نام پژوهشگر: آرمان اسکندری شهرکی

بررسی صفات مورفو-فیزیولوژیکی و فنولوژیکی در دو گروه رسیدگی از اینبردلاین های ذرت (zea mays l.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده کشاورزی 1391
  آرمان اسکندری شهرکی   شهرام محمدی

ذرت گیاه بومی نواحی گرمسیری است و شرایط مطلوب جهت رشد و نمو و تولید ذرت در مناطق مختلف، همیشه فراهم نیست. به همین دلیل دانشمندان اصلاح نباتات همواره به دنبال ایجاد ارقامی از ذرت بوده اند که با مناطق مورد کشت و کار، سازگار بوده و بتواند عملکرد بالاتر و پایدارتری را در مزارع منطقه داشته باشد. سازگاری صفت پیچیده ای است که مستقیما تحت تأثیر عواملی نظیر طول دوره بلوغ، تحمل به سرما در گیاه، مقاومت به گرما و مقاومت به خشکی قرار می گیرد. اصلاح ژنتیکی برای صفت سازگاری با توجه به منطقه مورد کشت، در ارقام ذرت تأثیر بسزایی بر صفت عملکرد داشته است. این تحقیق در بهار سال 1390 در دو بخش مزرعه و گلخانه ، در دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد اجرا شد. مواد ژنتیکی مورد استفاده در این مطالعه شامل 8 اینبردلاین در دست اصلاح ذرت در دو گروه زودرس و دیررس است که گروه دیررس شامل پنج اینبردلاین (i1تا i5) و گروه زودرس شامل سه اینبردلاین (i6 تا i8) می باشند. در کشت گلخانه ای به دلیل شرایط کنترل شده ای که در گلخانه وجود داشت، آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار و کشت در مزرعه در قالب کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار، با در نظر گرفتن عامل تاریخ کاشت در دو سطح (یازدهم اردیبهشت و هفتم خرداد) به عنوان عامل اصلی و اینبردلاین های کشت شده (i1 تا i8) به عنوان عامل فرعی، به منظور بررسی صفات مورفو- فیزیولوژیکی و فنولوژیکی در دو گروه رسیدگی از اینبردلاین های ذرت، انجام گرفت. مقایسه گروهی بین دو گروه زودرس و دیررس اینبردلاین ها با توجه به داده های حاصل از کشت گلخانه ای نشان دهنده تفاوت بسیار معنی داری بین این دو گروه در صفات درجه روز-رشد لازم از کاشت تا ظهور گل تاجی، درجه روز-رشد لازم از کاشت تا پیدایش تارهای ابریشمی، درجه روز-رشد لازم از کاشت تا مرحله قبل از شیری شدن دانه و درجه روز-رشد لازم از ظهور گل تاجی تا رسیدگی فیزیولوژیک، عملکرد دانه در بوته، طول بلال و تعداد گلچه در بلال بود. با توجه به نتایج مربوط به صفات فنولوژیکی در کشت گلخانه ای مشخص می گردد که گروه بندی اینبردلاین ها بر مبنای زمان کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیکی نمی تواند تقدم و تأخر سایر مراحل فنولوژیکی را نشان دهد. در مطالعه حاضر مشخص گردید که برخی اینبردلاین هایی که بر مبنای زمان کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیکی دیررس محسوب شده، بر مبنای سایر مراحل فنولوژیکی با اینبردلاین های زودرس تفاوت معنی داری نشان ندادند. از این موضوع نتیجه گرفته می شود که در ارتباط با محدودیت های محیطی در طول فصل رشد بایستی مراحل فنولوژیکی منطبق بر محدودیت های محیطی ملاک قرار گرفته و مبنای کلی زمان کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک نمی تواند مبنا قرار گیرد. با توجه به نتایج تجزیه واریانس مربوط به کشت گلخانه ای و مزرعه برای صفت عملکرد و اجزاء آن، می توان گفت که عملکرد اینبردلاین های دیررس به طور کلی از اینبردلاین های زودرس بیشتر بوده ولی این تنها در شرایطی صادق است که محیط مطلوب برای هر دو این گروه های رسیدگی در مزرعه فراهم باشد. نتایج رگرسیون مرحله ای برای صفات مورد ارزیابی به عنوان متغیر مستقل و عملکرد به عنوان متغیر تابع نشان داد که صفات وزن صد دانه، تعداد گلچه در بلال، درجه روز-رشد لازم از ظهور گل تاجی تا رسیدگی فیزیولوژیک و میزان آب از دست رفته برگ جمعا 98 درصد از کل تغییرات عملکرد را توجیه نمودند و بقیه صفات به دلیل اینکه اثرات ناچیزی بر عملکرد داشتند، از مدل حذف شدند.