نام پژوهشگر: عباس یکزبان

ارزیابی روش های زمین آماری در برآورد روند تغییرات نفوذپذیری و بافت خاک در اراضی دانشگاه گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  عباس یکزبان   محمود شعبانپور شهرستانی

خصوصیات خاک به طور پیوسته در مکان و زمان در حال تغییر می باشند. ناهمگنی در مقیاس بزرگ و کوچک، حتی در گونه ی خاک یکسان و یا محیط یکسان رخ می دهد. تغییرات مکانی خصوصیات خاک می تواند ناشی از عوامل اثر گذار طبیعی زمین شناسی و تشکیل خاک باشند، اما برخی از این تغییرات ناشی از عوامل مدیریتی می باشند. آگاهی از چگونگی این تغییرات به منظور مدیریت صحیح کشاورزی و افزایش سوددهی ضروری می باشد. در این پژوهش از تکنیک زمین آمار برای تشریح ساختار فضایی نفوذ پذیری و خصوصیات بافت خاک، انتخاب مناسب ترین روش در برآورد این خصوصیات و تهیه نقشه پراکنش مکانی آن ها استفاده شد. بر این اساس تعداد 75 نمونه طی یک شبکه منظم از عمق 0 تا 25 سانتی متری از خاک سطحی به فواصل 10 متر برداشت شد. سرعت نفوذ در مزرعه با استفاده از استوانه مضاعف تا رسیدن به سرعت ثابت اندازه گیری شد. از سه روش وزن معکوس فاصله با توان 1 تا 3، کریجینگ و کوکریجینگ در درون یابی خصوصیات استفاده شد. متغیرهای کمکی که در کوکریجینگ استفاده گردید، شامل میزان رس، سیلت و شن، جرم مخصوص ظاهری، رطوبت اشباع و ماده آلی می باشند. برای مقایسه روش ها از آماره های میانگین مطلق خطا، میانگین اریب خطا، ریشه میانگین مربعات خطا و انحراف استاندارد عمومی با تکنیک ارزیابی متقابل استفاده شد. نتایج نشان داد، ضریب تغییرات خصوصیات دارای دامنه ای از 8/6 درصد در جرم مخصوص ظاهری تا 5/88 درصد در سرعت نفوذ نهایی آب در خاک می باشد. ضریب هم بستگی بین سرعت نفوذ نهایی و میزان سیلت و ماده آلی، مثبت و بزرگ تر از 2/0 می باشد که با ماده آلی در سطح 5 درصد معنی دار می باشد و از آن ها می توان در تخمین کوکریجینگ در نقاط نمونه برداری نشده کمک گرفت. نتایج نیم تغییرنما نشان داد که همه خصوصیات دارای درجه وابستگی مکانی متوسط تا قوی با دامنه ی تاثیر 24 تا 58 متر به ترتیب برای سرعت نفوذ نهایی و سیلت می باشند. بر پایه پارامترهای آماری در خصوصیات مربوط به بافت خاک، کریجینگ تخمین بهتری در مقایسه با روش وزن معکوس فاصله انجام داد. هم چنین هر دو روش کریجینگ و کوکریجینگ تخمین قابل قبولی برای سرعت نفوذ نهایی انجام دادند. اگرچه استفاده از متغیر ثانویه سیلت در روش کوکریجینک توانست خطای تخمین را 14 درصد نسبت به روش کریجینگ کاهش دهد.