نام پژوهشگر: شهربانو رحیمی

بررسی تأثیر نارضایتی جنسی بر اختلافات زناشویی در مقایسه با سایر عوامل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  شهربانو رحیمی   سوسن کباری

چکیده تمام نما: این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که تأثیر نارضایتی جنسی بر اختلافات زناشویی با سایر عوامل تا چه اندازه است؟ چارچوب نظری تحقیق بر اساس تلفیقی از دیدگاههای مبادله، نظریه های همسان همسری و نظریه های روان شناختی(نظریه نیازها) تدوین گردیده است. تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل دو گروه از زنان است: زنان مراجعه کننده به بهزیستی در شهرستان بابلسر و زنانی که در خصوص اختلافات زناشویی به بهزیستی مراجعه نداشته اند همان شهرستان. یافته های تحقیق نشان می دهند که: میزان اختلافات زناشویی در بین 44.8 درصد کل پاسخگویان در حد پائین، 32.8 درصد آنها در حد متوسط و 22.4 درصد در حد بالا بوده است. دامنه اختلاف سنی پاسخگویان و همسرانشان بین 6- تا 20 سال در نوسان بوده و میانگین آن 4.75 سال می باشد.84.5 درصد پاسخگویان با لحاظ قومیتی با همسران خود همسان بوده اند یعنی خود و همسرشان هر دو به یک قومیت تعلق داشته اند و 15.5 درصد نیز به لحاظ قومیتی با همسران خود متفاوت بوده اند. میزان نارضایتی جنسی 10.3 درصد پاسخگویان در حد پائین، 53.4 درصد آنها در حد متوسط و 36.2 درصد در حد بالا بوده است. همچنین، یافته های تحلیلی تحقیق نشان می دهند که هرچقدر میزان نارضایتی جنسی بیشتر بوده است، میزان اختلافات زناشویی نیز افزایش یافته است. هر چقدر اختلاف در سطح دینداری زوجین بیشتر بوده، میزان اختلافات زناشویی نیز بالا رفته است. وضعیت مالی افراد تأثیری بر میزان اختلافات زناشویی آنها نداشته است. همچنین همسانی یا ناهمسانی قومی نیز تأثیری بر میزان اختلافات زناشویی نداشته است. بین میزان تفاوت تحصیلی زوجین و میزان اختلافات زناشویی آنها نیز رابطه ای معکوس وجود داشته است، بدین صورت که هرچقدر تفاوت تحصیلی زوجین بیشتر بوده، میزان اختلافات زناشویی آنها کاهش یافته است. اجباری نمودن دوره آموزش ویژه روابط جنسی همسران برای جوانان در شرف ازدواج، ایجاد و گسترش مراکز مشاوره در زمینه مسائل جنسی و اشاعه فرهنگ مراجعه به مشاور در زمینه مسائل جنسی از طریق رسانه های جمعی از جمله پیشنهاداتی هستند که می توان آنها را به منظور کاهش میزان اختلافات زناشویی در میان جامعه مورد بررسی ارائه داد.