طیف گسترده ای از فعالیت های بیولوژیکی نظیر ضد ویروس، ضد باکتری، ضد التهاب، ضد تومور وضد افسردگی می باشند. علاوه بر کاربرد های دارویی، کینوکسالین ها در زمینه رنگ، بلوک کننده های ساختمانی در سنتز نیمه هادی های آلی ومواد موثر در الکترولومینسانس نیز مورد استفاده قرار می گیرند. لذا پیش بینی می شود کمپلکس هایی که از این ترکیبات به عنوان لیگاند در ساخت آنها استفاده می شود نیز خواص فوق را داشته باشند. در این پژوهش از حلال ها و نمک های مختلفی برای سنتز کمپلکس های cr3+ و co2+ با مشتقات کینوکسالین استفاده شده است ولی به دلیل حجیم بودن لیگاندها و ممانعت فضایی آنها کمپلکس های مورد نظر به راحتی ساخته نمی شوند. تنها کمپلکس ساخته شده در این پژوهش کمپلکس cr3+ با لیگاند 3,2-دی فنیل کینوکسالین تحت شرایط خاص با بازده پایین می باشد. بر اساس مطالعات انجام شده تاکنون کمپلکس هایی با استفاده از لیگاند 3,2-دی فنیل کینوکسالین تنها با فلزات نقره، مس، جیوه و ایریدیم ساخته شده است. در ساختار این کمپلکس ها تنها یک یا دو لیگاند 3,2-دی فنیل کینوکسالین به فلز مرکزی کوئوردینه می شود. نوع حلال و نمک نقش مهمی در تشکیل این کمپلکس ها ایفا می کنند، مولکول های حلال و آنیون های نمک می توانند به صورت لیگاند تک دندانه و یا لیگاند های پل ساز به فلز مرکزی کوئوردینه شوند. هم چنین این کمپلکس ها به صورت مونومر و یا شبکه های پلیمری کوچک تشکیل می شوند. در این پژوهش، آزمایش ها با دو نوع نمک و حلال های مختلف در شرایط آزمایشی مختلف انجام شد. از جمله یافته های این پژوهش می توان به موارد زیر اشاره کرد: لیگاند مورد نظر مولکولی بزرگ با گروه های عاملی دهنده کم برای برقراری پیوند داتیو با فلز واسطه و تشکیل کمپلکس می باشد. ترکیب مورد نظر هتروسیکل بوده و نیتروژن های حلقه آزادی کمتری برای کوئوردینه شدن به فلز مرکزی را دارند. دو استخلاف فنیلی کینوکسالین بر روی نیتروژن ممانعت فضایی ایجاد کرده و مانع از برقراری پیوند می شوند. نوع حلال و نمک در تشکیل کمپلکس بسیار موثر است. تا حد امکان نمک ها و حلال باید آب گیری شوند. نتایج آزمایش ها تحت شرایط نیتروژن و زمان های طولانی بهتر می باشد. نتایج آزمایش های فلز کروم بهتر از فلز کبالت مشاهده شد. بازده محصول کم می باشد. نتایج حاصل از محاسبات تئوری:g ? واکنش ها انجام پذیر بودن ویا خود به خودی بودن واکنش را از لحاظ ترمودینامیکی نشان می دهد به طوریکه هرچه g? منفی تر باشد واکنش انجام پذیرتر است. با توجه به آزمایشات انجام شده که نشان داد نوع حلال بر روی واکنش تاثیر دارد، محاسبات تئوری نیز ثابت می کند مولکول های متانول نسبت به آب به صورت لیگاند قویتری عمل کرده و چنانچه از حلال متانول در انجام واکنش استفاده شود، لیگاند کینوکسالین مورد نظر نمی تواند به فلز کروم کوئوردینه شود.

بررسی کشش سطحی محلول های دوجزئی با استفاده از تئوری لانگمویر بسط یافته
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم پایه 1392
  حیدر مرادیان   بهرام لطافت

اثرات سطح در صنعت و بیولوژی از اهمیت زیادی برخوردارند . یکی از خواص ترمودینامیکی که در پروسه های صنعتی پر کاربرد است کشش سطحی می باشد . این پدیده نقش کلیدی در پخش امولوسیون ها و جذب مایعات روی سطح جامد و جذب گاز روی سطح مایع دارد . همچنین در زمینه های مختلف مانند مهندسی محیط زیست ، صنعت ساخت رنگها و مواد شوینده و روان کننده و پروسه های نفتی و استخراج مایعات و ... همواره مطرح بوده است . از این رو روشهای مختلفی برای محاسبه ی تئوری کشش سطحی وجود دارد و همواره در حال تکامل است . البته ارائه مدلهایی که در محدوده دمایی گسترده نتایج قابل قبولی ارائه دهد ، حائز اهمیت است . در سالهای اخیر اساس طرح مدلهای اندازه گیری کشش سطحی بر پایه ی ترمودینامیک آماری استوار است . در این تحقیق از مدل لانگمویر برای 186 سری محلول دو جزئی غیر الکترولیتی در 5227 نقطه که داده های دقیق کشش سطحی آن ها معلوم بود استفاده شد و پارامترهای قابل تنظیم مربوطه گزارش شد . نتایج محاسبات نشان می دهد که با وجود آنکه ترکیبات مورد نظر ساختار و در نتیجه خواص بسیار متفاوتی که دارند میانگین خطای کلی در این مدل 0.7 درصد می باشد . با توجه به این نکته که ترکیبات مورد مطالعه بسیار متنوع می باشند خطای ایجاد شده قابل قبول است . در نهایت با توجه به نتایج بدست آمده برای پارامترهای قابل تنظیم توسط نرم افزار polymath نمودارهای مربوطه برای تفسیر تاثیر این پارامترها بر روی کشش سطحی مخلوط دو جزئی رسم شده است . پارامترهای قابل تنظیم منعکس کننده ی جنبه های فیزیکی رفتار مولکولها در توده و سطح می باشند . پارامترهای ? حلال گریزی جزء با کشش سطحی پایین تر را نشان می دهد و پارامتر ? اثر فعل و انفعالات b-a را بروی کشش سطحی محاسبه می کند. این مدل به خوبی داده های کشش سطحی را در تمام محدوده ی غلظتی با ?o مرتبط می کند . همچنین مدل shershefsky برای تعدادی از محلولهای مورد مطالعه بکار برده شد و مقادیر ?gs ،??g?_0^exp ، محاسبه شد و مدل bbt نیز برای محاسبه کشش سطحی مخلوط های دو جزئی بکار برده شد و نتایج حاصل از این دو مدل با مدل elمقایسه گردید . نتایج این مقایسه در صد خطای کمتر مدل el را نسبت به دو مدل دیگر نشان می دهد .