نام پژوهشگر: عاطفه امیری فر

تجلی اسطوره در دیوان صائب تبریزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان قزوین - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1391
  عاطفه امیری فر   منصور پیرانی

سبک هندی، از یک سو به دلیل اشتمال بر مفاهیم اخلاقی و تعلیمی و از سویی وجود صنایعی ‏مانند تشبیه ها و تمثیل ها قابلیت تامل برانگیزی در استفاده از الگوهای اسطوره ای دارد. اما نگاه ‏شاعران این سبک به شخصیت های اسطوره ای، دارای نوسان خاصی است چنان که گمان می رود این ‏شاعران گاهی فاقد زیر ساخت اسطوره گرا هستند و از این شخصیت ها تنها در راستای بیان نکات ‏تعلیمی در زیرساخت سنت های ادبی رایج استفاده می شود. صائب تبریزی نیز از شخصیت های ‏بسیاری یاد می کند که در میان آن ها شخصیت های اسطوره ای نیز وجود دارند و صائب با اشاره به ‏نکات محوری روایت آن ها از ایشان یاد می کند. اما نوسان در ارائه اندیشه اسطوره ای در صائب ‏تبریزی نیز به خوبی دیده می شود و درواقع می توان گفت که برای صائب، گاهی این شخصیت های ‏اسطوره ای هستند که در خدمت مضمون سازی قرار می گیرند. بر اساس نگاه او به اسطوره ها، او را ‏نمی توان شاعری اسطوره ساز نامید و نه حتی اسطوره پرداز بلکه مهارت او این است که برای بیان ‏نکات مورد نظر خود و تایید و تاکید آن ها، با کاربردی شاعرانه از صنایع ادبی، از اساطیر یاد می کند و ‏در این مسیر گاهی برخی نکات در چهارچوب اساطیر را با تاویل هایی شاعرانه، تغییر می دهد. در این ‏تحقیق با بررسی غزلیات این شاعر به جستجوی اساطیر ملی، اساطیر تاریخی و اساطیر عرفانی پرداخته ‏و رویکرد صائب به آن ها را بررسی می کنیم تا بتوانیم نگاه این شاعر برجسته به این اساطیر را بیابیم و ‏ببینیم که اگر او تغییری در نگاه رایج به یک اسطوره ایجاد می کند، این تغییر، چه نتایجی در بر دارد.‏