نام پژوهشگر: علی قرقانی

تأثیر محلول پاشی کائولین بر برخی شاخص های فیزیولوژیک درخت، کاهش آفتاب سوختگی سطحی میوه و صفات کمی و کیفی میوه ارقام سیب ’گلدن دلیشس‘ و ’استارکینگ‘
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  یاسمین خواجه نوری   سعید عشقی

چکیده: آثار سوء دماهای بالا در فصل تابستان در اکثر باغات سیب استان فارس به ویژه باغات متراکم روی پایه های پاکوتاه به طور چشمگیری قابل مشاهده است. برای کاهش این آثار سوء یک راهکار جدید و امید بخش محلول پاشی برخی مواد بازتابنده نور از جمله رس کائولین، بر روی تاج درختان می باشد. برای این منظور در یک باغ متراکم سیب با پایه mm106 و رقم گلدن دلیشز یک آزمایش در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تیمار (غلظت کائولین 0، 2، 4 و 6 درصد) و چهار تکرار انجام شد. تعداد 100 میوه از سمت رو به آفتاب درختان به صورت تصادفی برداشت شد و درصد آفتاب سوختگی و برخی شاخص های کمی و کیفی میوه بلافاصله پس از برداشت و همچنین بعد از 5 ماه انبار داری ارزیابی شد. از نرم افزار آماری sas برای آنالیز داده استفاده شد. نتایج نشان داد که تیمار کائولین به طور قابل توجهی درصد آفتاب سوختگی را در مقایسه با تیمار شاهد کاهش داد. برخی از شاخص های کمی میوه (وزن، طول و قطر میوه) نیز تحت تاثیر تیمار کائولین قرار گرفت و این شاخص ها یک روند منطقی افزایشی با افزایش غلظت کائولین نشان دادند. تیمار کائولین بر شاخص های کیفی میوه شامل سفتی بافت، tss، رنگ زمینه، رنگ سطحی و زنگار زدگی سطحی تأثیر معنی داری نداشت. اندازه گیری برخی شاخص های کمی و کیفی میوه پس از 5 ماه نگهداری، نشان داد که کائولین به طور معنی داری درصد از دست دادن آب میوه ها در انبار را در مقایسه با تیمار شاهد کاهش داد، اما کائولین تاثیر معنی داری بر سایر شاخص ها بعد از انبار داری نداشت. برخی از صفات اندازه گیری شده همبستگی های قابل توجهی با همدیگر داشتند.

بررسی صفات کمی و کیفی میوه ی برخی از تمشک های شمال و جنوب ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  سید حسین علی مومنی   علی قرقانی

تمشک از جنس rubus l. بوده و به تیره ی rosaceae تعلق دارد که از 750 گونه در جهان برخوردار می باشد. تمشک یکی از غنی ترین منابع گیاهی دنیا برای تامین انواع ویتامین ها و مواد معدنی محسوب می شود و به لحاظ تأثیرات شگرفی که در پیشگیری و درمان التهاب، درد، مکانیسم های بروز سرطان، بیماری های قلبی و عروقی، دیابت ها و آلرژی ها، آلزایمر و انحطاط بینایی مربوط به افزایش سن داشته در مجموعه ی ابر میوه های جهان (superfruits) طبقه بندی می شود. با وجود اهمیت بسیار این میوه، هنوز مطالعه و پژوهش جامعی در رابطه با آن صورت نپذیرفته است که بتواند تصویر نسبتا کاملی از مورفولوژی و ارزش غذایی تمشک های موجود در ایران ارائه دهد، تا فتح بابی باشد برای مطالعات اصلاحی. هدف اصلی از این تحقیق مقایسه ی ویژگی های ظاهری و ارزش غذایی میوه های تمشک شمال و جنوب کشور، بررسی تاثیر شرایط آب و هوایی بر شاخص های اندازه گیری شده و نیز کشف و معرفی بهترین نمونه های میوه ی تمشک کشور به لحاظ ارزش غذایی و خصوصیات ظاهری بوده است. در این مطالعه مناطق عمده ی پراکنش جمعیت ها و گونه های تمشک در کشور به دو منطقه اصلی بدین شرح تقسیم گردید: 1-شمال ایران شامل استان های گلستان، مازندران و گیلان 2-زاگرس مرکزی و جنوبی شامل استان های کهگلویه و بویر احمد و فارس. بعد از جمع آوری نمونه های میوه از مناطق مذکور، اندازه گیری شاخص های طول میوه، قطر میوه، وزن میوه و تعداد شفتچه های هر میوه صورت پذیرفت. همچنین میزان و مقدار آنتوسیانینین، مواد جامد محلول (tss)، ph عصاره ی میوه، اسید آسکوربیک، فنول، فیبر میوه و اسید قابل تیتراسیون (ta) میوه، مورد مطالعه قرار گرفته، اندازه گیری شده و با نرم افزار sas تحلیل شد. نتایج نشان داد که بیشترین طول میوه و تعداد شفتچه مربوط به نمونه ی منطقه ی تنکابن و کمترین مربوط به منطقه نورآباد بود. بیشترین مقدار قطر میوه، وزن میوه و فیبر میوه، به نمونه ی منطقه ی خفر و کمترین، به نمونه ی منطقه ی نورآباد اختصاص داشت. بیشترین میزان آنتوسیانین مربوط به نمونه ی منطقه ی یاسوج و کمترین مربوط به نمونه ی منطقه ی تنکابن بود. بیشترین میزان tss را نمونه ی منطقه ی چالوس و کمترین میزان را نمونه ی منطقه ی رامسر داشت. بیشترین میزان ph مربوط به نمونه ی منطقه ی چالوس و کمترین مربوط به نمونه ی منطقه ی تنکابن بود. بیشترین میزان آسکوربیک اسید به نمونه ی مناطق رامسر و نعمت آباد و کمترین، به نمونه ی منطقه ی سپیدان تعلق داشت. بیشترین میزان فنول مربوط به نمونه ی منطقه ی کازرون و کمترین مربوط به نمونه ی منطقه ی رودسر بود وبیشترین میزان ta را نمونه ی منطقه ی پل رود و کمترین میزان را نمونه ی منطقه ی سپیدان و چالوس برخوردار بود.

برهمکنش تنش خشکی و محلول پاشی کائولین بر شاخص های فیزیولوژیک و مورفولوژیک و کمیت و کیفیت خشک میوه بادام
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  عقیل محمدی جوارزاری   علی قرقانی

کمبود آب به عنوان مهم ترین عامل موثر در تولید محصولات کشاورزی در سراسر دنیا شناخته شده است. همچنین در بیشتر نقاط ایران، دما اغلب بالاتر از شرایط ایده آل برای رشد و بارآوری محصولات کشاورزی می باشد. کائولین به وسیله افزایش بازتاب نور گیاهان را از دماهای بالا و اشعه ماوراءبنفش محافظت می کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثرات محلول پاشی کائولین و تنش خشکی بر خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی درخت بادام و همچنین خصوصیات کمی و کیفی خشک میوه بادام رقم تاردی نون پاریل انجام شد. پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با دو فاکتور شامل: آبیاری در سه سطح (100%، 75% و 50%)، همراه با محلول پاشی کائولین در سه غلظت (0%، 3% و 6% ) با 4 تکرار در دو سال 91-90 انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کائولین و افزایش میزان آبیاری، بیشتر خصوصیات فیزیولوژیکی از جمله (آهنگ فتوسنتز، تبادل گازی روزنه، میزان تعرق، محتوای کلروفیل) و مورفولوژیکی (رشد طولی و قطری شاخه های سال جاری، سطح برگ، ماندگاری برگ روی درخت ) درخت و همچنین محتوای عناصر غذایی (فسفر، پتاسیم و سدیم) در برگ و مغز خشک میوه و کمیت و کیفیت خشک میوه، بهبود یافت. همچنین در این پژوهش تیمارهای کم آبیاری 50% و عدم محلول پاشی کائولین کمترین مقدار را در شاخص های ذکرشده نشان دادند. با توجه به اهمیت کاهش مصرف آب در کشاورزی و نیز با درنظر گرفتن این واقعیت که در بیشتر موارد بخصوص در مورد عملکرد و کیفیت خشک میوه بین کائولین 3% و 6% تفاوت معنی داری مشاهده نشد، از نظر اقتصادی کاهش آبیاری به میزان 75% نیاز آبی درخت بادام همراه با محلول پاشی کائولین 3% کمترین اثر منفی را در رشد و عملکرد، در باغات بادام خواهد داشت.

تأثیر قارچ های میکوریز آربوسکولار بر شاخص های رشدی و جذب عناصر غذایی پایه های رویشی سیب در یک خاک آهکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  آرام حسینی   علی قرقانی

از آنجا که بیشتر خاک‏های ایران آهکی هستند، رشد رویشی و زایشی درختان سیب در این خاک‏ها محدود می شود. آزمایشی جهت بررسی اثر همزیستی قارچ‏های میکوریز روی شاخص‏های رشدی و غلظت برگی عناصر غذایی چند پایه رویشی سیب در یک خاک آهکی انجام شد. این آزمایش با دو فاکتور پایه با سه سطح (m9، m7 و mm106) و قارچ با با چهار سطح (glomus versiforme، glomus intraradices، glomus etunicatum و شاهد) به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در سه تکرار و هر تکرار شامل سه مشاهده در گلخانه بخش علوم باغبانی دانشگاه شیراز انجام شد. پس از کشت و تلقیح افکنده های یکدست پایه‏های یادشده، نهال‏ها از ارتفاع یکسان سر برداری شدند و شاخص‏های رشدی، فیزیولوژیکی و غلظت عناصر غذایی شاخه بر آمده از رشد جدید، اندازه‏گیری شد. نتایج نشان داد که گیاهان میکوریزی زیست‏توده بیشتری را نسبت به گیاهان شاهد تولید کردند. همچنین قارچ‏ها شاخص های فیزیولوژیکی را در گیاهان تلقیح شده بهبود بخشیدند. گیاهان همزیست میزان عناصر غذایی بیشتری را نسبت به گیاهان شاهد در برگ‏های خود تجمع دادند اما غلظت عناصر mn، k و cu در برگ های آنها نسبت به شاهد معنی‏دار نبود. اثر پایه‏ها نیز روی بیشتر شاخص‏ها و عناصر غذایی معنی‏دار بود. از پایه‏های یادشده، پایه m9 که همزیستی میکوریزی کمتری نسبت به دیگر پایه‏ها نشان داد، میزان مس، منگنز، آهن و نیتروژن بیشتری در برگ‏های خود نسبت به دیگر پایه‏ها تجمع داد و غلظت پتاسیم، کلسیم، منیزیم و روی در پایه mm106 نسبت به دو پایه دیگر بالاتر بود؛ بنابراین با انتخاب پایه مناسب و همزیست کردن آن با قارچ‏های میکوریز می توان از مشکلات ناشی از عدم تحرک و غیر قابل جذب بودن عناصر غذایی در خاک‏های آهکی کاست.

تاثیر محلول پاشی کلسیم و بور بر شاخص های کمی و کیفی میوه سیب رقم ’گلاب کهنز ‘
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  شهرام آزادی بوگر   علی قرقانی

یبه منظور بررسی تاثیر محلول پاشی کلسیم و بور بر ویژگی های کمی و کیفی میوه سیب رقم گلاب کهنز یک آزمایش مزرعه ای به صورت طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار به مدت دو سال در یک باغ تجاری در منطقه همایجان شهرستان سپیدان انجام گرفت. 10 تیمار آزمایش شامل کلرید کلسیم با سه غلظت (5/0 و 75/0 و 1 درصد) و کلرید کلسیم با سه غلظت (5/0 و 75/0 و 1 درصد) در ترکیب با اسید بوریک 5/0 درصد و سه کود تجاری کلسیم و بور شامل کلگرین ، کلبرون گرین ایتالیا و کود ست و تیمار شاهد بودند. نتایج نشان داد که کلسیم و بور تاثیر معنی داری در برخی از صفات مورد ارزیابی در زمان برداشت و 3 زمان پس از برداشت (بلافاصله پس از برداشت، 10 روز و 20 روز پس از برداشت) دارد، به طوری که با محلول پاشی کلسیم و بور سفتی، وزن تر و ویتامین ث افزایش یافت و ریزش میوه، لک میوه ، ph، رنگ میوه، زنگار میوه کاهش یافت. کلسیم و بور فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (کاتالاز، اسکوربیک پراکسیداز، سوپر اکسید دیسموتاز) را افزایش داد. محلول پاشی کلسیم و بور محتوای عناصر غذایی کلسیم و بور در میوه ها را افزایش داد. محلول پاشی کلسیم و بور در طول فصل رشد همچنین تاثیر معنی داری بر برخی از صفات در پس از برداشت داشت. به طوری که کلسیم و بور باعث حفظ بیشتر سفتی میوه، ویتامین ث شد و آب از دست دهی میوه، ph، محتوی مواد جامد محلول را در طول انبار در مقایسه با تیمار شاهد کاهش داد.

ارزیابی ویژگی های رشد و عملکرد برخی از گونه های تمشک جمع آوری شده از سراسر ایران در منطقه باجگاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  زهره جعفری   علی قرقانی

به منظور ارزیابی ویژگی های رشد، عملکرد و صفات کمی و کیفی میوه، ژنوتیپ های تمشک جمع آوری شده از چهار گونه مختلف از سراسر کشور پژوهشی در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام شد. نمونه های جمع آوری شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار در یک کلکسیون فضای باز کشت شدند. برخی صفات شامل: طول و عرض برگ و طول دمبرگ، طول، ضخامت و تراکم خار روی شاخه، طول میانگره و تعداد گره، عملکرد، خصوصیات کمی و کیفی میوه و تاریخ گل دهی و میوه دهی اندازه گیری شدند. مقایسه میانگین ژنوتیپ ها و گونه ها نشان داد که بین تک تک ژنوتیپ ها و همچنین گونه های مورد مطالعه تفاوت معنی دار وجود دارد و گونه rubus persicus در بیش تر صفات اندازه گیری شده برتر از سایر گونه ها بود. نتایج بررسی همبستگی های بین صفات نشان داد که بین تعداد گره با طول شاخه، طول خار شاخه با طول شاخه، تاریخ گلدهی و مواد جامد محلول، نوع خار با طول دمبرگ، فنل کل با ظرفیت آنتی اکسیدانتی همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد و بین برخی از صفات دیگر مانند طول خار با ضخامت خار و نوع خار با طول شاخه، تاریخ گل دهی، تاریخ میوه دهی و آسکوربیک اسید با مواد جامد محلول نیز همبستگی منفی معنی-دار وجود دارد. نتایج تجزیه به عامل ها نشان داد 4 عامل بیش از 89 درصد از واریانس کل را توجیه می کنند. تجزیه خوشه ای ژنوتیپ ها و گونه ها بر اساس صفات اندازه گیری شده به روش وارد نشان داد ژنوتیپ هایی که در یک گونه قرار گرفته اند بیش ترین قرابت را با یکدیگر دارند و در بین گونه ها نیز گونه های rubus hirttus وrubus sanctus بیش ترین قرابت را با یکدیگر دارند.

اثر محلول پاشی کلرید کلسیم و منابع پتاسیم بر بهبود رنگ، ویژگی های کیفی و عمر انبار مانی میوه سیب رقم ’رد دلیشس‘
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1394
  سحر صلح جو   علی قرقانی

به منظور ارزیابی تأثیر محلول پاشی کلرید کلسیم و منابع پتاسیم (به تنهایی و در ترکیب با کلریدکلسیم) بر بهبود رنگ، ویژگی های کیفی و عمر انبارمانی میوه سیب رقم ’رد دلیشس‘ روی پایه رویشی mm106، آزمایشی در منطقه کودیان واقع در استان فارس به مدت دو سال در سال زراعی1392 با هشت تیمار و در سال 1393 با چهارده تیمار در چهار تکرار در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل کلرید کلسیم (در پنج مرحله، به میزان 1 درصد در 2 مرحله اول و 5/0 درصد در 3 مرحله نهایی)، منابع پتاسیم شامل نیترات پتاسیم، سولفات پتاسیم و کلرید پتاسیم (به میزان 25/0 و 5/0 درصد در 3 مرحله نهایی) بود. در این آزمایش رشد رویشی، ویژگی های کمی و کیفی میوه در زمان برداشت مورد ارزیابی قرار گرفت. هم چنین برخی ویژگی های موردمطالعه به صورت اندازه گیری مکرر تجزیه گردید که عامل زمان در دو دوره زمانی: 2 و 4 ماه پس از برداشت بود. نتایج پژوهش نشان داد که تمام تیمارهای مورد آزمایش باعث بهبود رشد رویشی گردید. کاربرد منابع پتاسیم+کلرید کلسیم در بهبود ابعاد کمی میوه موثرتر از سایر تیمارها بود. غلظت 25/0 درصد کلرید پتاسیم به دلیل بهبود ویژگی های کیفی و سفتی میوه در زمان برداشت، موثرتر از سایر منابع پتاسیمی بود اما باعث افزایش معنی دار شاخص های کوفتگی میوه شد. کاربرد توأم غلظت 25/0 درصد منابع پتاسیم + کلرید کلسیم باعث بهبود ویژگی های کیفی میوه، سفتی، میزان کلسیم و پتاسیم میوه شد اما تأثیری بر افزایش مقاومت به کوفتگی نداشتند. هم چنین افزایش غلظت منبع پتاسیمی تیمارها تأثیر چندانی بر بهبود ویژگی های کمی و کیفی میوه نداشت. شاخص های پس از برداشت تحت تأثیر غلظت 25/0 درصد نیترات پتاسیم + کلرید کلسیم و غلظت 5/0 درصد سولفات پتاسیم + کلرید کلسیم به دلیل سفتی، اسیدیته و ماده خشک بیشتر و درصد کاهش وزن کمتر، موثرتر از کاربرد سایر تیمارها بود.

اثر اسید جیبرلیک، 4،2دی کلروفنوکسی استیک اسید و سولفات پتاسیم بر رشد میوه، حبه ساچمه ای و کیفیت میوه انگور سیاه سمرقندی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1394
  علی جاوید صفدری   علی قرقانی

ساچمه ای شدن حبه، عارضه ای در انگور است که حبه های بذر دار درشت و حبه های بدون بذر ریز (قطر آن کمتر از 5 میلی متر) می ماند که در موقع برداشت حبه های ریز، نارس باقی مانده و باعث کاهش عملکرد و کیفیت می گردد که در اثر اختلال گرده افشانی، لقاح تعداد محدود گل ها و جریان ناکافی کربوهیدرات در موقع تشکیل حبه به وجود می آید. پژوهش حاضر روی انگور رقم سیاه سمرقندی در استان فارس شهرستان کوار دهستان اکبرآباد در سال های 1393 و 1394 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی شامل 10 تیمار در 4 تکرار انجام شد.