نام پژوهشگر: ساره رزازی

فرایند میسل شدن و اتصال برخی از سورفاکتانت های آنیونی در حضور پروتئین بتالاکتوگلوبولین: یک مطالعه ی پالس گرادیان میدان رزونانس مغناطیسی هسته، هدایت سنجی و فلورسانس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده شیمی 1391
  ساره رزازی   رضا امیدیان

چکیده در این پژوهش فرایند میسل شدن سورفاکتانت های آنیونی سدیم n-دودسیل سولفات (sds) و سدیم دودسیل بنزن سولفونات (sdbs) در دماهای مختلف با استفاده از روش پالس گرادیان میدان رزونانس مغناطیسی هسته، (pfg-nmr) و هدایت سنجی، در حضور و غیاب پروتئین بتالاکتوگلوبولین به طور جامع مورد مطالعه قرار گرفته است. با اندازه گیری ضریب نفوذ مونومر سورفاکتانت از طریق روش pfg-nmr، cmc سورفاکتانت sds تعیین گردید و سپس با ارائه یک مدل مناسب، از تجزیه و تحلیل داده های pfg-nmr، همدما های پیوندی اتصال sds به blg در دماهای مختلف استخراج شد. همدماهای پیوندی در دماهای مختلف رسم گردید. سپس توسط معادله هیل و ظرفیت پیوندی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد blg سامانه ای دو دسته جایگاهی است که در آن میزان تعاونی مثبت در دسته جایگاه دوم به مراتب بیش تر از دسته جایگاه اول است. این موضوع می تواند دلیلی بر هیدروفوب تر بودن ماهیت برهمکنش ها در این دسته جایگاه باشد. متاسفانه به علت پایین بودن cmc سورفاکتانت sdbs، از مطالعات pfg-nmr نتایج قابل اعتمادی جهت تجزیه و تحلیل فرایند میسل شدن این سورفاکتانت استخراج نگردید، لذا بر اساس مطالعات انجام شده از این تکنیک نمی توان برای مطالعه فرایند میسل شدن این سورفاکتانت استفاده کرد. بنابراین در بخش بعدی این پژوهش به مطالعه فرایند میسل شدن sds و sdbs با استفاده از روش هدایت سنجی پرداخته شد. نتایج حاصل از مطالعات هدایت سنجی sds و محلول sds به همراه blg در دماهای مختلف و ph 8/6 جابه جایی cmc سورفاکتانت sds به تنهایی، در محدوده غلظتی 7 تا 8 میلی مولار و در حضور blg در محدوده 8 تا 9 میلی مولار را با افزایش دما نشان داد که این نتایج علاوه بر نشان دادن افزایش cmc با افزایش دما تأخیر در فرایند تشکیل میسل در حضور پروتئین را نیز نشان می دهد. پارامترهای ترمودینامیکی تشکیل میسل و مقادیر gmic?، hmic? و smic? محاسبه شد و روند تغییرات آنها در غیاب و حضور پروتئین در دماهای مختف مورد بررسی قرار گرفت. روند تغییرات آنتالپی و آنتروپی در حضور blg نشان داد که برهمکنش sds با blg، موجب کاهش اثر عوامل آنتروپیک گردیده و به این ترتیب فرایند میسل شدن را تحت تأثیر قرار داده است. در ادامه، تحلیل کمومتریکس تیتراسیون فلوریمتری blg توسط sds، نشان داد که blg به واسطه برهمکنش با sds به حالت غیرطبیعی تبدیل می شود. به عبارت دیگر فرایند غیرطبیعی شدن blg به واسطه برهمکنش با sds یک فرایند دو حالتی است. پایداری ترمودینامیکی blg با استفاده از غلظت های هر ترکیب تخمین زده شد و مقدار 58/10 کیلوژول بر مول برای پایداری ترمودینامیکی blg در بافر فسفات و ph 8/6 به دست آمد. در رابطه با تغییرات cmc سورفاکتانت sdbs در دماهای متفاوت با استفاده از روش هدایت سنجی، نتایج به دست آمده نشان داد که cmc سورفاکتانت sdbsنیز همانند سورفاکتانت sds با افزایش دما، افزایش می یابد و در مجموع محاسبه پارامترهای ترمودینامیکی نشان داد که پیش برنده فرایند میسل شدن sdbs هم آنتروپی و هم آنتالپی است. کلیدواژه: پالس گرادیان میدان رزونانس مغناطیسی هسته، بتالاکتوگلوبولین، سورفاکتانت آنیونی، هدایت سنجی، کمومتریکس