نام پژوهشگر: نادیا فلاح

تعیین شاخص های شکل گیری شبکه شهری به منظور شناسایی،تحلیل و پیش بینی ساختار فضایی سکونتگاه های یک استان (نمونه مورد مطالعه : استان قزوین)
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده معماری و شهرسازی 1391
  نادیا فلاح   بهرام امین زاده گوهر ریزی

سازمان یابی ساختار فضایی سکونتگاه های شهری همواره یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی شهری و منطقه ای بوده است.همانطور که می دانیم در کشور ما افزایش تمرکز جمعیت در چند شهر اول کشور ،گسستگی در روابط شهرک ها و شهرها و افزایش نابرابری توزیع در نظام شهری و تمرکز در ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی،نیاز به پیش بینی مجموعه ای از اقدامات و مطالعات را در چند دهه اخیر الزامی می نماید،این وضعیت نه تنها در کشور که در استان قزوین نیز به واسطه قرار گیری درحوزه نفوذ شهر تهران و در داخل استان نیز تمرکز بالایی در خدمات ،جمعیت و ...در شهر قزوین نسبت به شهرهای دیگر استان دیده می شود، نکته مورد توجه در تمامی طرح ها،مطالعات و برنامه های ملی و منطقه ای انجام گرفته ،تاکید آنها بر جنبه های صرفا اندازه مبنا و با شاخص هایی مرتبط با اندازه جمعیت ،کارکرد ها و خدمات بوده است و به نوعی بر رعایت سلسله مراتب ها عمودی،رتبه بندی و مرکزیت مکانی تاکید شده است ،در این مطالعات بر جریانات ،تعاملات و ارتباطاتی غیر از عمودی توجه ای نمی شود،که منجر به نادیده گرفته شدن عناصر تشکیل دهنده یک شبکه شهری، متشکل از گره ها وتعامل بین آنها شده است، این در حالیست که ارتباطات( با اینکه گاهی با مناسبات سیاسی و مرزبندی ها همخوانی ندارد) ،ساختار حقیقی یک سرزمین را تعیین می کند،لذا در این پژوهش سعی شده است با بهره گیری از نظریات سنتی و نوین برنامه ریزی منطقه ای،همچون نگرش تحلیل جریان ها ،شبکه های شهری جهانی،فضای تعامل و جامعه شبکه ای و... مطالعات تجربی دیگر کشورها،روند تحولات مفاهیم و سایر موارد، عوامل و شاخص های ایجاد شبکه های شهری را در غالب دو دسته معیار کلی ،اندازه مبنا و جریان مبنا تعیین و برای هر یک شاخص های مرتبط شناسایی می شود ،که علاوه بر تاکید بر مرکزیت مکانی ،مرکزیت فضایی نیز مطرح شود، با تکیه بر این شاخص ها،شبکه ی شهری در استان بر مبنای تمرکز، تسلط،تعادل،توزیع،تراکم در شاخص های اندازه مبنا و از طرفی روابط فضایی،ساختار ،انعطاف ،الگو،سطوح و نوع تعاملات(جریان کالا،مسافر،سرمایه ،اطلاعات)در شاخص های جریان شناسایی شده است،این شبکه ها نشان می دهد که از مرزبندی های سیاسی تبعیت نکرده در واقع جهت،شدت و ساختار جریان ها و پیکره بندی الگوی شبکه ی شهری استان نوعی جدید از ساختار فضایی سکونتگاهی را بدست می دهد،همین طور با بررسی روند تحولات،برنامه ها و سیاست های ملی و منطقه ای با تکیه بر جریان ها و تعاملات بین شهرها و تشخیص نوع ،انسجام و سطح این تعاملات،ساختار فضایی سکونتگاه های شهری استان برای افق سال 1400 پیش بینی شود و در آخر پیشنهاداتی جهت تقویت،تکمیل و یا تشکیل شبکه های شهری محلی مطرح شده است.