نام پژوهشگر: نیره کریمی

حقوق اجتماعی انسان در مثنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  نیره کریمی   محمد رضا یوسفی

حقوق انسان از مهمترین دغدغه های نظامهای حقوقی جهان است.با دقت در متون مختلف حقوقی روشن می شود که پنج حق اساسی کرامت ،حیات،آزادی،تعلیم و تربیت و عدالت به عنوان اصول مشترک، مورد تایید است.در این پژوهش حقوق پنج گانه فوق در مثنوی مولوی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و مشخص شد که آموزه های مولوی در این پنج حق مبتنی بر تعالیم قرآن است.همچنین در فصلی مشترکات و تمایزات آن با اعلامیه حقوق بشر مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که حق کرامت بعنوان زیر بنای دیگر حقوق انسان،از مهمترین مضامین مورد توجه در مثنوی است که مولانا با تمسک به تعالیم قرآن زیر بنای این حق را کرامت ذاتی انسان می داند اما به کرامت اکتسابی توجه بیشتری دارد ،در حالی که اعلامیه تنها به کرامت ذاتی انسان معتقد است و آن را مستند به خالق هستی نمی داند.مولوی با تاکید بر حق حیات و آزادی،آن را محدود به رعایت حقوق الهی و در دایره کرامت انسانی می داند ولی اعلامیه این حقوق را بطور مطلق به رسمیت شناخته است.مولانا هدف از تعلیم و تربیت را رشد و ارتقای عقل واندیشه انسان در جهت وصول به خداوند می داند ولی اعلامیه تنها رسیدن به آمال مادی بشر را هدف این حق معرفی می کند.اگرچه که حق عدالت در اعلامیه مورد تاکید قرار گرفته و بر اجرای مساوات در همه زمینه ها تصریح شده است، اما با دقت در تعالیم مثنوی در می یابیم که اجرای عدالت به معنای واقعی آن (اعطا کردن حق هر ذی حق) با مساوات مورد نظر اعلامیه تفاوت اساسی دارد.به نظر می رسد به رغم نیت خیرخواهانه تدوین کنندگان اعلامیه ،تفکر اومانیستی حاکم بر فضای تدوین آن،باعث ایجاد کاستی هایی در آن شده است.در حالی که مثنوی با تکیه بر آموزه های قرآن ارزشمندی و جامعیت بیشتری دارد.