نام پژوهشگر: حسنعلی عباسپور

عینیت گرایی در تاریخ نگاری شاهنامه
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  امیدرضا رستاقی   محمد علی علیزاده

چکیده عینیت گرایی و ذهنیت گرایی در اثار تاریخی تعاریفی است که به تناسب میزان حقیقت نگاری و واقعه نگاری تاریخی و روش های نگارش تاریخ توسط مورخ در هر اثر تاریخی قابل تقسیم می باشد و این تقسیم بندی تاریخی در علوم نقلی جدید شق نوتری به خود یافته که می توان به شکل ساده ای آن را نقل واقعیت تاریخی بصورت واقعی و یا با تعابیر و تفاسیر ذهنی نامید تعاریفی که در علم فلسفه و تاریخ نگاری جدید اصلاحات و تعاریف سنتی، مدرن و پست مدرن را به خود گرفته است، شاهنامه فردوسی این اثر حماسی و تاریخی در ذکر وقایع و رویدادهای تاریخی بر پایه روایات شنیداری مرسوم ایرانیان نقل شده و یا به استناد منابع قابل دسترسی خود از وقایع و رویدادهای گذشته به شکلی بهره برده و در نقل داده ای تاریخی هنر و توان حکیمانه خویش را در قالب وپوشش ادبی و هنری به شکلی به تصویر کشیده است که مخاطب و خواننده آن می تواند تصویری ذهنی از آنچه که فردوسی به نقل درآورده را ذهن خود خلق نماید و خود را ناظر و یا بخشی از آن حادثه نقل شده می داند و شاید همین دلیلی بوده است که تا همین چند صباح پیش شغل شاهنامه خوانی همراه با تصاویر شاید خیالی شاهنامه در محافل عمومی و قهوه خانه های کوچه و بازار از رونق خاصی برخوردار بود. در بیان واقع نگاری و یا میزان انطباق داده های تاریخی با واقعیت که شاید آن را تعریفی از عینیت بدانیم به نظر می رسد با توجه به منابع قابل دسترسی فردوسی در خلق شاهنامه خود فردوسی هم روایات خود را بر پایه واقعیت و حقیقتی که در اختیار داشته سنجیده و آن را واقعیت مطلق ندانسته و شاید به همین دلیل است که در مطلع اثر خود در باب خرد سخن سرایی نموده است و با تاکید فراوان بر خرد و عقل تکیه می کند و به طور مکرر از کلمه خرد استفاده می کند و از مخاطب خود می خواهد هر آنچه که در اثر او آمده را در میزان سنجش عقل خود قرار دهد و بسنجد. به گفتار دانندگان راه جوی به گیتی بپوی وبه هرکس بگو به هرحال در این پژوهش سعی بر آن شده در بررسی بخش اصلی مرتبط با تاریخ شاهنامه که همان بخش تاریخی آن و دوره حکومت ساسانیان می باشد پرداخته شده و در چینش این تحقیق پس از ذکر تعاریف اولیه و معرفی فردوسی و شاهنامه سعی شده ابتدا منابع بهره برداری شده توسط فردوسی به عنوان اولین اصل در علم عینیت گرایی و روایت تاریخی پرداخته شود و پس از آن با مقایسه موردی برخی از روایات شاهنامه با منابع تاریخی به میزان واقع نگاری شاهنامه پرداخته می شود و از نگاه تاریخ نگاری فردوسی با بزرگان علم تاریخ مانند بلعمی، طبری و ثعالبی در ذکر برخی از نمونه روایات نقل شده مورد قیاس قرار گرفته است تا بتوان از طریق این مقایسه نسبت به تایید یا عدم پذیرش برخی از داده های شاهنامه پرداخت.