نام پژوهشگر: احمد صفاری مقدم

بررسی تطبیقی کلمات مرکب فعلی در سه زبان فارسی، انگلیسی و فرانسه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1390
  سحر والایی   محمد دبیرمقدم

پژوهش حاضر با عنوان «بررسی تطبیقی ترکیب های فعلی در سه زبان فارسی، انگلیسی و فرانسه» در قالب رساله کارشناسی ارشد تنظیم شده است. در تحلیل های گوناگونی که از سوی دستور نویسان و زبان شناسان ارائه شده، فرایند ترکیب از جنبه-های متفاوت مورد توجه قرارگرفته است، اما در بیشتر این تحلیل ها اغلب به دسته بندی و ارائه تعریف و مثال پرداخته اند و اشاره چندانی به ویژگی های ساختار نحوی و معنایی آن ها نکرده اند. در این پژوهش، نگارنده ابتدا به بررسی واژه های مرکب فعلی در زبان فارسی پرداخته و سپس یافته های خود را با دو زبان انگلیسی و فرانسه مورد مقایسه قرار داده است. تلاش نگارنده بر این بوده تا واژه های مرکب فعلی را از زاویه های مختلفِ ویژگی های صرفی، نحوی و معنایی آن ها مورد بررسی قرار-دهد و تبیینی در مورد رابطه بین هسته نحوی و هسته معنایی این ترکیب ها و جایگاه هسته در آن ها، به دست دهد. اهمیت این پژوهش در این است که اولاً واژه های مرکب فعلی فارسی را از دیدگاه مقوله دستوری و ساختار نحوی و معنایی دسته-بندی می کند، دوم مشخص می کند که وجه غالب واژه های مرکب فعلی فارسی از دیدگاه مقوله دستوری و نیز از دیدگاه معنایی کدام است. همچنین مقایسه بین سه زبان فارسی، انگلیسی و فرانسه می تواند گامی در جهت دستیابی به همگانی های زبانی به شمار رود. از آن?جا که ترکیب های فعلی زبان فارسی، هم دارای ویژگی های صرفی و هم دارای ویژگی های نحوی هستند، می توان نتیجه گرفت که فرایند ساخت کلمات مرکب فعلی در زبان فارسی نه فرایندی صرفاً صرفی و نه صرفاً نحوی است، بلکه فرایندی صرفی-نحوی است. این امر در مورد زبان انگلیسی هم صدق می کند، اما در زبان فرانسه میان ترکیب ها و گروه های نحوی مرز قاطعی وجود دارد و لذا فرایند ترکیب، فرایندی صرفی به?شمار?می رود. همچنین ترکیب های فعلی فارسی به لحاظ مقوله دستوریِ جزءِ غیر فعلی، حاصل قرارگرفتن اسم، صفت، قید، ضمیر، فعل و عدد در کنار ستاک حال یا گذشته فعل هستند. این امر نیز در مورد زبان انگلیسی صدق می کند، ولی داده های به دست?آمده از زبان فرانسه نشان می-دهد که شرکت پذیری اسم در چنین ترکیب هایی در این زبان غالب است و تقریباً تمام واژه های گرد آوری شده از زبان فرانسه حاصل ترکیب فعل و اسم هستند. در مورد هسته معنایی و نحوی مشاهده شد که این دو لزوماً بر هم منطبق نیستند و با این که هر سه زبان مورد بررسی، از زبان های هندواروپایی اند ولی به لحاظ هسته، وضعیت یکسانی نشان نمی دهند. در زبان فارسی این ترکیب ها به لحاظ نحوی غالباً فاقد هسته و بقیه موارد هسته آغازین اند و به لحاظ هسته معنایی غالباً برون مرکز هستند. این مسئله در مورد زبان انگلیسی صدق نمی کند؛ در این زبان ترکیب های فعلی به لحاظ هسته معنایی بیشتر درون-مرکزاند و در این حالت ترکیب، از شفافیت معنایی برخوردار است. به لحاظ هسته نحوی نیز اکثراً دارای هسته اند ولی لزوماً هسته نحوی و معنایی آن ها یکسان نیست. اما این امر در مورد داده های زبان فرانسه کاملاً متفاوت است؛ به?این?ترتیب که جزء فعلی، جزء اول ترکیب بوده و معمولاً هسته به شمار می رود و به لحاظ معنایی نیز بیشتر برون مرکز هستند.