امروزه دانش به عنوان یک دارایی رقابتی، کلیدی و ارزشمندی شناخته شده که مبنای رشد پایدار و رمز حفظ مزیت رقابتی ماندگار یک سازمان به شمار می رود. فرآیند دانش شدیدا به زیرساختها و قابلیتهای دانش وابسته بوده و مدیریت دانش باید به عنوان یک عامل اساسی در هر نوع سازمانی مد نظر قرار گیرد. هدف ازتحقیق حاضر بررسی رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد سازمانی شرکتهای صادر کننده محصولات دارای فناوری بالا(هایتک) می باشد.این پژوهش یک مطالعه توصیفی و میدانی است، جامعه آماری شامل برخی مدیران و کارشناسان ارشد و نخبه شرکتهای صادر کننده محصولات دارای فناوری بالا(هایتک) است.برای تعیین نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است وحجم نمونه 384 نفر تعیین شده است.روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار اندازه گیری پرسشنامه می باشد.روایی آن با روش محتوائی،سازه و صوری در حد قابل قبول تائید گردیده است و پایایی اندازه گیری،از طریق فرمول آلفای کرونباخ(0.958)تائید شده است.برای جمع آوری داده ها از پرسش مورد استفاده لی و همکاران در مقاله چاپ شده در سال 2012 استفاده شده است ،برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، ابتدا به بررسی قابل قبول بودن مدل نظری از طریق نرم افزار لیزرل پرداخته شده است وسپس تجزیه وتحلیل داده ها به کمک ضریب مسیر وآزمون تی مشخص شده است،نتایج نشان می دهد که مدل برای جامعه آماری قابل استفاده وبرازش مدل قابل قبول می باشد، نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد. بین فرهنگ سازمانی ، اعتماد و همکاری و قابلیتهای مدیریت دانش رابطه وجود ندارد. بین تمرکز زدایی(عدم تمرکز)و مدیریت سازمانی با قابلیتهای مدیریت دانش رابطه وجود دارد .بین حمایت و پشتیبانی مدیران ارشد با قابلیتهای مدیریت دانش رابطه وجود دارد(رابطه معکوس) .بین ترفیع و ارتقا با قابلیتهای مدیریت دانش رابطه وجود ندارد.بین تکنولوژی اطلاعات با قابلیتهای مدیریت دانش رابطه وجود دارد.بین قابلیتهای مدیریت دانش و پیامدهای مدیریت دانش (یادگیری سازمانی خلاقانه) رابطه وجود دارد .بین پیامدهای مدیریت دانش (یادگیری سازمانی خلاقانه) و عملکرد سازمانی رابطه وجود دارد. کلید واژه: مدیریت دانش ،فرهنگ سازمانی،تکنولوژی،ساختار سازمانی،عملکردسازمانی.

چکیده هدف از نگارش پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تیپ شخصیتی کارکنان ستاد امور مالیاتی بر تعهد آنان می باشد. در این تحقیق، برای سنجش تیپ شخصیتی از ابعاد موفقیت طلبی، نیاز به تعلق و قدرت طلبی و برای سنجش تعهد سازمانی نیز از تعهد عاطفی، تعهد هنجاری و تعهد مستمر استفاده شد. نتایج حاصل از بکارگیری آزمون های اسپیرمن و فریدمن بیانگر تاثیر مثبت و معنادار تیپ شخصیتی و ابعاد آن بر تعهد کارکنان بود. ضمن اینکه موفقیت طلبی به عنوان مهمترین معیار انتخاب شد. همچنین، با بکارگیری آزمون کای دو رابطه میان خصوصیات جمعیت شناختی و تعهد کارکنان بررسی شد که نتایج حاصله بیانگر عدم وجود رابطه میان این متغیرها بود. در انتها نیز نتایج حاصل از بکارگیری آزمون دوجمله ای نشان داد که تمامی متغیرهای تحقیق در سطح مطلوبی قرار گرفتند. واژگان کلیدی: تیپ شخصیتی، موفقیت طلبی، احساس تعلق، قدرت طلبی، تعهد سازمانی

اعتمادسازی درسازمان به عنوان یکی ازابزارهای قدرتمند رقابتی شناخته می شود که برای جامعه¬پذیری موفق، همکاری،کارگروهی موثروکمکهای بلندمدت،ایجادرضایت کاری،کاهش خطرات وکاهش هزینه¬های عملیاتی مهم است.یکی ازمهمترین عواملی که باعث رضایت کارکنان ازکارشان می¬شوداعتمادکارکنان به سازمان است.رضایت شغلی به نگرش کلی فرددرباره شغلش اطلاق می شود و در بر گیرنده عوامل انگیزشی و عوامل بهداشتی است.مهم ترین رفتارهایی که منجربه ایجاداعتمادمی شوندعبارتنداز: صداقت، شایستگی، ثبات، وفاداری،رک و راست بودن. هدف از این پژوهش بررسی تأثیراعتمادسازی درسازمان برروی رضایت شغلی کارکنان است. این پژوهش از نوع کاربردی است. در این پژوهش،از روایی محتوا و روایی سازه برای سنجش روایی ابزار استفاده شده است.برای سنجش روایی محتوا از روش دلفی و برای سنجش روایی سازه از روش تحلیل عاملی تاًییدی استفاده شده است. در روش دلفی ابعاد و شاخص¬های هر بعد از مدل مفهومی به همرا ه خود مدل در اختیار 15 نفر از اساتید هیأت علمی دانشگاه ها قرار گرفت. به منظور تأیید پایایی پرسشنامه از آزمون الفای کرونباخ استفاده شده که میزان آن 96/0 است که نشان دهنده پایایی بالای آن است. جامعه آماری،کارکنان ومدیران گمرکات اجرایی تهران می باشد. پس از جمع¬آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه، برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته¬های این پژوهش نشان داد اعتمادسازی تأثیری قابل ملاحظه بر رضایت شغلی به طور کلی و بر روی عوامل بهداشتی به¬ طور اخص دارند. .

اهمیت وجوه نقد در یک واحد تجاری از اساسی ترین رویدادهایی است که اندازه گیری حسابداری بر اساس آن انجام می شود. از جمله اهداف ارائه اطلاعات مربوط به وجه نقد، ارزیابی نقدینگی و توانایی واحد تجاری در پرداخت تعهداتش می باشد. باتوجه به توضیحات داده شده، هدف این تحقیق، بررسی عوامل موثر بر میزان نقدینگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره ی زمانی 1387 تا 1392 می باشد. این تحقیق یک تحقیق کاربردی و همبستگی می باشد و تحلیل نتایج به کمک مدل تحقیق صورت می پذیرد .منتها از روشهای امار توصیفی همچون میانه و میانگین و واریانس استفاده خواهد شد. روشهای آزمون پیش فرضهای رگرسیون مثل دوربین واتسون نیز استفاده گردید. نتایج فرضیات نشان داد که، بین نسبت سودآوری با نسبت آنی ارتباط مثبت و معنادار، بین اندازه شرکت ها (لگاریتم طبیعی فروش) با نسبت آنی و دوره ی تبدیل وجه نقد ارتباط مثبت و معنادار می باشد. از طرف دیگر بین نسبت های سودآوری با دوره ی تبدیل وجه نقد، ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. همچنین بین نسبت بدهی با نسبت آنی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. و در نهایت بین نسبت بدهی ها با دوره ی تبدیل وجه نقد ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.