نام پژوهشگر: طاهره الاهی

مقایسه بازداری شناختی و ظرفیت حافظه کاری در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و افراد سالم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1391
  جمیل محمدی   طاهره الاهی

چکیده: زمینه: به طور مشخص این پژوهش سه هدف را دنبال می کرد:1- مقایسه ظرفیت حافظه کاری افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با افراد سالم،2- مقایسه عملکرد بازداری شناختی افراد دارای افسردگی اساسی با افراد سالم و3- بررسی رابطه بین شدت افسردگی اساسی با عملکرد حافظه کاری. مواد و روشها: به همین منظور تعداد 30 نفر افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی که ملاکهای dsm-iv-tr را برای این اختلال برآورده می کردند انتخاب و با 30 نفر افراد فاقد افسردگی اساسی که از نظر سن ، تحصیلات و وضعیت تأهل همتا شده بودند ، تحت پژوهش قرار گرفتند. برای ارزیابی افسردگی از پرسشنامه افسردگی بک ، مصاحبه بالینی و رجوع به تشخیص روانپزشک در پرونده آنها استفاده شد. آزمون فراخنای ارقام وکسلر بزرگسالان برای ارزیابی عملکرد حافظه کاری و آزمون استروپ هیجانی جهت سنجش بازداری ، مورد استفاده قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t و همبستگی پیرسون بر ای گروه های مستقل انجام شد. یافته ها: ظرفیت حافظه کاری افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی پایین تر از افراد سالم بود. عملکرد بازداری اطلاعات نامربوط و مزاحم در گروه افسرده اساسی در مقایسه با گروه سالم پایین تر بود. بین شدت افسردگی اساسی و عملکرد حافظه کاری ، رابطه ی معنی دار و معکوس مشاهده شد. نتیجه گیری : نتایج حاصل از این پژوهش که در فصل چهارم قید شده اند این بود که افراد مبتلا بهmdd در مقایسه با افراد گروه کنترل نواقصی را در حافظه کاری و کارکرد بازداری شناختی از خود نشان دادند.این افراد در زیرمقیاس های فراخنای ارقام مستقیم و فراخنای ارقام معکوس حافظه کاری به طور معنی داری ضعیف تراز گروه کنترل غیر افسرده عمل کردند . بدین معنی که ظرفیت حافظه کاری بیماران mdd پایین تر از افراد غیر افسرده بود و داده های زیر مقیاس نشان می داد که هر چه شدت افسردگی بالاتر میرفت ، عملکرد حافظه کاریکاهش می یافت . به عبارت دیگر ، هرچه افراد مبتلا به mdd در سیاهه ی افسردگی بک نمره ی بیشتری میگرفتند در زیر مقیاس حافظه کاری نمره ی کمتری کسب می کردند. دومین یافته و نتیج? این پژوهش مربوط به بازداری شناختی بود . براساس تحلیل داده های آزمون استروپ هیجانی ، به طور کلی عملکرد بازداری اطلاعات نامربوط در افرادmdd پایین تر از افراد غیر افسرده بود. بخصوص که در مولفه زمان واکنش به کلمات هیجانی همخوان با خُلق افسرده ، افراد mdd زمان بیشتری را صرف کرده اند که بیانگر توجه متمرکز بیشتر آنها برروی این کلمات ونیز پردازش بیشتر آنها می باشد. بنابراین نتیجه کلی این پژوهش این است که اختلال روانی افسردگی اساسی ، عملکرد حافظه کاری را تضعیف می کند و بازداری شناختی را برای ممانعت از ورود اطلاعات اضافی ، نامربوط و مزاحم کاهش می دهد. واژه های کلیدی : بازداری شناختی ، حافظه کاری ، افسردگی اساسی