نام پژوهشگر: فاطمه یوسفعلی

پاسخ دینامیکی گاز الکترونی شبه یک بعدی تحت تابش الکترومغناطیس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده علوم پایه 1391
  فاطمه یوسفعلی   سعید حسامی پیله رود

‏اخیراً‎ توجه زیادی به پدیده های تراهرتز در مواد الکترونیکی بوده است. این عمدتاً به دلیل پیشرفت سریع چشمه های لیزر ‏توان بالا,‎ ‎‏طول‎ موج بلند و ‎تنظیم‎ پذیر مانند لیزرهای الکترون آزاد است. نظر به پیشرفت سریع پدیده تراهرتز جفت شدگی فوتون الکترون الزامی است. کمیت سودمند در درک ویژگی های انتقالی و نوری یک سیستم الکترونی,‎ ‎‏تابع‎ دی الکتریک است. در این پایان نامه,‎ ‎‏ما‎ یک پژوهش نظری از ویژگی های الکتریکی و دی الکتریک از یک گاز الکترونی که قویا با میدان تابش تراهرتز جفت شده است,‎ ‎‏بررسی‎ می کنیم. ما ابتدا نوسان بار از یک سیستم الکترونی شبه یک بعدی را با استفاده از تکنیک اختلال وابسته به زمان محاسبه می کنیم. پس‎,‎ از آن تابع دی الکتریک می تواند نتیجه شود. ما عناصر طیف برانگیختگی از سیستم الکترونی شبه یک بعدی را تخت میدان تابش تراهرتز با یک پتانسیل حبس سهمی وار به دست می آوریم‎‎‎‏,‎ ‎‎‏ بنابراین مدهای پلاسمون با استفاده از تقریب فاز کاتوره ای به دست می آیند. تابع دی الکتریک نشان می دهد که سیستم شدیداً به شدت و فرکانس میدان لیزر تراهرتز وابسته است.

بررسی صنعت ایجاز ،اطناب و مساوات در داستان حضرت یوسف(ع) و قصه ی حضرت موسی (ع) در قرآن کریم
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فاطمه یوسفعلی   احمد پاشازانوس

چکیده: یکی از ویژگی های اعجاز قرآن، ادبی بودن این کتاب آسمانی است که نه تنها مسلمانان بلکه غیر مسلمان نیز به آن اذعان دارند. از این رو می بایست مطالعه ی ابعاد ادبی این کتاب آسمانی را بیشتر مورد توجه قرار داد بدین منظور نوشتار حاضر بر آن است تا با مطالعه و بررسی «ایجاز،اطناب و مساوات» به عنوان یکی از ابواب هشت گانه علم معانی در داستان های قرآن گامی بردارد. اسلوب ایجاز، اطناب و مساوات یکی از اسالیب گسترده بیان معانی در قرآن کریم است و با شاکله ها و ساختارهای گوناگونی به کار رفته است. در این نوشتار ضمن بیان معنا و مفهوم «ایجاز، اطناب و مساوات» و اقسام آن کارکردهای زیباشناختی این قسم از مباحث علم معانی را در آیاتی مربوط به داستان حضرت یوسف(ع) و قصّه ی حضرت موسی(ع) معرفی و تحلیل می کند و هم چنین علاوه بر آن به بررسی مولفه ی دیرش زمان از دیدگاه روایت شناسی در این دو داستان می پردازد و سعی در مقایسه ی این دو اسلوب بیانی و روایی از دو دیدگاه قدیم(بلاغت) و جدید(روایت شناسی) را در داستان های قرآنی دارد و بررسی ها حاکی از آن است که در اسلوب قرآن، ذکر الفاظ و تکرار آنها و یا حذف واژه ها و جمله ها از سطح کلام به جا و با پیام خاصی همراه است و قرآن در نقل قصه هایش هم از عناصر سنّتی بلاغت (ایجاز و اطناب) و هم از عناصر نوین روایت شناسی (ایجاز زمانی و درنگ توصیفی) با شیوه ای دلنشین که تنها مختص کلام وحی است بهره جسته است. واژه های کلیدی: ایجاز، اطناب و مساوات، داستان یوسف(ع)، قصّه ی موسی(ع)، روایت شناسی