نام پژوهشگر: چیا شیخ عارفی

تحلیل و بررسی دیدگاه سیمین دانشور درباره ی مردان با توجه به شخصیت های رمان سووشون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  چیا شیخ عارفی   سیداحمد پارسا

ادبیّات ایران همواره به مردان توجّه کرده است، به طوری که، قهرمانان تاریخ، شخصیّت های حماسی، شاعران، دانشمندان و... را بیشتر مردان تشکیل می دادند و این مسأله به دلیل شرایط اجتماعی آن دوران بوده است. حتّی در ادب غنایی، صرف نظر از ماجراهای عاشقانه ای نظیر: ویس و رامین، خسرو و شیرین و امثال آن ها که نام معشوق به ضرورت نام عاشق ذکر شده، در بقیّه ی موارد همچون غزل، معشوق کلّی و بدون نام است. دیدگاه اجتماعی غالب بر آثار ادبی نیز موجب شده که زن در اکثر موارد ضعیف، فاقد قدرت، موجودی غیر قابل اعتماد، ناتوان در رازنگهداری، خیانتکار و امثال آن معرفی شود. شرایط اجتماعی باعث شده بود که اکثر زنان جامعه از تحصیل محروم بمانند. تعداد انگشت شماری هم که به دلیل شرایط خاصّ خود به تحصیل پرداخته اند و گاه اهل شعر و ادب بوده اند، چنان تحت تأثیر جو غالب قرار گرفته اند که به هیچ وجه صدای آنان را از صدای مردان نمی توان تشخیص داد. به عبارت ساده-تر، در اغلب موارد نمی توان از روی نوشته هایشان، به زن بودن آنان پی برد. به عنوان مثال می توان به شاعر نامدار، پروین اعتصامی اشاره کرد؛ او که به خاطر موقعیّت پدر، محیط فرهنگی مناسبی برای رشد و تحصیلش فراهم شده بود، توانست تحصیلات دانشگاهی خود را به پایان برساند. امّا، او هم به خاطر آن که اشعارش مورد پذیرش عام واقع شود، مجبور شد که از شیوه ی بیان و قوالبی استفاده کند که به زبان مردانه مرسوم بود. تا جایی که، در زمان حیاتش مسأله ی مرد بودنش مطرح شد. این وضع تا انقلاب مشروطه ادامه داشت. بعد از آن، وضع کمی تغییر کرد و با پیدایش مدارس جدید کم کم زمینه ی تحصیل زنان و دختران فراهم آمد و آنان نیز، توانستند به بیان دیدگاه های خود بپردازند و همچنین، توانستند آثاری با محوریّت زن بیافرینند. در این آثار، جنس زن از حالت منفعلی و جنس دومی فاصله گرفت و به موجودی فعّال و اجتماعی تبدیل شد، در این روند، نقش فمنیسم را نمی توان نادیده گرفت. امّا با این وجود، زنان نویسنده ناگزیر از آن هستند که درآثارشان از شخصیّت های مرد نیز استفاده کنند. همچنین، هر نویسنده ای با توجّه به عقاید و باورهایش و همچنین تحت تأثیر اجتماع و دورانی که در آن زندگی می کند، نقش های متفاوتی به اشخاص موجود در داستان هایش می دهد. همراه با رشد ادبیّات زنانه، بسیاری از زنان نویسنده، پا را از حدّ فراتر نهاده و در آثارشان به ستیز جنسی ای دچار شدند که پیش از این مردان مبتلا بودند. از آنجا که سیمین دانشور، هم نویسنده ای تواناست و قلمی شیوا دارد و هم شخصیّتی دانشگاهی است و به خوبی از دیدگاه آثار پیشینیان- آثاری که مردان پدید آورنده ی آن بوده اند - درباره ی زن آگاه است؛ تحلیل و بررسی دیدگاه وی، درباره ی مردان را از اهمیّت به سزایی برخوردار می سازد. پژوهش حاضر بر آن است، در روزگاری که دیدگاه غالب بر پایه ی مردسالاری بوده است، به بررسی دیدگاه سیمین دانشور درباره ی مردان در رمان سووشون بپردازد. این رمان، از جمله داستان-هایی است که شخصیّت های زن آن زنده و ملموس هستند، به طوری که حتّی داستان از زاویه ی دید قهرمان زن آن، روایت می شود و همچنین تنوّع شخصیّت ها و نقش فعّال آن هاست که این رمان را به رمانی ماندگار در ادبیّات ایران تبدیل کرده است. «سووشون در ادبیّات معاصر ایران، مثالی در عرض بوف کور است. محلّ درنگی است برای کسانی که بخواهند به نمونه ی قابل بررسی و ماندگار یک اثر ادبی، با خصوصیّات منفرد، دست پیدا کرده و مشخصّات ویژه ی آن را شناسایی کنند. سووشون به تنهایی دارای سبک یگانه و کامل خود، فضا و شخصیّت های خود و ارث و مسائل خویش است. رمانی مستقل و برپا ایستاده از یک انسجام فکر و نگارش»(بهرامی،1383: 161). دانشور با تصویر متفاوتی که از زنان ارائه داده است، باید دید که مردان رمان او در چه نقش هایی ظاهر شده اند و دارای چه ویژگی های رفتاری هستند و این که برخورد مردان با زنان در رمان چگونه به تصویر کشیده شده است و این موارد در شکل گیری رمان چه نقشی دارند؟ با توجّه به آن که دانشور در داستان هایش اغلب، واقعیّات را بیان می کند، می توان دیدگاه او را- به عنوان یک نویسنده ی زن ایرانی و نماینده ی قشر زنان- در مورد مردان ارزیابی کرد .