نام پژوهشگر: ابولقاسم اسماعیلی فریدونی

مقایسه رشد و فعالیت آنزیم های گوارشی ماهی سفید (rutilus frisii kutum) تغذیه شده با دو جیره غذای دستی و زنده، در طی مراحل تکامل لاروی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  فاطمه حسن تبار درزی   ابولقاسم اسماعیلی فریدونی

هدف از این تحقیق، بررسی نرخ رشد ، بازماندگی و فعالیت آنزیم های گوارشی (تریپسین، کیموتریپسین، آلفا آمیلاز، لیپاز، فسفاتاز قلیایی و n-آمینوپپتیداز) لارو ماهی سفید تغذیه شده با دو جیره غذایی، غذای زنده و غذای دستی، از روز2 بعد از تخم گشایی تا روز 30 بعد از آن می باشد. آزمایش در مخازن شیشه ای 115 لیتری حاوی 7000 قطعه لارو ماهی سفید با میانگین وزن اولیه 3/5 میلی گرم (2روز بعد از تخم گشایی ) انجام شد. تغذیه لارو ها هر 4 ساعت یکبار از 7 صبح تا 7 غروب و در سطح اشباع صورت گرفت. نمونه برداری از لارو ها بصورت تصادفی در روزهای 2، 3، 5، 6 ،8 ،10 ،15 ،21 ،25 ، 30 انجام گرفت. نتایج حاصل از رشد نشان داد، نرخ رشد ویژه (sgr)و درصد افزایش وزن ( wg) در لاروهای تغذیه شده با غذای دستی بالاتر از لاروهای تغذیه شده با غذای زنده بود. فعالیت آنزیمی بر اساس فعالیت اختصاصی (u/mg protein) محاسبه شد. در تحقیق حاضر، فعالیت آنزیم های پانکراسی و روده ای قبل از تغذیه اولیه در لارو ماهی سفید یافت شدند. که این مطلب نشان می دهد که فعالیت آنزیم های هضمی قبل از شروع تغذیه اولیه توسط عوامل ژنتیکی کنترل می شوند و متاثر از غذا نیست. نوسانات فعالیت اختصاصی آنزیم های هضمی بخاطر رخدادهای متابولیکی و فیزیولوژیکی متفاوت در طول تکامل لاروی معمولا مشاهده می شود. نتایج حاصل از فعالیت آنزیم های گوارشی نشان داد که فعالیت تریپسین و کیمو تریپسین به ترتیب از روز 27 و 13 بعد از تخم گشایی تا روز 30 بعد از تخم گشایی در لاروهای گروه غذای زنده بالاتر از لاروهای تغذیه شده با غذای دستی بود. همچنین آمیلاز در کل دوره پرورش فعالیت بالاتری در گروه غذای زنده در مقایسه با غذای دستی نشان دادند احتمالا محتوای بالای گلیکوژن و کربوهیدرات جیره در غذای زنده ممکن است سنتز و ترشح آمیلاز را تحریک کند. در مورد فعالیت لیپاز از روز 8 ام بعد از تخم گشایی فعالیت بالاتر در لاروهای تغذیه شده با غذای زنده در مقایسه با گروه غذای دستی مشاهده شد. احتمالا علت افزایش فعالیت بالاتر لیپاز در لاروهای تغذیه شده با ناپلی آرتمیا به دلیل مقادیر بالای اسیدهای چرب mufa وsfa نسبت به pufa در جیره می باشد که هضم پذیری سخت تری دارند. لاروهای تغذیه شده با غذای دستی فعالیت آلکالین فسفاتاز و آمینو پپتیداز بالاتری در مقایسه با لاروهای تغذیه شده با غذای زنده نشان دادند. در واقع، فعالیت بالاتر آلکالین فسفاتاز وضعیت تغذیه ای وتکامل بهتر گروهای تغذیه شده با غذای دستی را نسبت به گروه تغذیه شده با ناپلی آرتمیا نشان می دهد. با توجه به فعالیت بالاتر کیموتریپسین نسبت به فعالیت تریپسین در کل دوره پرورش و همچنین فعالیت قابل ملاحظه آمیلاز که نشان می دهد دستگاه گوارش ماهی سفید به خوبی با هضم کربوهیدرات سازگار شده است و بعلاوه مطابق با پروفایل آنزیمی مشاهده شده می توان نتیجه گرفت که فیزیولوژی هضمی ماهی سفید نزدیک به گونه های همه چیزخوار می باشد.

نگهداری کوتاه مدت تخمک های کپور معمولی (cyprinus carpio) در مواد نگهدارنده دتلاف، مایع سلومیک طبیعی و مصنوعی کپور در دماهای محیط (23 درجه سانتی گراد) و یخچال (4 درجه سانتی گراد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1391
  فائزه ترک پهنابی   ابولقاسم اسماعیلی فریدونی

در مطالعه حاضر، تاثیر چند نوع ماده نگهدارنده شامل دتلاف، مایع سلومیک مصنوعی کپور (cacf) و مایع سلومیک کپور (ccf) در دو درجه حرارت محیط (23 درجه سانتی گراد) و یخچال (4 درجه سانتی گراد) بر روی نگهداری کوتاه مدت (30، 60 و 120 دقیقه) تخمک های کپور معمولی (cyprinus carpio) بررسی گردید.نتایج نشان داد که بیشترین درصد لقاح، چشم زدگی و میزان بازماندگی لاروی در گروه شاهد (به ترتیب 51/92، 76/84 و 34/90 درصد) و کمترین آن در تیمارهای دتلاف + c°4 +120 دقیقه (به ترتیب 03/49، 50/10 و 95/43 درصد) و دتلاف + c°23 +120 دقیقه (به ترتیب 58/43، 50/6 و 56/40 درصد) مشاهده شد. در حالی که، بیشترین درصد تخم گشایی در گروه شاهد و تیمارهای ccf + c°4 + 30 دقیقه و cacf + c°4 + 30 دقیقه (به ترتیب 01/89، 47/88، 62/85 درصد) و کمترین آن در تیمار دتلاف + c°23 + 120 دقیقه (32/17 درصد) دیده شد. اثر نوع ماده نگهدارنده بر درصد لقاح، چشم زدگی، تخم گشایی و بازماندگی لاروی معنی دار بود (05/0>p)؛ به طوری که بیشترین درصد لقاح، چشم زدگی و تخم گشایی در نگهدارنده مایع سلومیک کپور (به ترتیب 03/79، 06/62 و 53/69 درصد) و کمترین آنها در ماده نگهدارنده دتلاف (به ترتیب 55/53، 40/16 و 10/37 درصد) ثبت شد. بالاترین درصد بازماندگی لاروی در ماده نگهدارنده مایع سلومیک مصنوعی کپور و مایع سلومیک کپور (به ترتیب 41/66 و 81/64 درصد) و پایین ترین آن در دتلاف (29/54 درصد) ثبت شد.اثرات معنی دار (05/0>p) درجه حرارت بر درصد لقاح، چشم زدگی، تخم گشایی و بازماندگی لاروی مشاهده شد. به طوری که دمای 4 درجه سانتی گراد بهتر از 23 درجه سانتی گراد بوده ولی اثرات آن بر درصد ناهنجاری لاروی، طول و وزن کل لاروی معنی دار نبود (05/0p>). اثر زمان نگهداری بر درصد لقاح، چشم زدگی، تخم گشایی، بازماندگی لاروی و طول کل لارو ها معنی دار بود (05/0>p). به طوری که بیشترین مقدار درصد لقاح، چشم زدگی، تخم گشایی و بازماندگی لاروی در زمان 30 دقیقه و کمترین آن در زمان 120 دقیقه مشاهده شد. بیشترین مقدار طول کل در زمان های 30 و 60 دقیقه و کمترین آن در زمان 120 دقیقه مشاهده شده ولی اثرات معنی دار (05/0p>) زمان نگهداری بر میزان ناهنجاری لاروی و وزن کل لاروها مشاهده نشد. نتایج این مطالعه نشان دادند که استفاده از مواد مختلف نگهدارنده تاثیر منفی بر روی ناهنجاری، طول و وزن کل لاروی ندارد. همچنین استفاده از مایع سلومیک کپور در دمای 4 درجه و زمان 30 دقیقه به عنوان بهترین شرایط برای نگهداری کوتاه مدت تخمک کپور معمولی پیشنهاد می گردد. با این حال، برای انجام مطالعات و فعالیت های ژنتیکی می توان با کمک مایع سلومیک کپور (ccf)، تخمک-های این ماهی را حتی برای مدت 120 دقیقه در دمای یخچال فقط با کاهش کیفی (به ترتیب 02/14، 64/24، 43/20 و 4/32 درصدی) در میزان لقاح، چشم زدگی، تخم گشایی و بازماندگی لاروی نسبت به گروه شاهد نگهداری نمود.