هدف از تحقیق حاضر تعیین رابطه بین بازاریابی اخلاق گرا و وفاداری مشتریان بوده است. که در این راستا اهداف فرعی تعیین گردید که نیل به آنها انگیزه اصلی پیشرفت تحقیق را تشکیل می داد. این اهداف عبارت بودند از: تعیین رابطه بین ابعاد بازاریابی اخلاق گرا(اخلاق بازاریابی توصیفی، اخلاق بازاریابی هنجاری، اخلاق بازاریابی تحلیلی)و تداوم خرید مشتریان، و تعیین رابطه بین بازاریابی اخلاق گرا و ابعاد تداوم خرید مشتریان(وفاداری شناختی، وفاداری احساسی، وفاداری کنشی). در ادامه تلاش شد تا ضمن مرور تئوری های مطرح شده در باب مفاهیم اصلی تحقیق، به بحث و نظر در خصوص چگونگی ارتباط مفاهیم فوق و ارائه تئوری های تبیین گر بپردازیم. به منظور روشن شدن هر چه بیشتر مفاهیم این پژوهش، به بررسی و مطالعه تعداد زیادی از پژوهش های انجام شده در داخل و خارج از کشور مبادرت ورزیدیم. لذا با تکیه بر مباحث نظری مطرح شده و مطالعه تحقیقات انجام شده مرتبط با موضوع، زوایای نظری کار مورد بررسی قرار گرفت و بر همین اساس فرضیاتی مطرح گردید. که فرضیه اصلی تحقیق عبارت بود از: بین بازاریابی اخلاق گرا و تداوم خرید مشتریان رابطه معنی داری وجود دارد. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی می باشد و در این پژوهش نوع کار تحقیقاتی کاربردی می باشد. جامعه آماری مورد پژوهش، مشتریان تعاونی اعتبار ثامن الأئمه(ع) استان مازندران می باشند. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی ساده است. حجم نمونه طبق جدول جرسی و مورگان 390 نفر می باشد. اطلاعات مورد نیاز برای تحقیق حاضر از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. در این تحقیق از روش های آمار توصیفی و همچنین روش های آمار تحلیلی و استنباطی (رگرسیون دو متغیره و چند متغیره) استفاده شد. فرضیه اصلی این تحقیق در پی بررسی رابطه بین بازاریابی اخلاق گرا و تداوم خرید مشتریان بوده است. در این تحقیق همبستگی بین دو متغیر بازاریابی اخلاق گرا و وفاداری مشتریان 632/0 است. بر اساس سطح معنی داری رابطه بازاریابی اخلاق گرا و وفاداری مشتریان میتوان دریافت که بین این دو متغیر رابطه وجود دارد.