نام پژوهشگر: مهدی اعتمادسعید

بررسی بسترهای فکری و نظری تئاتر استانیه فسکی با اتکا بر نظریات باختین و گروتفسکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای نمایشی 1391
  مهدی اعتمادسعید   اسماعیل شفیعی

ولادزیمیر استانیه فسکی، یکی از بزرگترین کارگردانان سه دهه اخیر تئاتر می باشد. وی از سال 1976 به عنوان موسس و کارگردان هنری گروه تئاتر گارژنیتزه، دستاوردهای بسیاری را در زمینه های اجرایی کسب کرده است. این دستاوردها، در طول بیش از 35 سال فعالیت گارژنیتزه، مورد توجه بسیاری از گروه های تجربی و جوان قرار گرفته است. شناخت بنیان ها و ریشه های نظریِ فعالیت های گارژنیتزه می تواند کمکی برای چنین گروه هایی در عرصه فعالیت های اجرایی و تمرینیشان باشد. در این پژوهش، به طور خاص و برای اولین بار، بسترهای نظری فعالیت های گروه تئاتر گارژنیتزه با اتکا بر نظریات باختین و تجربیات گروتفسکی، مورد بررسی و معرفی قرار گرفته است. این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای به انجام رسیده است و حاصل آن دو فصل به همراه یک مدخل می باشد که در مدخل، مروری بر اندیشه های باختین، گروتفسکی و همچنین فعالیت های گارژنیتزه شده است. در فصل اول این پژوهش، رابطه ی بین فعالیت های استانیه فسکی (گروه تئاتر گارژنیتزه) با آراء و نظریات باختین مورد بررسی قرار گرفته و در فصل دوم در ادامه ی شناخت بنیان های نظری فعالیت های گارژنیتزه، از اندیشه ها و تجربیات گروتفسکی استفاده شده است. حاصل تلاش انجام شده در این پژوهش نشان می دهد که فعالیت های اجرایی گروه گارژنیتزه در امتداد اندیشه ها و آراء گروتفسکی(دوره تئاتر و پاراتئاتر) و باختین(منطق گفتگویی، نظریه کارناوال، دیگربودگی و ...) می باشد.