مواجهه با چالش های روزافزون همچون جهانی شدن بازار، رقابت فزاینده و افزایش انتظارات مشتریان، سازمان ها را مجبور به اتخاذ استراتژی هایی در جهت بهبود عملکرد کلی و داشتن مزیت رقابتی در بازار جهانی می کند. درک این ضرورت، آغاز حرکت سازمان به سوی ناب شدن است. فلسفه اصلی تولید ناب را در یک جمله می توان "حذف هر فعالیت و فرآیندی که ارزشی خلق نمی کند" دانست. چنین فعالیت هایی اتلاف نامیده می شوند. در این روش تلاش می شود که اتلاف به حداقل برسد و بیشترین بهره وری از تمام امکانات، نیروی انسانی و سرمایه به دست آید واین امر با تکنیک هایی که ابزارهای تولید ناب نامیده می شوند محقق می گردد. در ادبیات ناب، روش ها و ابزارهای متنوعی برای شناسایی و حذف ضایعات مطرح شده است اما با این حال بسیاری از سازمان ها در پیاده سازی سیستم های تولید ناب با مشکلات متعددی مواجه می شوند. این تحقیق سعی دارد از (triz) یا همان تئوری کشف و حل مسائل ابداعی به عنوان یک ابزار قدرتمند، کارآمد و ساختاریافته که نگاهی متفاوت را در حوزه تعریف و حل مسائل، پیش روی بشر گشوده است، جهت کاهش اتلاف ها و هزینه های فاقد ارزش افزوده بهره برده و ابزارهای حل مسأله آن را به عنوان راهکارهایی موثر در جهت حرکت به سوی تولید ناب معرفی نماید. (triz) قادر است با ارائه قوانین کلی حاکم بر سیستم های فنی، وضعیت فعلی سیستم ها را تعیین و وضعیت مطلوب آنها را ترسیم نماید. در این تحقیق پس از معرفی تولید ناب به عنوان سیستمی تولیدی که قصد دستیابی به مزایای دو شیوه تولیدی دستی و انبوه و رفع نواقص آنها دارد، به تشریح 5 اصل بنیادی تفکر، 4 ابزار تعریف مسأله و 12 ابزار حل مسأله (triz) پرداخته شده و در نهایت با استفاده از تکنیک تاپسیس، ابزارهایی که می توانند در دستیابی به تولید ناب موثر باشند، بر اساس اولویت معرفی گردیده اند.