نام پژوهشگر: عباس مقدم^cّ[email protected]%

الگوهای استقراری دشت میانکوهی رومشگان از روستانشینی متقدم تا روستانشینی متاخر.
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مصطفی رشیدی ارزنده   عباس مقدم^cّ[email protected]%

تسلسل فرهنگی، گاهنگاری و الگوی استقراری فرهنگ های پیش از تاریخ نواحی جنوبی زاگرس مرکزی بدلیل گسستگی اطلاعات و متمرکز نبودن در بیان مسئله و تحقیق بسیار کمرنگ بوده است، در حالی که ناحی? شمالی این محدوده یعنی دشتهای ماهیدشت، کنگاور و نهاوند به عنوان کانون پیوند و نقط? اتصال فرهنگ-های پیش از تاریخ منطق? در دوره روستانشینی همواره مورد توجه باستان شناسان در زاگرس مرکزی به شمار می رود. در این پژوهش، مسئله ی الگوی استقراری و گاهنگاری نسبی دشت رومشگان برپایه بررسی های میدانی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است تا به سئوالاتی دربار? شرایط گسست یا پیوست فرهنگی و تبعیت الگوی استقرار از متغییرهای فرهنگی و یا طبیعی منطقه جواب داده شود؛ در نهایت، پس-از شناسایی آثار دوره روستانشینی منطقه، گورستان ها و محوطه های دوره مفرغ نیز مورد واکاوی قرارگرفته و صحت فرضیات محرز گردید که نبود منابع آب سطح الارضی، کشاورزی دیم و نزدیکی به مناطق کوهستانی معیشت ساکنان منطقه را بیشتر به سمت استقرارهای نیمه فصلی سوق داده است. همچنین بیشترین شباهت ها براساس مقایسه بین داده های سطحی از مشابهت این مکانها با گیان نهاوند و دشت کنگاور و ماهیدشت است. یکی از نتایج مهم این مطالعات نشان می دهد با توجه نمایه توان زیست محیطی منطقه و اقلیم گرم و خشک آن در بیشتر اوقات سال، اقتصاد این دوره بر اساس دامداری روستایی مبتنی بر کوچ فصلی در مسافت کوتاه و کشاورزی دیم در مقیاس محدود بوده است. ریشه خلا ایجاد شده بعد از دوره های استقراری روستانشینی میانه و جدید تا رسیدن به دوره مفرغ میانی احتمالا متاثر از تغییر شرایط اقلیمی در منطقه است که بر اساس شواهد بدست آمده از یافته های سطحی در محوطه های باستانی این مهم را تایید می کند.