نام پژوهشگر: غلامحسین غلامحسین زاده

بررسی و تحلیل تأثیر آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی در داستان نویسی معاصر ( با نگاهی به رمان های سووشون، جای خالی سلوچ، آتش بدون دود)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  معصومه صادقی   غلامحسین غلامحسین زاده

ادبیات کلاسیک فارسی گنجینه ای ارزشمند و میراثی بی بدیل و پایدار از فرهنگ و دانش و هنر است. آشنایی و مطالعه آن فواید بسیاری دارد و بویژه برای پیشرفت در ادبیات معاصر سودمند است. نویسنده ایرانی پیش از آنکه با ادبیات سایر ملل آشنا شود، در دامان این فرهنگ پرورش یافته است و ادبیات سرزمین خود را می شناسد و بدیهی است اگر ارتباطی ژرف و انسی پایدار با این گنجینه پرگهر داشته باشد، در آفرینش اثر خویش خودآگاه و ناخودآگاه از آن بهره های بسیار می برد و تأثیرات فراوان می پذیرد. پژوهش حاضر ضمن انعکاس سخنان صاحبنظران عرصه ادبیات درباره تأثیر آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی در داستان نویسی معاصر، به تأثیرات مختلفی که ادبیات کلاسیک فارسی در داستان نویسی معاصر داشته است و می تواند داشته باشد، می پردازد. در این پژوهش به تأثیر ادب کلاسیک فارسی در بیش از 20 اثر از نویسندگان معاصر اشاراتی می شود و سپس به طور ویژه، این تأثیرات در سووشون از سیمین دانشور، جای خالی سلوچ از محمود دولت آبادی، آتش بدون دود از نادر ابراهیمی از جنبه های مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد تأثیرات ادبیات کلاسیک فارسی در داستان نویسی معاصر بسیار گسترده است و علاوه بر جنبه زبانی، جنبه های شگردی(مانند براعت استهلال، نمادپردازی، شیوه داستان در داستان، تغییر زاویه دید یا التفات و..) و اندیشگانی(مانند اسطوره پردازی، و استفاده از درونمایه های آشنا) را نیز دربرمی گیرد. در سووشون تأثیرات زبانی بیشتر در اقتباس و تلمیح، تأثیرات شگردی با کاربرد شیوه داستان در داستان و تأثیرات اندیشگانی بویژه در اسطوره پردازی نمود یافته است. در جای خالی سلوچ تأثیرات بیشتر از جنبه زبانی، گستردگی دایره واژگانی و کاربرد آرایه های ادبی است و تأثیرات اندیشگانی و شگردی در نهاد اثر نهفته است. در آتش بدون دود تأثیرات زبانی(خصوصاً اقتباس)، شگردی(مانند براعت استهلال، مداخله گری راوی، کاربرد شعر در بین نثر) و اندیشگانی(چون پرستش درخت مقدس، تقابل پدر و پسر و رویکرد عرفانی) جلوه خاصی دارد. براساس آنچه در این پژوهش به دست آمد، از میان متون کلاسیک فارسی، هزار ویک شب، تاریخ بیهقی، شاهنامه، گلستان و بوستان، مثنوی معنوی، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، فرج بعداز شدت، تذکرهَ الاولیاء، غزلیات حافظ، کلیله ودمنه، مرزبان نامه، سفرنامه ناصرخسرو آثاری هستند که تأثیر بیشتری برآثار داستانی معاصر گذاشته اند. همچنین از بین داستان نویسان، محمدعلی جمالزاده، هوشنگ گلشیری، محمود دولت آبادی، سیمین دانشور، جلال آل احمد، ابراهیم گلستان، نادر ابراهیمی، ابوتراب خسروی و... بیشترین تأثیر از ادب کلاسیک فارسی در آثارشان مشهود است. و نیز ادبیات کلاسیک فارسی هنوز و همچنان ظرافت های ادبی بسیاری دارد که بازشناسی آن می تواند ما را در آفرینش های ادبی تازه یاری کند.