نام پژوهشگر: صفورا سنگ تراش

بررسی تاثیرات گرایش استراتژیک و گرایش بازار بر نوآوری(فرآیندواستراتژی)وبهبودمستمر(نوآوری پایدار)مطالعه موردی شرکت داروسازی اسوه،راموفارمین وکیمیدارو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1391
  صفورا سنگ تراش   محمدتقی امینی

امروزه با توجه به تعداد روز افزون تعداد تولید کنندگان و رقابتی تر شدن شرایط بازار، سازمانها در تلاشند تا موجبات تمایز از رقبای خود را فراهم سازند و بدین وسیله ، همچنان بتوانند نظرات مشتریان را جلب نمایند. نوآوری یکی از متدهایی است که سازمانها با توسل به آن درصددند تا این هدف را محقق سازند. در واقع در چنین شرایط رقابتی و با وجود این تعداد رقیب ، نوآوری و تولید خلاقانه می تواند تنها راه حل تمایز محسوب گردد . توجه به نوآوری در صنعت داروسازی کشور از اهمیت دوچندان برخوردار است چرا که در اغلب این شرکتها، سیستمهای فروش مستقلی وجود ندارد و وظیفه فروش و توزیع محصولات، تماما توسط شرکتهای پخش و فروش صورت می گیرد. بنا بر این عملا شرکتها از ابزارهای محدودی به منظور جلب نظر مشتریان برخوردارند. بسیاری از محققین برای توجیه و تفسیر نوآوری و عوامل موثر بر آن ، نظریه ها و مدلهایی را عرضه داشتند و عوامل موثر بر نوآوری را چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت بررسی کرده اند با این حال ، توافق جمعی بر عوامل موثر بر نوآوری وجود ندارد .به ویژه در بلند مدت که سازمانها هنوز از الگوهای صحیحی به منظور تدوین و اجرای استراتژی های نوآوری محور برخوردار نیستند . از همین رو ، سازمانهایی که برنامه های بلند مدت و راهبردی تنظیم می کنند ، معمولا از خود سوال می کنند که چگونه می توانند تحقق نوآوری را در استراتژی های خود منظور نمایند؟ یا به طور کلی تر ، چه عواملی می تواند در تدوین استراتژی های نوآوری موثر باشند؟ چه عواملی به افزایش نوآوری در سازمانها منجر می گردد؟ و این که نوآوری به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارهای پیاده سازی استراتژی تمایز ، تا چه حد تحت تاثیر عوامل بازار و گرایشات استراتژیک قرار دارد؟ این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر افزایش نوآوری (کوتاه مدت و بلند مدت) و بهبود مستمر (نوآوری مستمر ) از منظر گرایش استراتژیک و گرایش بازار در صنعت دارو سازی کشور ( در سه شرکت رامو فارمین ، اسوه و کیمی دارو ) به انجام رسیده است .جامعه آماری در این تحقیق شامل مجموعه کارشناسان واحد های بازاریابی ، تحقیق و توسعه و مدیران میانی و ارشد 3 شرکت دارویی انتخاب شده می باشد که از میان آنها ، به روش تصادفی 156 نفر انتخاب و پرسشنامه در میان آنها توزیع و جمع آوری شده است. روش انجام تحقیق روش توصیفی پیمایشی و همبستگی بوده و ابزارهای گرد آوری اطلاعات شامل پرسش نامه و مشاهده مستقیم بوده است. در تجزیه تحلیل داده ها از هر دو روش توصیفی و استنباطی (و به کمک نرم افزار آماری spss) استفاده شده است . نتایج نشان می دهد که گرایش استراتژیک رابطه معناداری با توسعه و ارائه محصولات جدید و همچنین استراتژی نوآوری دارد . در عین حال ، رابطه معناداری میان گرایش استراتژیک و بهبو مستمر و فرایند نوآوری گزارش نگردید.همچنین رابطه معناداری میان گرایش بازار و سطوح مختلف نوآوری گزارش شده است.تحقیق حاضر ، از جمله معدود کارهایی است که در حوزه گرایش استراتژیک و بازار در شرکتهای دارویی، به انجام رسیده است. موضوع نوآوری نیز کمتر مورد توجه محققین داخلی قرار گرفته است.به ویژه در مورد استراتژی نوآوری و توسعه محصول جدید ، نمونه تحقیقات داخلی ، اندک است . واژگان کلیدی : بهبود مستمر ، استراتژی نوآوری ، فرایند نوآوری ، گرایش استراتژیک و گرایش بازار