نام پژوهشگر: مجید قشونی

اثربخشی آموزش بازخورد عصبی بر بهبود نوشتارپریشی کودکان ناتوان در یادگیری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده مهندسی 1391
  محبوبه پرستار فیض آبادی   محمدرضا یزدچی

یادگیری را می توان بنیادی ترین فرایندی دانست که در نتیجه آن، موجودی ناتوان و درمانده، به فرد تحول یافته ای می رسد که توانایی های شناختی و قدرت اندیشه وی حد و مرزی نمی شناسد. اصطلاح دیس گرافی یا نوشتار پریشی برای کودکانی که علی رغم هوش طبیعی بسیار بد می نویسند، بکار می رود. روش آموزش بازخورد عصبی یا nft روشی مبتنی بر استفاده از eeg و qeeg است که افراد را قادر می سازد تا وضعیت خود را با تنظیم فعالیت الکتریکی مغز خود تغییر دهند. در سال های اخیر مطالعات محدودی پیرامون اثربخشی nft روی کودکان دارای ناتوانی یادگیری انجام شده است. نتایج برخی تحقیقات در این حوزه در تضاد با تحقیقات دیگر است، لذا به طور قطع نمی توان از تاثیر مثبت بازخورد عصبی بر روی ld و بخصوص نوشتارپریشی سخن گفت. باتلرز در سال 2011 پروتکلی را جهت رفع ld پیشنهاد کرده است که مطالعات تکمیلی در رابطه با اثربخشی این پروتکل ارائه نشده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثربخشی روش nft در کودکان نوشتار پریشی با پروتکل پیشنهادی است. در این طرح، آزمایشاتی به صورت پیش آزمون و پس آزمون طراحی شده اند که شامل موارد ذیل می باشند: پرسشنامه مشکلات یادگیری کلرادو، پرسشنامه ی کانرز والدین، آزمون دیکته نویسی، ثبت eeg در حین آزمون دیکته، پرسشنامه انواع اختلالات دیکته، پرسشنامه علل خطاهای متداول در نوشتن با دست. تمام این آزمون ها روی 12 کودک نوشتارپریش مورد ارزیابی قرار گرفته اند. سوژه ها به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفته اند. 8 کودک سالم نیز در برخی آزمایشات شرکت کرده اند. کلیه کودکان نوشتارپریش به مدت 15 جلسه ی 30 تا 45 دقیقه ای، به صورت 3 جلسه در هفته، در جلسات آموزش نوروفیدبک جهت تقویت توان باند بتا و تضعیف توان باند تتا در کانال c3 و نیز تقویت توان باند آلفا و تضعیف توان باند تتا در کانال c4 شرکت کرده اند. با توجه به آزمون ثبت eeg در حین دیکته نویسی مقادیر توان های بتای نسبی، تتای نسبی و نسبت theta/beta در کودکان سالم دارای میانگینی به ترتیب برابر با 084/0، 187/0 و 352/2 بدست آمده است. میانگین این مقادیر در کودکان گروه آزمایش قبل از nft برابر با 0429/0، 2625/0 و 4372/6 و بعد از nft برابر با 0511/0، 215/0 و 4379/4 بدست آمده است. در گروه کنترل قبل از نوروفیدبک مقادیر توان های بتای نسبی، تتای نسبی و نسبت theta/beta به ترتیب 0498/0، 2664/0 و 5161/5 برای قبل از nft و 0503/0، 2633/0 و 4679/5 برای بعد از nft بدست آمده است. همانطور که دیده می شود این مقادیر در گروه آزمایش بعد از nft به مقادیر مطلوب (سالم) نزدیک شده است اما در گروه کنترل تغییر محسوسی ایجاد نشده است. دلیل عدم برابری مقادیر qeeg بعد از nft در گروه آزمایش با مقادیر مطلوب را می توان در کافی نبودن تعداد جلسات nft دانست. معناداری تغییرات با استفاده از روش t جفت شده بررسی و سطح معناداری p<0.05 تعیین شده است. آموزش های nft با پروتکل پیشنهادی باتلرز طی 15 جلسه، دارای تاثیر مثبت بر عملکرد 4 نفر از مجموع 6 نفر افراد گروه آزمایش داشته است و تعداد خطاها و اشکالات افراد این گروه در حین دیکته نویسی کاهش چشم گیر داشته است. پروتکل پیشنهادی با توجه به آزمایشات انجام گرفته از لحاظ زمان، پروتکل مناسبی نیست و استفاده از آن جهت درمان کامل و کوتاه مدت مفید نخواهد بود اما در یک پروسه ی درمانی 15 جلسه ای می توان انتظار یک بهبودی نسبی در کودک را داشت. اگر فاکتور زمان نادیده گرفته شود، این پروتکل، یک پروتکل مناسب جهت درمان 67 درصد از کودکان دارای نوشتار پریشی است.