با توجه به اینکه قانون هدفمندکردن یارانه ها حدود یکسال است به مرحله اجرا گذاشته شده و اظهار نظرهای زیادی به صورت مخالفت و موافقت با آن انجام شده است. این تحقیق قانون مزبور را به صورت تحلیلی و توصیفی با توجه به معیارهایی کارایی نظام پرداخت یارانه و اهداف عمده هدفمندسازی یارانه ها از جمله معیار عدالت مورد بررسی قرار داده است. در خصوص هدف افزایش کارایی بخش تولید باید توجه داشت که تولیدکنندگان کالاهای اساسی، یا دولتی یا شبه دولتی و یا انحصارگر می باشند. با وجود شرایط انحصار و همچنین با توجه به اینکه تولیدکننده خود مصرف کننده منابع و مواد اولیه است افزایش قیمت ها باعث بهبود تولید و بهره وری نخواهد شد. در رابطه با هدف بهبود بودجه و اصلاح کسری بودجه نیز به نظر می رسد با عنایت به اینکه مبالغ یارانه ها به صورت مستقیم توزیع می شود، عملاً رقم بودجه تغییر نمی کند لذا بهبود وضعیت بودجه امر محقق نخواهد شد. لذا پرداخت مستقیم به مردم علاوه بر آنکه باعث افزایش حجم پول و افزایش تورم می شود، قدرت خرید مردم را کمتر از افزایش قیمت ها بالا می برد. با پرداخت حداقل یارانه ها، افراد جامعه نه از فقر، بلکه از فقر مطلق رهایی می یابند.

مطالعه حاضر با هدف بررسی چگونگی و میزان تأثیرگذاری مولفه های دانش بر رشد اقتصادی در چارچوب اقتصاد دانش بنیان، بین کشورهای منتخب درحال توسعه و کشورهای منتخب عضوoecd با استفاده از شاخص های منتخب اندازه گیری اقتصاد دانش بنیان که داده های آن از سایت بانک جهانی برای دوره زمانی 2011-2002 گرفته شده، به روش پانل دیتا به بررسی موضوع پرداخته است. آزمون هاسمن، استفاده از مدل اثرات ثابت را تأیید کرده، ولی به دلیل وجود ناهمسانی واریانس و خودهمبستگی در مدل اثرات ثابت، مدل نهایی به صورت fgls تخمین زده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین همه مولفه های دانش و رشد اقتصادی در هر دو گروه از کشورهای مورد بررسی می باشد، به جزء شاخص درجه بازی اقتصاد که به نمایندگی از محور رژیم اقتصادی با رشد اقتصادی در کشورهایoecd رابطه منفی دارد