نام پژوهشگر: فائزه مهرنهاد

تلفیق تصاویر ماهواره ای aster-l1b و داده های فیزیوگرافی(مورفومتری) در شناسائی بدلندها (هزاردره)، مطالعه موردی، شهرستان سپیدان، فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  فائزه مهرنهاد   سید رشید فلاح شمسی

چکیده تلفیق تصاویر ماهواره ای aster-l1b و داده های فیزیوگرافی(مورفومتری) در شناسائی بدلندها (هزاردره) ، مطالعه موردی، شهرستان سپیدان،فارس به کوشش فائزه مهرنهاد تحقیقات نشان می دهد که اطلاعات طیفی به تنهایی قادر به شناسایی نواحی بدلندی نیستند و از کاربرد اطلاعات مورفولوژیکال و ادغام نقشه های شیب وجهت حاصل شده از مدل رقومی زمین با نقشه های طبقه-بندی می توان این نواحی را به خوبی شناسایی نمود. هدف از این مطالعه نیز تلفیق نقشه های شیب، جهت و ارتفاع با نقشه های طبقه بندی شده حاصل از تصاویر aster-l1b به منظور شناسایی بدلند ها می باشد. در منطقه سپیدان فارس که بخش وسیعی از آن را رسوبات حساس به فرسایش شیلی و مارنی پابده – گورپی اشغال نموده اند، پس از پردازش های لازم و تهیه مدل رقومی زمین (dem)از منطقه، به تهیه نقشه شیب، جهت و ارتفاع از dem منطقه و انجام طبقه بندی با اعمال ماسک درونی و بیرونی و بررسی نقش هر کدام از این لایه ها پرداختیم. بعد از بررسی نقاط دارای پدیده بدلند بر روی هر کدام از نقشه های فوق، مشاهده شد که تنها ماسک ارتفاعی در تعیین نواحی بدلندی مورد مطالعه حائز اهمیت می باشد و دلیل آن نیز اینست که شیب و جهت بدلند های منطقه تحت اثر لایه زمین شناسی قرار دارند و از این نظر تنها ماسک ارتفاعی با لایه-های زمین شناسی منطقه تطابق دارد. در نهایت نتایج نشان داد که با وارد نمودن ماسک ارتفاعی منطقه به الگوریتم طبقه بندی حداکثر احتمال (اعمال ماسک درونی) میتوان بدلند های منطقه را به خوبی و با صحت کلی 14/97 درصد از دیگر پدیده ها تفکیک نمود. در نهایت پیشنهاد می شود که از درجه گرادیان، مشتق شیب و لایه زمین شناسی نیز در طبقه بندی بدلند ها استفاده شود و همچنین این مطالعه روی بدلند های نامنظم و در هم ریخته نیز صورت گیرد.