نام پژوهشگر: شهلا برجعلی لو

تبیین عوامل موثر بر عدم تمایل استادان زن به حضور در عرصه های مدیریتی آموزش عالی ایران و ارائه ساز و کارهای افزایش حضور آنان با تأکید بر دیدگاههای پسافمینیستی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1391
  شهلا برجعلی لو   سعید مرتضوی

هدف این پژوهش با کثرت گرایی در تئوری(تأکید بر دیدگاههای پسافمینیستی و بازتاب این دیدگاهها در مدلهای جدید توسعه کارراهه زنان) و کثرت گرایی در روش(استفاده از روش تحقیق آمیخته)، تبیین عوامل موثر بر عدم تمایل استادان زن به حضور در پستهای مدیریتی آموزش عالی ایران و ارائه ساز و کارهای افزایش حضور آنان در عرصه های مدیریتی دانشگاهها بوده است. در مرحله اول تحقیق، به روش کمی و با آزمون مدل مفهومی پیشنهادی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در میان نمونه ای 135 نفره از استادان زن ده دانشگاه برتر کشور، نحوه تأثیر عوامل فردی، عوامل مربوط به نقشهای چندگانه زنان و عوامل سازمانی بر عدم تمایل استادان زن به حضور در پستهای مدیریتی مورد بررسی قرار گرفته و در مرحله دوم با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در میان نمونه ای 11 نفره از افرادی که در مرحله اول تحقیق تمایل خود به همکاری در پژوهش را ابراز نموده بودند، دیدگاههای آنان در مورد عوامل حضور اندک استادان زن در عرصه های مدیریتی آموزش عالی و سازوکارهای که برای افزایش حضور آنان در پستهای مدیریتی دانشگاهها، مشخص شده است. نتایج آزمون فرضیه های مدل نهایی تحقیق نشان دهنده اثر منفی خودکارآمدی مدیریت تعارض شغلی-خانوادگی بر ادراک استادان زن از تعارض شغلی-خانوادگی و اثر منفی ادراک از تعارض شغلی-خانوادگی بر آرزومندی مدیریتی آنان است. همچنین اثر مثبت برجستگی نقش شغلی بر آرزومندی مدیریتی مورد تأیید قرار گرفت. هرچند نتایج رگرسیون تعدیل شده حاکی از آن است که اثر برجستگی نقش شغلی بر آرزومندی مدیریتی، توسط برجستگی نقش خانوادگی تعدیل می شود. به گونه ای که این رابطه در افرادی که برجستگی نقش خانوادگی بالاتری دارند، ضعیف تر است. در نهایت اثر منفی آرزومندی مدیریتی بر عدم تمایل استادان زن به حضور در پستهای مدیریتی تأیید شد و نتایج رگرسیون تعدیل شده نیز نشان داد که اثر آرزومندی مدیریتی بر عدم تمایل به حضور در پستهای مدیریتی، توسط ادراک از موانع سازمانی تعدیل می شود. به گونه ای که این رابطه در افرادی که ادراک بیشتری از موانع سازمانی دارند، ضعیف تر است. یافته های کیفی نشان می دهد که از دیدگاه مصاحبه شوندگان، عوامل سازمانی بیش از عوامل فردی و خانوادگی بر حضور اندک استادان زن در عرصه های مدیریتی آموزش عالی، موثرند. از میان عوامل سازمانی نیز فرهنگ سازمانی و گرایشهای مردسالارانه، شبکه های غیر رسمی مردان و نبود نظام شایسته سالاری، بیش از سایر موانع سازمانی مورد تأکید قرار گرفته اند. در زمینه ساز و کارهای افزایش حضور استادان زن در پستهای مدیریتی، تبیین ضرورت حضور زنان در عرصه های مدیریتی بیش از برنامه های منابع انسانی مورد تأکید قرار گرفته و اظهارات مشارکت کنندگان حاکی از دیدگاههای متناقض در مورد کارایی راهکار تبعیض مثبت و ارائه سهمیه مدیریتی به زنان است.