نام پژوهشگر: محمود رضا میر لطفی

بررسی تاثیرات شهرک صنعتی خیام بر کیفیت زندگی روستاییان نیشابور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده ادبیات 1391
  معصومه ملانوروزی   محمود رضا میر لطفی

روستا به عنوان بخش مولد و تأمین کننده نیازهای ضروری انسان، نقش قابل ملاحظه ای در رشد و توسعه کشور به عهده دارند. اما متأسفانه ساکنین مناطق روستایی از کیفیت زندگی پایین تری نسبت به مناطق شهری برخوردار هستند. احداث شهرک های صنعتی، که در حواشی شهر و نزدیک به روستاها می باشند، می توانند سبب جذب نیروی کار مازاد بخش کشاورزی شده و از این طریق زمینه مناسب جهت توسعه و بهبود کیفیت زندگی روستاییان را فراهم آورند. با توجه به اینکه شاخص های کیفیت زندگی بیشتر ارزش محورند، می بایست در هر جامعه در دو بعد عینی و ذهنی به صورت توأمان مدنظر قرار گیرند. چرا که شاخص های ذهنی توانایی درک عوامل رضایت بخش بر زندگی مردم و شاخص های عینی سنجش ابعادی از محیط که سنجش آنها مشکل است را بدست می دهد. اما این امر در اغلب تحقیقات کمتر مورد توجه قرار می گیرد. بنابراین هدف این پژوهش، سنجش تأثیرات شهرک صنعتی خیام بر کیفیت زندگی روستاییان نیشابور با توجه به شاخص های عینی و ذهنی و با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، مقالات علمی-پژوهشی، مشاهدات میدانی، تنظیم پرسشنامه است. اطلاعات بدست آمده از این مراحل با استفاده از نرم افزار spss، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که، با توجه به آزمون t تک نمونه ای با سطح معناداری بدست آمده، 0.000= sig و مقدار 96.863 t= شهرک صنعتی خیام بر افزایش کیفیت زندگی روستاییان موثر بوده است. همچنین بین تأثیر شهرک صنعتی بر شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی تفاوت معناداری در سطح 0.000 sig= مشاهده گردید که در نهایت معین شد تأثیر شهرک صنعتی بر شاخص های عینی با میانگین 63/2 درصد بیشتر از شاخص های ذهنی با میانگین 55/2 درصد بوده است. بین تأثیر شهرک صنعتی خیام بر کیفیت زندگی روستاییان شاغل دارای عوامل تولید(آب و زمین) و شاغلین فاقد عوامل تولید تفاوت معناداری در سطح 0.032 sig= مشاهده گردید و معین شد که تأثیر شهرک صنعتی بر شاغلین دارای عوامل تولید با میانگین 2.51 بیشتر از شاغلین فاقد عوامل تولید با میانگین 1.92 بوده است. نتایج دیگر تحقیق گویای آن است که با استفاده از مدل جاذبه بیشترین نیروی جاذبه شهرک در جذب افراد جهت اشتغال در شهرک، بر روستای "ساحل برج" با نیروی جاذبه 70/354 و کمترین مقدار کشش نیروی اشتغال بر روستای "سعیدآباد" با نیروی جاذبه 47/0داشته است.

پهنه بندی توان های محیطی ناحیه روانسر برای توسعه کشاورزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  غزاله احمدی   مرتضی توکلی

امروزه موفقیت های بخش کشاورزی اساس اقتصادی بیشتر ملت ها است، لذا شناخت توان های محیطی نواحی برای توسعه کشاورزی امری ضروری است، اما الگوی نامناسب استفاده از سرزمین و تغییرات شدید در کاربری زمین باعث پیدایش بحران های زیست محیطی از جمله: تخریب و آلودگی منابع آب و خاک، فرسایش خاک، تهی شدن منابع، کاهش تنوع زیستی و استعداد و قابلیت بهره وری سرزمین و همچنین تغییر کاربری اراضی ارزشمند کشاورزی در بسیاری از نقاط مختلف جهان شده است، بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش شناخت توان های محیطی برای توسعه کشاورزی و پهنه بندی آن با استفاده از تصاویر ماهواره ای ناحیه روانسر است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، و از حیث ماهیت و روش، توصیفی – تحلیلی است و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای، اسنادی و مطالعات میدانی با استفاده از gps و نرم افزار google earth، عکس های هوایی تهیه شده از سازمان نقشه برداری ایران و سازمان زمین شناسی آمریکا بوده و توسط نرم افزارهای autocad، map source، gis، geomatica تجزیه و تحلیل گردیده است، و طبق مدل کشاورزی - مرتع داری مخدوم و مدل فائو نقشه نهایی پهنه توان های محیطی ناحیه روانسر بدست آمد، لذا نتایجی که از این پژوهش به دست آمده، این است که ناحیه روانسر دارای شش پهنه در مدل مخدوم و نه پهنه در مدل فائو بوده که دارای توان های محیطی بالقوه زیادی برای توسعه کشاورزی می باشد، اما بین نقشه کاربری فعلی و نقشه توان های محیطی ناحیه هماهنگی ندارد.