نام پژوهشگر: شهلا رقیبدوست

طراحی سامانه ی اینترنتی آموزش زبان فارسی (برپایه اصول و نظریه های دوم/خارجی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  آناهیتا بیرجندی کرمانی   شهلا رقیبدوست

زبان فارسی به عنوان رکن اصلی هویت ایرانی، یکی از زبان های کلاسیک جهان و دومین زبان جهان اسلام است. غنای فرهنگی،ادبی و ظرفیت های بالای زبان فارسی,علاقمندان بسیاری را در سرتاسر جهان یه یادگیری این زبان تشویق می کند.تعداد فزاینده استادان و دانشجویانی که با اهداف مختلف فرهنگی،آموزشی،اجتماعی برای یادگیری زبان فارسی به ایران و یا سایر کشورهای فارسی زبان می روند.شاهدی بر این مدعاست.روش های سنتی تدریس و هزینه های سنگین آموزش زبان از مهم ترین مشکلات پیش روی علاقمندان زبان فارسی است.گسترش و نفوذ اینترنت در امر آموزش، نیاز به حضور فیزیکی معلم و زبان آموز در کلاس درس، هزینه چاپ کتاب های درسی و سفر به کشورهای فارسی زبان را تا حد زیادی کاهش داده است. در نوشته حاضر آموزش الکترونیکی و تحولاتی را که پیدایش اینترنت در این نوع آموزش پدید آورده است بررسی می کنیم،سپس با توجه به نظریات یادگیری و استفاده آنها در آموزش الکترونیکی و بر پایه اصول آموزش وب محور به معرفی سامانه اینترنتی زبان فارسی می پردازیم.پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی -توسعه ای می باشد. گردآوری داده های این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام شده و به صورت توصیفی ارائه شده است؛ به این صورت که اطلاعات مورد نیاز از کتاب ها،مجلات تخصصی،مقاله های ارائه شده همایش ها،اینترنت در حوزه آموزش زبان،تکنولوژی آموزشی و علوم رایانه ای فیش برداری شد و سپس نظر اساتید و کارشناسان این علوم نیز مورد توجه و استفاده قرارگرفت.غیرفارسی زبانان علاقمند به یادگیری زبان فارسی در سطوح مختلف،معلمان آموزش زبان فارسی در ایران و در سرتاسر دنیا از مخاطبان اصلی این پژوهش هستند.به علاوه،دانشجویان و پژوهشگران و برنامه ریزان آموزش زبان فارسی سایر مخاطبان این پژوهش هستند.

روند رشد عوامل انسجام در کودکان فارسی زبان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  ایران محرابی ساری   شهلا رقیبدوست

چکیده : هدف از انجام این پژوهش آن بود که با ارزیابی توانایی سازماندهی گفتمان روایی در کودکان فارسی زبان به شناخت و ارزیابی بهتری از توانش گفتمانی آنها دست یابیم. به این منظور دو آزمون بازگویی داستان و تولید داستان با استفاده از دو کتاب داستان گروه سنی (ب) مورد اجرا قرارگرفت تا توانایی سازماندهی روایی آنها با استفاده از ابزارهای انسجامی واژگانی، دستوری و ربطی معرفی شده از سوی هلیدی و حسن (1976) مورد ارزیابی قرارگیرد تا مشخص گردد آیا عملکرد کودکان در رابطه با میزان ونوع کاربرد ابزارهای انسجامی به موازات با رشد سن متفاوت است. برای جمع آوری داده ها 15 کودک در رده های سنی 4-5، 5-6 و 6-7 در یک مهدکودک انتخاب گردید و از هر کودک دو داستان، یکی برای آزمون بازگویی و یکی برای آزمون تولید، جمع آوری گردید. سپس داستانهای ضبط شده واژه به واژه بازنویسی و به شکل بندبند تقسیم بندی شدند و تعداد بندها شمارش شد، قبل از تحلیل انسجام در سطح خرد، هر جمله به طور جداگانه در سطح کلان به عنوان یک واحد کامل خوانده شد، سپس رابطه آن جمله یا پاره گفتار با جملات قبلی بررسی گردید، ابزارهای انسجامی تشخیص داده شد و شمارش گردید. هر ابزار یا گره انسجامی به عنوان یک گره کامل یا ناقص و یا ابزار بجا و یا نابجا تشخیص داده شد. در این پژوهش مشاهده شد کودکان در تمامی گروههای سنی قادر به بکارگیری انواع ابزارهای انسجامی بودند؛ اما نکته قابل ذکر این است که رشد سن تنها در میزان کاربرد ابزارهای انسجامی تأثیرگذار بود. به عبارتی دیگر، در تمامی گروههای سنی گرایش هماهنگی به نوع خاصی از هر یک از زیرگروههای ابزارهای انسجامی وجودداشت و متناسب با رشد سن، تغییری در توانایی و یا تمایل کودکان نسبت به کاربرد ابزارهای انسجامی رخ نداد. یافته دیگر این پژوهش در ارتباط با عملکرد متفاوت کودکان در هر یک از آزمونها بود. به عبارتی دیگر، علیرغم آنکه کتابهای داستانی به کاررفته به عنوان محرک در آزمونها دارای تعداد تقریباً برابر تصویر و واژه بودند، کودکان در آزمون بازگویی داستان نسبت به آزمون تولید داستان چه به لحاظ تعداد بندهای تولیدشده و چه به لحاظ تعداد و نوع ابزارهای انسجامی متفاوت عمل کردند. کلیدواژه ها: سازماندهی گفتمان روایی، بازگویی داستان، تولید داستان، ابزارهای انسجامی، انسجام