نام پژوهشگر: محمد امین احمدی

تکفیر اهل قبله، مفهوم، دیدگاهها و خاستگاهها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  محمد شریف حیدری   عصام علی یحیی العماد

مفهوم کفر در مقابل دو مفهوم اسلام و ایمان قرار دارد، و کفر در جایی محقق می شود که اسلام یا ایمان سلب گردد؛ اما دو مفهوم ایمان و اسلام همچون کفر دارای معانی متعدد و درجات متفاوت بوده، و از نظر وسعت و گستره و شمول برابر نیستند؛ یعنی فقدان هر معنایی از ایمان و اسلام لزوماً به تحقق کفر مصطلح، که آثار دنیوی و اخروی خاص دارد، منتهی نمی شود. بنابر این، درک صحیح و شناخت دقیق مفهوم تکفیر و دست یابی به تعریف و ملاک مشخص برای آن نیازمند روشن شدن مفاهیمی مانند ایمان، اسلام و کفر است. در این راستا، در متون دینی و آموزه های اسلامی از یک سو، اقرار به شهادتین و اعتقاد و التزام ظاهری به احکام ضروری اسلام، به عنوان نشانه و معیار مسلمانی معرفی شده، و از سوی دیگر، تکفیر مسلمان یعنی کسی که شهادتین را پذیرفته و التزام ظاهری به احکام اسلامی دارد، به شدت مورد نکوهش و نهی قرار گرفته، تا جایی که خود این عمل، نوعی کفر تلقی شده است. به علاوه، آیات و روایاتی که بر وحدت امت اسلامی تأکید دارند، و جامعه دینی را جامعه مبتنی بر محبت می داند که اعضای آن بر محور برادری دینی گرد هم آمده اند، زمینه ای را برای تکفیر اهل قبله باقی نمی گذارد. همچنین سیره عملی معصومین (در تعامل مثبت و سازنده با مخالفین و غیرشیعیان، به هیچ وجه با تکفیر آنان سازگار نیست. البته برخی از مخالفان به تکفیر شیعه اقدام کرده اند که مستمسک آنان اتهاماتی مانند اعتقاد به تحریف قرآن، سبّ و تکفیر صحابه، و غلو در حق ائمه می باشد، که این موارد همواره از سوی شیعیان رد شده است. اما واقعیت آن است که تکفیرهای انجام شده در تاریخ اسلام، بیشتر ریشه و خاستگاه سیاسی داشته است. هرچند نقش گروه ها و جریان های افراطی، پیش داوری و تعصبات مذهبی، و همچنین جهل و ناآگاهی جمعی از مسلمانان نیز در این مسأله موثر بوده است. در این رساله نخست مفاهیم شرح داده شده وسپس دیدگاه مذاهب مختلف اسلامی در این زمینه (تکفیر) بیان گردیده است. درسومین فصل به بیان دیدگاه متون دینی پرداخته شده است. فصل چهارم به بررسی نظریات و دیدگاههای پیشوایان و عالمان بزرگ مذاهب اسلامی در زمینه تکفیر اهل قبله پرداخته است. فصل پنجم مهمترین دلایل و انگیزه های برخی مخالفان شیعه را در تکفیر شیعه به بررسی گرفته است. فصل ششم جمع بندی و نتیجه گیری پرداخته و به این مطلب اشاره کرده است که تکفیر با توجه به دیدگاههای متون دینی و پیشوایان بزرگ مذاهب اسلامی، مبنای درستی ندارد و تکفیر های انجام شده در طول تاریخ اسلامی، بیشتر ریشه و خاستگاه سیاسی و .....دارد.

جایگاه ایمان در فلسفه ویتگنشتاین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1383
  علی امیری   محمد امین احمدی

هدف اصلی این تحقیق، توضیح و بررسی جایگاه ایمان در فلسفه ویتگنشتاین است. بدین منظور پس از یک مقدمه کوتاه که در واقع ارائه تصویری از سیمای فیلسوف مورد بحث ماست. فصل اول با عنوان "مدخلی بر مطالعه ویتگنشتاین" آغاز می شود. در فصل دوم روایت های کلاسیک از ایمان مورد بحث قرار گرفته از فصل سوم بحث روی دوران اول تفکر ویتگنشتاین آغاز می گردد. فصل چهارم "تئوری تصویری" عنوان دارد که در آن نظریات معرفت شناختی واپستمولوژیک ویتگنشتاین اول مورد بحث قرار میگیرد. فصل پنجم به امر ناگفتنی اختصاص دارد که در رأس آن ایمان قرار می گیرد. فصل ششم سرآغاز بخش دوم است که به دوران دوم حیات فکری ویتگنشتاین اختصاص یافته است. فصل هفتم به "بازی های زبانی" اختصاص دارد که از مضمون های اصلی دوران متأخر است. در فصل هشتم بحث درباره "اشکال زندگی" است. فصل نهم "تلقی ویتگنشتاینی" از ایمان به دیدگاههای شخصی ویتگنشتاین راجع به ایمان می پردازد. فصل دهم به نقد و بررسی فشرده از نظریات ویتگنشتاین در دو دوره متفاوت حیات فکری او اختصاص دارد. این پژوهش با یک نتیجه گیری خلاصه در پنج بند به آخر می رسد.

نقد و بررسی سودگروی در فلسفه اخلاق
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  غلام علی احمدی   محمد تقی اسلامی

پژوهش حاضر تحت عنوان نقد و بررسی سودگروی در فلسفه اخلاق در چهار فصل تنظیم شده است و سعی دارد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که آیا اصل سود به عنوان تنها معیار نهایی در اخلاق مورد پذیرش است یا خیر. در این نظریه اصل سود به عنوان تنها معیار درستی از نادرستی کارها شناخته شده و از مکتب سودگروی به عنوان یگانه مکتب جامع اخلاقی یاد شده است پذیرش این مساله نه تنها از سوی بسیاری از اندیشمندان مورد انکار است بلکه بر نادرستی این رویکرد با ارایه دلایل منطقی تاکید دارند افزون برآن پذیرش مکتب سودگروی بدون انجام هرگونه اصلاحات چالش های را پیش روی این رویکرد قرار می دهد که پاسخ در خور پذیرش تنها زمانی ممکن است که اصلاحات و تعدیلاتی را در این نظام اخلاقی بپذیریم از اینرو به این نتیجه کلی رسیدیم که نظریه سودگروی با اندک تعامل و اصلاح مورد پذیرش است و اصل سود می تواند به عنوان تنها معیار نهایی اخلاقی معرفی شود. البته اصلاح به این منظور که سود مطرح در سودگروی را همانا چیزی بدانیم که باعث نجات و سعادت آدمی باشد دقیقا چیزی که در نظام اخلاق اسلامی به عنوان یگانه معیار اخلاقی شناخته شده است هرچند موضوع این پژوهش نقد و بررسی سودگروی در فلسفه اخلاق است اما مناقات ندارد که از جایگاه مکتب سودگروی در نظام اخقلاقی اسلام نیز سخن گفته شود چرا که اندیشمندان اسلامی کمتر به این نظریه توجه داشته اند و دارند لذا مناسب دیدم که در نقد و بررسی سودگروی نظام اخلاق اسلامی به عنوان بازگو کننده نظریات عموم یا دست کم بیشتر اندیشمندان مسلمان در دستور این پژوهش نیز قرار بگیرد. بهر حال این پژوهش پس از بررسی دیدگاههای مختلف درباره سود و سودگروی و بیان چالش های این رویکرد و بررسی تطبیقی آن با نظام اخلاق اسلامی به اهداف ذیل دست می یابد: 1-مکتب سودگروی تنها به اخلاق اجتماعی تاکید دارد بدون توجه جدی به اخلاق الهی و فردی 2-سودگروی را با اندک تعامل و اصلاح می شود به عنوان معیار اخلاقی پذیرفت و تأکید نمود. 3-سودگروی با اعمال برخی اصلاحات به نظام اخلاق اسلامی نزدیکتر می شود.

طریقه های تصوف در افغانستان با تأکید بر طریقه نقشبندیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1384
  محمد هاشم علیزاده   محمد امین احمدی

طریقه نقشبندیه اگرچه قبل از زمان محمد بهاء الدین نقشبند وجود داشته است، ولی به سبب نفوذ معنوی و اجتماعی وی، این طریقه به او منتسب شده است. التزام به شریعت، پیروی از مکتب ابن عربی، وجوب ارتباط با حکام و شرکت در مسائل سیاسی و اجتماعی، از مهم ترین ویژگی های این طریقه می باشد. پیروان این طریقه به اصولی پایبند هستند که پرهیز از غفلت حتی در امور غیراختیاری، سفر در وطن یا انتقال از صفات بشری به صفات روحانی، خلوت در انجمن، ذکر لسانی و قلبی، بازگشت یا گفتن عبارتی مخصوص در دل بعد از هر ذکر، نگاه داشت قلب از خواطر، دوام آگاهی بر حق بر سبیل ذوق و شهود، وقوف زمانی، عددی و قلبی، از آن جمله است. نقشبندیه ابتدا در بخارا و سپس در ماوراء النهر و خراسان با حمایت تیموریان تا قرن دهم در نقطه اوج نفوذ خود قرار داشتند. افرادی چون خواجه عبیدالله احرار، عبدالرحمان جامی، یعقوب چرخی، سعد الدین کاشغری، عبدالغفور لاری، ملاحسین واعظی کاشفی، علی واعظ کاشفی و خواجه محمد باقی بالله، از مشایخ این فرقه در اوج شکوفایی آن بودند. هر چند این افراد در آغاز، زندگی زاهدانه ای داشتند، ولی به تدریج، و خصوصاً در زمان خواجه احرار و جامی به ثروت فراوانی دست یافتند. با سقوط تیموریان، طریقه نقشبندیه هم افول کرد، و افرادی از خاندان مجددی مانند شاه عزت الله، شاه غلام محمد، شاه صفی الله، محمد فضل الله، فضل محمد، فضل عمر و میراحمد، سعی در احیای مجدد آن داشتند. هرچند از نقش افراد غیرمجددی مانند میر غیاث الدین غیاثی، سعدالدین انصاری، محمدگل کوهاتی، فقیرالله جلال آبادی، حبیب الله قندهاری، میرواعظ کابلی، میرمعصوم، میرحاجی، الفت کابلی، صوفی صاحب، عنایت بدخشی و رکین، نمی توان چشم پوشی کرد. البته غیرمجددی ها بر خلاف مجددی ها خیلی کم در مسائل سیاسی شرکت می کردند، و بیشتر نقش علمی و فرهنگی داشتند. افت علمی، موروثی شدن شیخیت و وابستگی به دربار از ویژگی های نقشبندیه در دوران احیای می باشد.

نقد و بررسی تطبیقی الهیات سلبی از دیدگاه ابن میمون قرطبی و قاضی سعید قمی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  علی شاه فایق   امیر عباس علی زمانی

موضوع این رساله، «نقد و بررسی تطبیقی الهیات سلبی از دیدگاه ابن میمون و قاضی سعید» است که در چهار فصل به قرار ذیل تنظیم شده است. فصل اول، که تحت عنوان کلیات مطرح شده است، دربرگیرنده طرح مسأله، سوال های تحقیق، فرضیه تحقیق، سابقه انجام تحقیق، ضرورت تحقیق، روش تحقیق، هدف تحقیق، بررسی لغوی و اصطلاحی معنای الهیات سلبی، نگاهی به دو رویکرد سلبی و ایجابی در حوزه الهیات، مباحث مقدماتی نظیر اشتراک لفظی و معنوی، اصالت ماهیت و وجود، تشکیک و تباین وجود و تقسیمات صفات الهی است. در فصل دوم که با عنوان «الهیات سلبی ابن میمون» شناسانده شده است، به مباحث ذیل پرداخته شده است. زندگی، اساتید، شاگردان و تألیفات ابن میمون، مبانی فکری- کلامی او مانند: شناخت، حدوث و قدم عالم، وجود خداوند، صفات خداوند، نبوت، و نگاه او به تألیف و تفسیر کتاب مقدس و مبانی الهیات سلبی ابن میمون مثل: تباین، اشتراک لفظی، نقص ابزارهای شناخت انسانی، عدم امکان اکتناه ذات اله و جدایی صفت از موصوف و دلایل ابن میمون بر الهیات سلبی نیز در این فصل مورد توجه قرار گرفته است. فصل سوم با عنوان الهیات سلبی قاضی سعید قمی، همان ترتیب فصل دوم را دارد یعنی مشتمل است بر زندگی، اساتید، شاگردان وتألیفات قاضی و مبانی فکری- کلامی او از قبیل اصالت ماهیت، انکار حرکت جوهری، حدوث و قدم عالم، وجود و صفات خداوند، نگاه او به انسان و تبیین الهیات سلبی او و ذکر مبانی این ادعایش نظیر تباین، اشتراک لفظی، و غیر قابل درک بودن خداوند و دلایل ادعای سلبی قاضی سعید مانند تلازم توصیف و تشبیه و دلایل نقلی او بر این ادعا. در فصل چهارم که فصل پایانی این رساله است، تطبیقی بین دو نگاه سلبی ابن میمون و قاضی انجام می شود و نیز نگاه سلبی در مقایسه با نگاه ایجابی به الهیات مورد توجه قرار می گیرد. در پایان فصل این نتیجه به دست می آید که نگاه سلبی دارای اشکالات عدیده و نقایص بسیار است که پذیرش این نگاه را با اشکال مواجه می کند؛ اما در جانب مقابل، نگاه ایجابی هیچ یک از آن اشکالات را ندارد و اگر هم اشکالی متوجه آن است به دلیل برخی تبیین های ناصحیح است که از الهیات ایجابی صورت پذیرفته است. پس بهترین رویکرد در الهیات و مناسب ترین نگاه به آن، رویکرد ایجابی و نگاه اثباتی است.

جایگاه اهل بیت علیه السلام از دیدگاه ابوحنیفه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1384
  محمد شفق خواتی   محمد امین احمدی

در روزگار ابوحنیفه نگاهها به اهل بیت متفاوت بود. جدا از برخی عثمانی مذهبان حجاز و اهل حدیث عراق گروههای متعدد یبه عنوان شیعه شناخته می شدند برخی صرفا به دلیل دوستی اهل بیت و نقل فضائل ایشان شیعه نام گرفته بودند که از آنان با عنوان شیعه محب یاد می شود. در این میان ابوحنیفه فراتر از یک شیعه محب و شاید بتوان گفت که حتی فراتر از یک شیعه سیاسی بوده و به مرجعیت علمی اهل بیت نیز باور داشته است. او در بعد سیاسی و در باب امامت و خلافت اسلامی دیدگاهش منطق بر دیدگاه زبدیه است یعنی ضمن پذیرش خلافت خلفای راشد و اعتقاد به افضلیت امام علی ع نسبت به عثمان پس از ایشان به امامت و خلافت امام حسن مجتبی ع معتقد بود و بعد از ان حضرت نیز امامت و خلافت را حق فرزندان امام علی ع از بطن فاطمه می دانست. با این حال وی برای خود استقلال در نظریه پردازی قائل بوده است و نمی توان وی را در اندیشه های فقهی و کلامی اش تابع و کمال اهل بیت ع دانست. باید افزود که اندیشه های وی در عرصه کلام بیشتر از خوزه فقه به مکتب اهلیت ع نزدیک است. او ضمن تلمذ نزد صادقین و زید بن علی ع روابط دوستانه ای با امامان اهل بیت ع برقرار نموده بودو به اکرام و احترام ایشان می پرداخت و آنان را بهترین و عالمترین افراد عصر خود می دانست. وی نه تنها علی رغم اصرار دو حکومت اموی و عباسی هرگز حاضر به همکاری با آنان نشد و هیچگاه مشروعیت این دو دستگاه را نپذیرفت بلکه از قیامهای علویان بر ضد آنان نیز به حمایت بسیار جدی پرداخت و سرانجام به دلیل همراهی با علویان و عشق به اهل البیت ع و وجود رگه های شیعی در او توسط منصور عباسی به زندان افتاد و به احتمال زیاد در اثر خوراندن زهر در زندان به شهادت رسید. اکثر روایات و مناظراتی که در برخی منابع شیعی و سنی آمده و حاکی از روابط تیره صادقین ع با ابوحنیفه است به لحاظ متنی و سندی پذیرفتنی نمی نماید و از هر دو جهت دارای مشکل است. گروههای منسوب به ابوحنیفه طیفهای گوناگونی هستند که از آن میان می توان دسته های ذیل را نام برد: الف) حنفیان کلامی و عدلگرا (که جزء پیروان اولیه ابوحنیفه بوده و امروزه وجود ندارد). ب) حنفیان اهل سنت و جماعت (ماتریدیه، طحاویه، بربلویه و دیوبندیه) ج) حنفیان دوازده امامی و صوفی مسلکان د)حنفیان سلفی. از این میان نزدیکترین دسته به مکتب اهل بیت ع و تشیع حنفیان دوازده امامی و دورترین گروه حنفیان سلفی هستند. عامل دوری برخی حنفیان از مکتب اهل بیت ع و تشیع عوامل ذیل بوده است1. افول مکتب کلامی و عدلگرای حنفی و گسترش مکتب حنفی اهل سنت و جماعت.2. نفوذ بخاری و صحیح او در میان حنفیان 3. دعوای سیساسی عثمانیان و صفویان 4. نفوذ وهابیت و سلفیه در میان حنفیان