نام پژوهشگر: لیلا دایم اینانلو
لیلا دایم اینانلو داریوش فرد دهکردی
حضور ناخودآگاه از دیرباز در میان آثار هنرمندان کاملاً مشهود بوده است، اما آن چه که در این رساله بررسی می گردد تمرکز نگارگر ایرانی در به کارگیری ناخودآگاهِ خود به صورت کاملاً آگاهانه با تکیه بر عنصر زمان و حرکت و گاه از طریق نادیده انگاشتن آن می باشد . ناخودآگاه بخشی از حضور ذهن است در لحظه ای که خودآگاه فرصت حضور نمی یابد، یعنی چند واقعه به صورت هم زمان رخ می دهد و خودآگاه تنها فرصت به خاطر سپردن یک یا دو واقعه را در ذهن دارد و الباقی در ذهن ذخیره می شود تا زمانی دیگر به واسطه محرک یادآوری شود و نگارگر ایرانی تلاش دارد تا گاه با چیدمان هم زمان چند رویداد به آن چه که در ناخودآگاه وی ذخیره شده است نیز فرصت حضور بدهد تا وجه اشتراکی بین آن چه که تصویر می کند و گذشته مخاطب بیابد و ذهن مخاطب را در روند هر حرکت به چالش بکشد و او را دعوت به تفکر کند تا بتواند از اثر لذت ببرد. هدف از این تحقیق پی بردن به حضور ناخودآگاه در نگاره های ایرانی است که در آن عنصر هم زمانی نقش موثری ایفا می کند و این سوال مطرح می شود که چگونه ناخودآگاه باعث ایجاد این هم زمانی می گردد. در این تحقیق ابتدا به دیدگاه یونگ و فروید در مورد ناخودآگاه و تاثیر آن در اتفاقات روزمره ی انسان پرداخته شده است و همچنین به این نکته اشاره گشته که از دیدگاه آن ها چه چیزی می تواند عمل و عکس العمل انسان را پس از گذر زمان تحت الشعاع قرار دهد. در مرحله ی دوم به حافظه و انواع آن و همچنین زمان و نقش آن ها در ناخودآگاه اشاره شده است. در انتها به این نکته پرداخته شده است که دلیل وجود ابهام در نگارگری ایران، همانا حضور تمام این موارد در ایجاد ناخودآگاه است.