نام پژوهشگر: حمیدرضا صالح

تطبیق اخلاق در دفتر چهار و پنج مثنوی مولوی با کیمیای سعادت امام محمد غزالی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  حمیدرضا صالح   خدیجه پاک سرشت

چکیده امام محمّد غزالی متفکّر بنام نیمه دوم قرن پنجم هجری، یکی از بزرگترین نظریه پردازان نظام اخلاقی ـ عرفانی، پایه گذار فلسفه اخلاق عملی و نظری که پای بندی به شریعت و مبانی دین اسلام، یکی از بارزترین ویژگی های وی است و جلال الدین محمّد مولوی عارف وارسته قرن هفتم هجری، که شهرت عرفانی وی بر دیگر جنبه های شخصیتی و علمی او برتری دارد، از بسیاری جهات و دیدگاه ها دارای افقی یکسان و مشابه هستند و درکنار این همسویی در برخی اصول اخلاقی و همچنین فلسفه اخلاق دارای تفاوت هایی نیز هستند. در مجموع عمده اصول و پایه های فلسفه اخلاق اسلامی همراه با اخلاق عملی و نظری را می توان در ساختار نظام اخلاقی این دو متفکّر بزرگ اخلاق اسلامی به وضوح دید. روش هایی که غزالی در نظام اخلاقی خود ذکر می کند، با توجه به انواع «خود» متفاوتند در بحث اخلاق غزالی دو نوع «خود»، یکی «خود حیوانی» و دیگری «خودملکوتی» را مطرح کرده، برای هریک روش های خاصی بیان می کند. او پایه و محور تربیت اخلاقی را رسیدن به «خودملکوتی» می داند. اما در دیدگاه مولانا، پایه و اساس تربیت اخلاقی معرفت و عشق است به عقیده وی با عشق می توان ره صدساله را یک شبه پیمود. این دو شخصیت بزرگ پیامبر اکرم(ص) را اسوه و الگوی تمام عیار اخلاق اسلامی می دانند.