نام پژوهشگر: مریم فیضی کریم آبادی

بررسی مجموعه داستان کوتاه "یکی بود و یکی نبود" جمال زاده بر اساس سبک شناسی نقش گرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مریم فیضی کریم آبادی   محمد آهی

زبان شناسی نقش گرا یا زبان شناسی کارکردگرا، یکی از رویکردهای نظری در زبان شناسی است که در مقابل زبان شناسی صورت گرا قرار می گیرد. در این رویکرد، بر نقش های اجتماعی و بافتی زبان تأکید می شود. این شاخه از زبان شناسی، زبان را نه یک نظام منزوی بلکه ابزاری اجتماعی و کارآمد می-داند. بر این اساس، هر انسانی، موجودی اجتماعی است که زبان را تنها به منظور ارتباط با دیگران به کار نمی برد بلکه در کنار فرایند ارتباط، می توان چندین کارکرد دیگر برای زبان قائل گردید. هر چند بحث نقش های زبان در بیشتر نوشته های زبان شناسان مطرح شده و توصیف این نقش ها مورد توجه قرار گرفته است؛ اما در زبان شناسی نقش گرا، نظریه پردازان این شاخه از زبان-شناسی و بیش از همه، «یاکوبسن»، «هلیدی» و «مارتینه» به توصیف و توضیح این نقش های زبان روی آورده اند. با پیشرفت های زبان شناسی نوین در قرن بیستم، به تدریج رویکردهای جدیدی در سبک شناسی ظهور یافت. مکتب سبک شناسی نقش گرا از جمله رویکردهایی است که بر این اساس شکل گرفت. در حوزه ی سبک شناسی نقش-گرا، مقوله ی کارکرد و نقش زبان اهمیت دارد. در این مکتب، توانایی ها و خلاقیت های مولف در استفاده از نظام گفتاری زبان جهت پررنگ کردن جنبه ی اجتماعی و کارکردی زبان مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. در پژوهش حاضر، از میان نقش هایی که یاکوبسن، مارتینه و هلیدی، برای زبان بر شمرده اند، شش نقشی که دارای وجه اشتراک و اهمیت بالا بود، انتخاب گردید. نقش های دیگر با مقداری تفاوت، زیر مجموعه ی نقش های انتخاب شده، به شمار می آیند. این نقش های ششگانه عبارتند از: ارتباط، ارجاع، ترغیب، عاطفی، محمل اندیشه و آفرینش ادبی که در مجموعه داستان «یکی بود و یکی نبود» اثر محمدعلی جمال زاده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از دیدگاه نقش گرایی، جمال زاده به عنوان پیشاهنگ داستان نویسی کوتاه فارسی، با آگاهی از ظرفیت های بالقوه ی زبان و با تسلط بر فنون روایت، توانسته به خوبی از نقش های کارکردی زبان برای ایجاد جذابیت های ادبی بهره بگیرد و صاحب سبکی شاخص در داستان نویسی معاصر فارسی گردد. روش این پژوهش، توصیفی – تحلیلی با تکیه بر دیدگاه سبک شناسی نقش گرا می باشد. در نهایت با بررسی نقش های زبانی در مجموعه داستان نام برده، با توجه به سبک رئالیستی (واقع گرایانه) جمال زاده، نقش ارجاعی و ترغیبی نسبت به سایر نقش های مورد بررسی، بیشتر مورد توجه و کاربرد نویسنده قرار گرفته-اند.