نام پژوهشگر: مریم الهامیان

بررسی جنبه های نمایشی مناظره های منثور عصر مشروطه در ادبیات فارسی – پروژه عملی: نمایشنامه « فصل خون و کاغذ »
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1390
  مریم الهامیان   مصطفی مختاباد

هرچند تاریخ پیدایش مناظره منثور در ادبیات فارسی به پیش از ظهور اسلام باز می گردد، در عصر مشروطه جانی دوباره یافت و نقش مهمی را در پیدایش ژانر نمایشنامه ایفا کرد و به ویژگی هایی دست یافت که پیش از آن تجربه ای جدی در آن نداشت. به منظور غنا بخشیدن به پژوهش های نظری ادبیات نمایشی، مقایسه تطبیقی این گونه با سایر گونه های ادبی و تعیین میزان خوانش پذیری آنها بر اساس الگوی نمایشی مفید به نظر می رسد. به همین منظور مناظره منثور به دلیل شباهت ساختار نگارشی و گفت وگو محور بودن قابلیت چنین تحلیلی را در خود دارد. مناظره های منثور دوره مشروطه به دلیل داشتن شخصیت های انسانی و واقعگرایانه بودن از یک سو و همزمانی با آغاز نمایشنامه نویسی در ایران این سوال را در ذهن متبادر می سازند که آیا قابلیت خوانش نمایشی دارند و آیا می توان آنها را زیر مجموعه ای از گونه نمایشنامه دانست؟ فرضیه این پژوهش بر این اصل استوار است که امکان خوانش و تحلیل ژانر مناظره با الگوی نمایشی، که تنها بر گفت وگو استوار باشد، وجود دارد. چنین الگویی بر اساس تمام قابلیت های نمایشی قابل انتقال به واسطه گفت و گو مانند زبان و بیان نمایشی، شخصیت پردازی، کنش نمایشی گفت وگو محور، کشمکش در گفت وگو ، زمان و مکان در گفت و گو، قابل تحلیل است. در این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی نقش مناظره های منثور و تأثیر آنها بر روند تکوین نمایشنامه نویسی در ایران و آسیای مرکزی مورد تحلیل قرار گرفت و در چهار فصل، پنج مناظره شیخ و شوخ، رفیق و وزیر، شیخ و وزیر، مناظره، مکالمه سیاح ایرانی و شخص هندی تحلیل شد. نتیجه تحلیل ها نشان داد قابلیت خوانش نمایشی در آنها به نسبت های متفاوت وجود دارد اما مناظره ها، نمایشنامه محسوب نمی شوند.