نام پژوهشگر: عبدالمجید صدیقی

بررسی ارتباط بین محافظه کاری شرطی و محافظه کاری غیرشرطی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم اقتصادی 1391
  عبدالمجید صدیقی   علی رحمانی

چکیده: بیان مساله-یکی از چالش های اساسی در زمینه تحقیقات محافظه کاری, نبود تعریف جامع از محافظه کاری است. این تحقیق مدعی دو نوع محافظه کاری است: 1)محافظه کاری شرطی2)محافظه کاری غیر شرطی. معیارهای اندازه گیری محافظه کاری نیز بر اساس این دو نوع محافظه کاری طبقه بندی شده اند. از مهمترین معیارهای اندازه گیری محافظه کاری شرطی معیار عدم تقارن زمانی باسو و از مهمترین معیارهای محافظه کاری غیرشرطی نسبت ارزش بازار به ارزش دفتر(mtb) را می توان نام برد. در این تحقیق ارتباط بین محافظه کاری شرطی و محافظه کاری غیرشرطی با استفاده از دو مدل بالا در گزارشگری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررزسی قرار گرفته است. هدف تحقیق-هدف تحقیق بررسی وجود محافظه کاری شرطی در سود و زیان و تبیین ان با محافظه کاری غیرشرطی می باشد. در این تحقیق ضمن بررسی جهارچوب مفهومی مدل باسو, برا ینخستین بار از یک مدل بسط یافته مبتنی بر مدل باسو جهت اندازه گیری محافظه کاری استفاده شده است. این مدل دارای سه مزیت نسبت به مدل باسو می باشد: 1) مشکل اثر تجمعی مدل باسو که موجب چشم پوشی از یک سری شواهد محافظه کاری می شود، را حل می کند. 2) می تواند یک معیار شرکت-خاص جهت اندازه گیری محافظه کاری در مدل های سری-زمانی, را ارائه دهد. 3) می تواند با تجزیه مدل باسو، هم زمان محافظه کاری شرطی و محافظه کاری غیرشرطی را اندازه گیری کند. روش بررسی-برای رسیدن به اهداف تحقیق, از روش تحقیقات پس رویدای استفاده می شود و جهت آزمون فرضیات از روش داده های پانل استفاده شده است. نمونه تحقیق 77 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره تحقیق سالهای 1380الی1388 می باشد. نتایج تحقیق-نتایج تحقیق حاکی از آن است که تمایل به گزارشگری محافظه کارانه اندک است و ارتباط مثبتی بین محافظه کاری شرطی و محافظه کاری غیرشرطی وجود دارد. علاوه بر این مشخص شد که محافظه کاری از جریان های نقد عملیاتی منتج می شود. ضمن آنکه با مقایسه نتایج مدل باسو و مدل باسو به این نتیجه رسیدیم که مدل بسط یافته, معیار قویتری جهت اندازه گیری محافظه کاری می باشد.