نام پژوهشگر: اردشیر ملکی مقدم

وندافزایی در زبان فارسی از منظر شناختی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  مریم حیدری   ارسلان گلفام

چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی فرایند واژه سازی وندافزایی در زبان فارسی از دیدگاه شناختی می باشد. از این رو 30 پیشوند و 40 پسوند از نظر معنایی مورد بررسی قرار گرفته است. برای تحلیل، نخست مفاهیم مطرح شده در چارچوب شناختی تعریف شده و سپس با توجه به مفاهیم مقوله بندی، پیکربندی و مفهوم سازی این وندها مورد بررسی قرار گرفته اند. روش کار به این صورت است که نخست وندها با توجه به مقوله های دستوری طبقه بندی شده و سپس مفاهیم نخست و حاشیه ای (دوم) آن ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس با توجه به حوزه های مشخص شده برای وندهای زبان فارسی، این وندها در حوزه های مربوط به خود جای گرفتند و در بخش مفهوم سازی مفاهیم برداشت شده از وندهای به صورت تقابل های دوتایی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس این تحلیل ها مهم ترین نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهند که: 1- می توان با استفاده از اصل مقوله بندی در نظریه ی شناختی وندها را بر اساس نوع مقوله ای که می سازند مورد بررسی قرار داد و آن ها را طبق مفاهیم نخست و حاشیه ای طبقه بندی کرد؛ 2- می توان برای وندهای زبان فارسی حوزه هایی پایه در نظر گرفت و سپس آن ها را در این حوزه ها به تفکیک معنایی جای داد؛ و 3- با توجه به نوع برداشتی که از مفهوم وندها داریم می توان تقابل دوتایی برای مفاهیم برداشت شده از هر وند تعریف کرد و آن ها را با توجه به مفهومی که به ذهن می رساند در این تقابل های دوتایی جای داد.

توصیف ساختمان فعل در گونه ی بالاگریوه از گویش لری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  محمدرضا نجفوند دریکوندی   ارسلان گلفام

هدف از این پژوهش توصیف ساختمان فعل در گونه ی بالاگریوه از گویش لری در چارچوب نظریه ی مقوله و میزان است. این پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی صورت گرفته و روش گردآوری داده های آن به صورت میدانی است. برای گردآوری داده ها از 15 نفر گویشور مصاحبه به عمل آمده است. فعل در گونه ی بالاگریوه از نظر شخص و شمار با زبان فارسی مطابقت دارد. در گونه ی بالاگریوه، ستاک گذشته + شناسه ی فعلی هم نمایانگر گذشته ی ساده و هم نمایانگر گذشته ی استمراری است، بنابراین برخلاف فعل در زبان فارسی تکواژ استمراری در این گونه ی زبانی وجود ندارد. در گونه ی بالاگریوه، گذشته ی جاری از جزء پیشوندی "هِ" به اضافه ی گذشته ی ساده ساخته می شود و حال جاری از جزء پیشوندی "ها" به اضافه ی حال اخباری ساخته می شود. در حالیکه در زبان فارسی گذشته ی جاری از "صرف فعل کمکی داشتن بر مبنای زمان گذشته ی ساده + صرف فعل اصلی بر مبنای زمان گذشته ی استمراری" ساخته می شود و حال جاری از "صرف فعل کمکی داشتن بر مبنای زمان حال ساده + صرف فعل اصلی بر مبنای زمان حال اخباری" ساخته می شود. نحوه ی ساختن فعل مجهول در گونه ی بالاگریوه به صورت "ستاک حال + س + نشانه ی زمان + پی بست" برای زمان های گذشته، و "ستاک حال+ ی + پی بست" برای زمان حال و آینده است؛ در حالیکه در زبان فارسی فعل مجهول از "صفت مفعولی (ستاک گذشته + ه) + صرف فعل شدن (بر حسب زمان مورد نظر)" ساخته می شود.

واژگونی قاعده در گونه های زبان های ایرانی: واج شناسی زایشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  طاهره عزت ابادی   عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا

چکیده هدف از نگارش این پژوهش بررسی فرایندهای مربوط به قواعد واجی و صورت واژگون هر کدام از آن-ها، در گونه های زبان های ایرانی بر اساس رویکرد «واج شناسی زایشی» است. بدین منظور «73» گونه ی زبانی به طور هدف مند انتخاب شده اند و سپس با استفاده از منابع تاریخی، صورت تاریخی داده های گردآوری شده، استخراج شده است. این فرایند نخستین بار توسط «تئو ونمان» (1972: 211) در مقاله-ای با عنوان «وارونگی قاعده» مطرح شد. در این پژوهش به بررسی «13» نوع قاعده ی واجی و صورت واژگون هر کدام پرداخته می شود، که «11» مورد آن مربوط به همخوان ها و «دو» مورد آن مربوط به واکه هاست. این قواعد براساس معیارهایی که ینسن (2004: 117) در تحلیل واجی قواعد مطرح کرده، تحلیل شده اند. برخی از نتایج حاصل از این پژوهش عبارتند از: 1) همخوان های گرفته بیش از سایر همخوان ها در این فرایند شرکت دارند. 2) پایان واژه بافت مورد نظر برای این فرایند است. 3) نوع واژگونی قاعده، در این گونه ها از نوع «قاعده تقارن» می باشد. 4) گونه های مختلف یک زبان دارای تفاوت های واجی و آوایی هستند، به طوری که هر کدام یک نظام آوایی مستقل را تشکیل می دهند. 5) قاعده ی واجی طبیعی و واژگون آن به ندرت در یک گونه ی مشابه یافت می شود. 6) همخوان ها و واکه-هایی که در یک طبقه ی طبیعی قرار دارند، مشمول قواعد واجی و صورت واژگون آن قرار می گیرند. کلید واژه ها: واژگونی قاعده، وارونگی قاعده، قاعده تقارن، طبقه ی طبیعی، پیش بینی پذیری آوایی، طبیعی بودن، سادگی و ارجحیت ارائه ی راه حل های واجی.

بازنمایی و توصیف مبانی و راهبردهای رعایت ادب بر اساس متغیر جنسیت در داستان های کوتاه فارسی معاصر از دیدگاه کاربردشناسی زبان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  سپیده سادات شاکری   فردوس آقاگل زاده

این پژوهش به بازنمایی و توصیف مبانی و راهبردهای رعایت ادب بر اساس متغیر جنسیت در داستان های کوتاه فارسی معاصر از دیدگاه کاربردشناسی زبان می پردازد. یکی از جنبه های بررسی کاربردشناختی زبان، بررسی ادب در کاربرد زبان است؛ لازم به ذکر است که استفاده از زبان صرفاً شامل زبان گفتاری نمی شود، بلکه زبان نوشتاری را نیز در برمی گیرد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و روش انجام آن کتابخانه ای می باشد. داده های این پژوهش را متن های مستخرج از داستان های کوتاه معاصر فارسی تشکیل می دهند. بدین منظور 10 نویسنده معروف و سرشناس معاصر فارسی، شامل 5 نویسنده مرد و 5 نویسنده زن، انتخاب شدند و از هر نویسنده دو داستان معروف به طور تصادفی انتخاب شد. این داده ها بر اساس چارچوب نظری پژوهش که شامل اصل ادب براون و لوینسون، اصل ادب لیچ، اصل ادب لیکاف و موارد رعایت و نقض ادب (استفاده از پیش توالی ها، کنش تهدید کننده و حافظ وجهه، دشواژه ها و اصطلاحات عامیانه) می باشد، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفتند. علاوه بر آن نگارنده برای پی بردن به بسامد استفاده از موارد مذکور، داده ها را مورد تجزیه و تحلیل کمی نیز قرار داده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زنان و مردان در داستان های کوتاه، از راهبردهای حفظ و تهدید وجهه و ادب سلبی و ایجابی و پیش توالی ها استفاده می کنند. راهبردهای همبستگی در داستان های کوتاه زنان و مردان در قالب القاب، خطاب ها، واژگان تابو و اصطلاحات عامیانه بازنمایی می شوند؛ و نویسندگان مرد از راهبردهای همبستگی، واژگان تابو، اصطلاحات عامیانه و نویسندگان زن از راهبردهای حفظ وجهه و پیش توالی ها بیشتر استفاده می کنند.

بررسی جنس در زبان هورامی (گویش هورامان تخت)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  مهدی سجادی   ارسلان گلفام

هدف از انجام این پژوهش، بررسی و توصیف مقولۀ جنس دستوری در زبان هَورامی(گویش هَورامان تَخت)، یکی از زبان¬های ایرانی نو شاخۀ شمال غربی، است. شیوۀ بازنمایی جنس دستوری، نوع مقولۀ آن، صورت بی¬نشان آن، تعداد جنس¬های دستوری و رابطۀ بین جنس دستوری و طبیعی، مواردی هستند که در این پژوهش توصیفی- تحلیلی به آنها پرداخته شده است. برای گردآوری داده¬ها، نگارنده از مصاحبه با گویشوران این گویش در رده¬های سنی مختلف از 20 تا 80 سال، اعم از زن و مرد، باسواد و بی¬سواد، شم زبانی خود به عنوان گویشور بومی این گویش و منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینۀ پژوهش استفاده کرده است. داده¬ها براساس الفبای آوانویسی بین¬المللی "ipa" آوانگاری شده¬اند. بررسی و تجزیه و تحلیل داده¬ها نشان می¬دهد که مقولۀ جنس دستوری در این گویش، از طریق آوای پایانی اسم و جایگاه تکیۀ آن قابل تشخیص است و لذا نظام جنس دستوری در این گویش، صوری یعنی واجی و آشکار است. جنس دستوری، مقوله¬ای اسمی(ضمیری)، صفتی، حرف تعریفی(معین و نامعین)، فعلی و دوشقی یعنی مذکر و مؤنث است و صورت بی¬نشان آن، مذکر می¬باشد. در مورادی که جنس طبیعی وجود داشته باشد جنس دستوری با آن انطباق دارد.

بررسی فرآیندهای واژ-واجی گویش رازی در واج شناسی زایشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  زهرا سبحانی   عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا

هدف از انجام این پژوهش بررسی فرآیندهای واژ-واجی موجود در گویش رازی در چارچوب واج¬شناسی زایشی است. این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. داده¬های این پژوهش از دو طریق گردآوری شده است: الف. بصورت میدانی و از طریق مصاحبه و ثبت و ضبط گفتار گویشوران ب. استفاده از منابع مکتوب یعنی دو پایان¬نامه نگاشته شده درباره¬ی گویش رازی. داده¬های جمع¬آوری شده براساس نوع فرآیند، طبقات طبیعی همخوانها و واکه¬هایی که در این فرآیندها شرکت داشته¬اند و همچنین جایگاهشان در درون هجا، در مرز هجاها و در مرز تکواژها دسته¬بندی و تحلیل شدند. برخی از نتایج حاصل از پژوهش عبارتند از: 1. انواع فرآیندهای همگونی مانند هماهنگی واکه¬ای،همگونی همخوان با همخوان و همگونی واکه با همخوان و همچنین درج و حذف در مرز تکواژها در این گویش دیده می-شود. 2. مسیر حرکت هماهنگی واکه¬ای در این گویش از انتهای واژه به ابتدای واژه است به¬طوری که واکه¬ی پسوند بر روی واکه¬ی ستاک و واکه¬ی ستاک بر روی واکه¬ی پیشوند تآثیر می¬گذارد. 3. هماهنگی واکه¬ای از پسوند به ستاک فقط در مشخصه¬ی افراشتگی است ولی هاهنگی از ستاک به پیشوند در دو مشخصه¬ی افراشتگی و پسین بودن اتفاق می¬افتد. 4. پیشوند زمان حال /-hen/ در این گویش در مرز تکواژ با همخوان های[cont+] آغازی ستاک، همگونی کامل و با همخوانهای/m/ و /n/ همگونی ناقص انجام می¬دهد. 5. همگونی واکه¬ با غلت /j/ در مرز تکواژ و با غلت/w/ درون تکواژ در این گویش دیده می¬شود. 6. هنگام توالی دو واکه در مرز تکواژها در این گویش یا یک واکه از توالی دو واکه حذف می¬شود یا درج غلت اتفاق می¬افتد. 7. همخوان آغازی و واکه¬ی پیشوند استمرار /-hen/ در این گویش در بسیاری از بافت¬ها در معرض حذف قرار دارد.

تحلیل روایی داستان های کوتاه ابوتراب خسروی بر اساس الگوی سیمپسون 1993 و 2004
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  مرضیه فولادین   فردوس آقا گلزاده

سیمپسون (1993) در الگوی تحلیل روایی خود، چهار دیدگاه اصلی را مطرح کرده است که با استفاده از این دیدگاه ها می توان موضع راوی را در روایت داستان مشخص کرد. این دیدگاه ها به ترتیب عبارتند از : دیدگاه زمانی، دیدگاه مکانی، دیدگاه روان شناختی و دیدگاه ایدئولوژیکی. هریک از این دیدگاه ها خود به زیربخش هایی تقسیم می شود. به عقید? سیمپسون با بررسی داستان ها در این دیدگاه ها می توان موضع راوی روایت را تحلیل کرد و با در کنار هم قراردادن سه دیدگاه نخست می توان دیدگاه ایدئولوژیکی نویسنده در لحظات پردازش داستان نیز تحلیل کرد. در این پژوهش نگارنده بر آن است که با استفاده از این الگو و تطابق دادن این الگو بر دو مجموعه داستان از داستان های کوتاه ابوتراب خسروی، آنها را بررسی کرده و به این پرسش اصلی پاسخ دهد که این الگو بر این داستان ها تطابق دارد؟ و به طورکلی استفاد? نویسنده از هر یک از این دیدگاه ها چگونه بوده است و از این طریق ایدئولوژی نویسنده در داستان ها را پردازش کند. به این منظور از میان آثار این نویسنده دو مجموعه داستان کوتاه "دیوان سومنات" و "داستان ویران" که بر روی هم بیست داستان کوتاه را دربرمی گیرند، در این الگو بررسی شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داستان ها، نشان می دهد که این الگو بر تمام این بیست داستان منطبق است و با بررسی این دیدگاه ها در هریک از این داستان ها می توان نحو? استفاده نویسنده از هر یک از این دیدگاه ها و به طور کلی دیدگاه ایدئولوژیکی وی در داستان را تعیین نمود.