نام پژوهشگر: مرتضی گودرزی

اندازه گیری اسپکتروفوتومتری کروم (‏iii‏)وکروم (‏vi‏) پس از استخراج نقطه ابری ومیکرواستخراج‎‏ مایع-مایع توزیعی‎ ‎با استفاده از لیگاند دی فنیل کربازید( ‏dpc‏)‏
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم پایه 1390
  مرتضی گودرزی   مهدی هاشمی

دراین پایان نامه، دو روش پیش تغلیظ برای اندازه گیری اسپکتروفتومتری انتخابی کروم‎(vi)‎‏ و کروم‎(iii)‎‏ توسعه داده شده ‏است.در بخش اول، اندازه گیری اسپکتروفتومتری مقادیر اندک کروم‎(vi)‎‏ و کروم‎ (iii)‎پس از پیش تغلیظ این عنصر توسط ‏استخراج نقطه ابری،مورد بررسی قرار گرفته است.دی‎ ‎فنیل کر بازید‎ (dpc)‎و سدیم دودسیل سولفات ‏‎(sds)‎،به ترتیب به ‏عنوان عامل کی لیت دهنده وسورفاکتانت مورداستفاده قرارگرفتند. دراین روش،کمپلکس‎ ‎تجمع یونی ‏‎ [cr(iii)-dpco](3-‎n)+sds-‎پس از تشکیل به محیط مایسلی نفوذ کرده و استخراج می گردد.اندازه گیری کروم کل پس از اکسایش کامل ‏کروم‎(iii)‎به کروم‎(vi)‎‏ توسط آمونیوم سریم سولفات4‏‎)‎‏4‏‎(so‎‏ ‏‎ nh4ceدرمحیط اسیدی انجام پذیرفت‎.‎بدین ترتیب مقادیر کم ‏کروم ‏‎ (iii)‎از تفاضل کروم کل و کروم ‏‎(vi)‎‏ موجود در نمونه بدست آمد. اثر پارامترهای تجربی،اثر مزاحمت ها و خصوصیات ‏تجزیه ای مورد بررسی قرار گرفت.گستره خطی ‏ml-1‎‏ ‏ng‏200-0/5 و حد تشخیص ‏ng ml-1‎‏ 1/2برای کروم بدست آمد.این روش ‏برای اندازه گیری کروم در نمونه های آب و حمام آبکاری استفاده شد.در بخش دوم این پایان نامه، میکرواستخراج توزیعی به ‏منظور استخراج کمپلکس تجمع یونی ‏‎[cr(iii)-dpco](3-n)+sds-‎‏ واندازه گیری اسپکتروفتومتری کروم توسعه پیدا کرد. ‏پارامترهای تجربی از قبیل نوع و حجم حلال استخراج کننده، قدرت یونی محلول نمونه و زمان استخراج بهینه شدند. تحت ‏شرایط بهینه منحنی کالیبراسیونی با گستره خطی بین ‏ng ml-1‎‏ 20‏‎- ‎‏6‏‎/‎‏1 و ضریب همبستگی 9981/0و حد تشخیص ‏ng ml-1‎‏ ‏‏515/0بدست آمد.از این روش برای اندازه گیری کروم در نمونه های مختلف آب استفاده شد.‏

پژوهشی تطبیقی در معانی «وجود» و «راه» در تفکّر هیدگر و دائویسم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  مرتضی گودرزی   علی اصغر مصلح

تحقیق حاضر پژوهشی تطبیقی است که بر دو مسئله ی کلیدی در فلسفه ی هیدگر و آیین دائویسم یعنی «وجود» و «راه» تمرکز دارد؛ پرسش اصلی هیدگر حول مسئله ی وجود، مبنا و محور تفکّر وی را تشکیل می دهد. به عبارت دیگر، «مسئله ی وجود»، موضوع بنیادین تفکّر در نظر هیدگر است. تفکّر نیز به طریقت نیاز دارد و از این رو هیدگر در پی گشودن راهی برای تفکّر است. از سوی دیگر، در تفکّر دائویی نیز، دائو(dao) راه است. راهی که گشاینده ی «وجود» است، بنابر این در نگرش دائویی «راه» و «وجود» مفاهیمی اصیل تلقّی می شوند. مسئله ی این رساله واکاوی «وجود» و «راه» در اندیشه ی هیدگر و مکتب دائویی و مدّعای آن یافتن راه های جدید برای تفکّر در حیات بشری است به نحوی که از آن طریق بتوان بر برخی مشکلات و تنگناهایِ هم اندیشیِ غرب- شرق فائق آمد. درواقع این رساله می کوشد با نگرشی میان فرهنگی به هدف خود دست یابد. با اتکا به آثار هیدگر به ویژه در دوره ی متأخّر حیات وی و بازخوانی دو اثر اصیلِ تفکّر دائویی یعنی دائو ده جینگ و مکتوبات جوانگ زه، چارچوب اساسی در این رساله منطبق بر بررسی تاریخیِ واژگان و معناشناختی می باشد که به نحوی پدیدارشناسانه به مقصود می رسد و از مایه هایِ زیباشناختی بهره می برد. پرسش اصلیِ این رساله عبارت است از اینکه «وجود» و «راه» در اندیشه هیدگر و در دائویسم چه وجوه اشتراک و افتراقی دارند؟ و کاوش در این وجوه چه ره آوردهایی برای مفاهمه فلسفی و فرهنگیِ غرب و شرق دارد و چگونه می تواند زمینه ی گفتگو را برای متفکران غرب و شرق فراهم آورد؟ مهمترین فرضیّات عبارتند از اینکه فلسفه ی هیدگر به ویژه در دوره ی متأخرِ حیات وی قابلیّت برقراریِ ارتباط میان فرهنگی با شرق را دارد و دائویسم با توجه به ابعاد گسترده ی آن به عنوان یک تفکّر شرقی، می تواند به عنوان یک مدل برای تطبیق انتخاب شود. ویژگی هایِ مشترکی میان «وجود» در نظر هیدگر و «دائو» در تفکّر دائویی وجود دارد و در اندیشه ی هیدگر و تفکّر دائویی میان «هستی» و «نیستی» نسبتی وجود دارد که امکان بررسیِ تطبیقی میان آن دو را فراهم می آورد. وجه هستی شناختیِ «زبان» به منزله ی «شعر و تفکّر»، در اندیشه ی هیدگر و تفکّر دائویی، و مفاهیم مورد توجه در دو فلسفه، یعنی وارهایی و وارستگی، آزادی، در راه بودن، طبیعت و تکنولوژی، زیبایی شناسی، آشکارگی و ذات حقیقت، اصالت، پدیدارشناسی و رخداد، روشن گاه، تهیگاه، پرسشگری و گفتگو، امکانِ پژوهشی تطبیقی را فراهم می آورند. روش تحقیق در این رساله، کتابخانه ای بوده و مبتنی بر بررسی تطبیقی منابع دست اول در فلسفه هیدگر و دائویسم می-باشد. تعارف با روش فیلولوژیک به صورت استنتاجی بدست آمده است. مفاهیم مورد توجه در دو فلسفه که در متونِ مربوطه مورد تفسیر و شرح قرار گرفته است به شیوه ی قیاسی، تاریخی مورد مقایسه قرار می گیرند، آنگاه به صورت تطبیقی مورد قیاس قرار گرفته اند. مستندات شارحان و تحلیل گران فلسفه ی هیدگر و حکمت دائویی برای تقویت نتایج تطبیقی مورد توجه قرار گرفته است.

اصل قابل پیش بینی بودن تصمیمات اداری در جمهوری اسلامی ایران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم پایه 1393
  سکینه رضایی   مرتضی گودرزی

اصل قابل پیش بینی بودن تصمیمات اداری مبنایی عقلانی داشته و مطابق با آن مقامات تصمیم گیرنده اداری باید در مقابل مردم پاسخگو باشند.در قانون اساسی و قوانین عادی به حق طرح دعوا برای مردم و مجازات هایی برای سوءاستفاده از اختیارات توسط مدیران پیش بینی شده است.استفاده ازکارشناسان،وجود یک مقام اطلاع رسانی و مشارکت دادن افراد در تصمیمات و تصویب قانون جامع و مدون اداری عمل به حاکمیت قانون به بهبودنظام اداری کشور کمک ما در این زمینه خواهد کرد.

تاثیر تمرکز مدیریت بر خطای پیش بینی سود در شرکت های بزرگ وکوچک با تمرکز بر نوع صنعت
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده اقتصاد و حسابداری 1394
  مرتضی گودرزی   فرزانه حیدرپور

هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر تمرکز مدیریت بر خطای پیش بینی سود در شرکت های بزرگ وکوچک با تمرکز بر نوع صنعت است. بنابراین 102 شرکت در قالب چهار صنعت (محصولات شیمیایی، خودرو وساخت قطعات، مواد ومحصولات داروئی وسیمان، آهک وگچ) در طی سال های 1388 لغایت 1392 به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل نتایج بدست آمده پژوهش، از نرم افزار excel وeviews 7 استفاده شده است. برای بررسی تاثیر تمرکز مدیریت، فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمرکز مدیریت بر خطای پیش بینی سود تاثیر دارد و همچنین تاثیر تمرکز مدیریت بر خطای پیش بینی سود در صنایع مختلف وشرکت های بزرگ وکوچک متفاوت نیست.

تشکلهای غیردولتی ‏‎(ngos)‎‏در نظام حقوقی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1381
  مرتضی گودرزی   حسن مرادی

قدمت یکصد ساله تشکلهای غیردولتی در نظام حقوقی ایران مبین آن است که این تشکلها در نظام حقوقی کشور به رسمیت شناخته شده اند. گرچه تاهمین اواخر ، سال 1378 در مصوبه شورای عالی اداری ، تعریف جامعی از این تشکلها در مقررات حقوقی ایران به چشم نمی خورد . اما از آغازین مقررات موجود در این نظام حقوقی با تعاریف بسیطی از آن ها روبرو بوده ایم. با توجه به این تعاریف ، تشکلهای غیردولتی ، موسسات مردمی داوطلبانه ای هستند که برای مقاصد غیرسیاسی و غیرانتفاعی تشکیل می شوند. این تشکلها مانند سایر موسسات خصوصی دارای شخصیت حقوقی بوده و با توجه به منشا آن اصولا باید ازجمله اشخاص حقوق خصوصی باشند. همچنین شخصیت حقوقی آنها اصولا مستقل بوده مگر آن که برخی موسسات دولتی اقدام به تاسیس تشکلهایی با عنوان غیردولتی نمایند، که دراین صورت باید چنین نهادهایی را وابسته به سازمان اصلی دانست. حیطه فعالیت این تشکلها ، انجام اعمال تصدی است. عضویت در این تشکلها ارادی و غیرالزامی است . در حال حاضر با توجه به عدم وجود قانون نحوه فعالیت تشکلهای غیردولتی ، ضروری است تا با همکاری قوای مقننه ، مجریه و قضائیه و صاحب نظران امور تشکلهای غیردولتی ، این نقیصه برطرف شده و مشکلات موجود بر سر راه قانونمند شدن فعالیت این تشکلها مرتفع گردد.