چکیده : پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عملکرد دفاترict روستایی بر شکاف دیجتالی با مقایسه روستاها ی استان قم و قزوین و با استعانت از نظریه های مکاتب نوسازی (تئوری نشرونوآوری) و جامعه اطلاعاتی (هالیفیلد، کاستلز) به تبیین تأتیر ictبر شکاف دیجیتالی می پردازد. این پژوهش به روش پیمایشی بوده و از پرسشنامه جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. نمونه آماری شامل 400 نفر از کاربران دفاترict روستایی (روستایی های استان قم و قزوین ) بوده که با روش خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده اند. اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (رگرسیون خطی ، ضریب پیرسون ، ...) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از ترکیب گویه ها در خصوص شکاف دیجیتالی در بین پاسخگویان حاکی از آن است که ؛ 3/21 درصد شکاف دیجیتالی را درسطح پایین ، 5/59 درصد درسطح متوسط و 3/19 درصد درسطح بالایی ارزیابی می کنندو به طور کلی شکاف دیجیتالی درسطح متوسطی (5/59) قراردارد. بر اساس یافته های تحقیق ؛ بین شکاف دیجیتالی و متغیرهای آموزش خدمات دفاترict به روستاییان (446/0- r = ) ، عملکرد دفاتر ict روستایی (440/0-r = ) ،آگاهی کاربران از عملکرد دفاتر ict روستایی (651/0- r = ) ، میزان استفاده روستاییان از خدمات ارتباطی دفاتر ict روستایی (553/0- r = ) ، میزان استفاده روستاییان از خدمات بانکی (269/0 - r =) ، از خدمات پستی (236/0- r = ) و میزان تبلیغات دفاترict روستایی (420/0- r = ) رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد . به عبارتی با افزایش میزان آگاهی ، آموزش ، تبلیغات ، عملکرد دفاتر ict روستایی و انواع خدمات آن میزان شکاف دیجیتالی کاهش می یابد و بالعکس. با توجه به نتایج آزمون t ، در فاصله اطمینان 99 درصد با سطح معناداری 003/0 sig= ، میانگین بُعد شکاف دیجیتالی روستاییان استان قزوین بالاتر از روستاییان استان قم می باشد واژه های کلیدی : فناوری اطلاعات و ارتباطات ، شکاف دیجیتالی ، دفاتر ict روستایی ، آموزش ، تبلیغات ، خدمات پستی ، خدمات ارتباطی ، خدمات بانکی ، آگاهی .