نام پژوهشگر: محدثه جهان بخش رستمی

دیگری از منظر گابریل مارسل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  محدثه جهان بخش رستمی   هدایت علوی تبار

از دیدگاه مارسل، جهان معاصر، جهان کارکردی و درهم شکسته ای است که در آن راز هستی به فراموشی سپرده شده است. پیامدهای ضروری غفلت از هستی، پوچی، ناامیدی و ازخودبیگانگی انسان است. او ریشه ی این غفلت و ازخودبیگانگی را فقدان خدا می داند و معتقد است این فقدان به دلیل از دست رفتن ارزش های وجودی ای است که بنیان انسانیت بر آن بنا شده است. از این رو او برای بازگرداندن این ارزش ها تلاش می کند و بر این باور است که این مقصود تنها از طریق مشارکت در تجربه های انضمامی و ارتباط با دیگران ممکن می شود. پی بردن به راز هستی در گرو برقراری رابطه ی صحیح با دیگران است؛ یعنی من تنها از طریق ارتباط با دیگران می توانم هستی و حضور اصیل پیدا -کنم زیرا چنین رابطه هایی ضرورتاً خلاق و هستی آفرین اند. در برقراری ارتباط با دیگران، من می توانم دو راه را در پیش بگیرم: راه اول، رابطه ای صحیح و محبت آمیز است. مارسل این سطح از رابطه ی بین اشخاصیِ صحیح را رابطه ی «من-تو»یی می نامد، راه دیگر، رابطه ای ناصحیح و ابزاری با دیگران است؛ این سطح، رابطه ی سه تایی «من-آن-او» است. رابطه با دیگران تنها زمانی می تواند هستی آفرین باشد که رابطه ی «من-تو»یی باشد. رابطه ی «من-تو» نوع خاصی از بودن و فراخوانی برای گوش دادن به دیگری و مسئول بودن است. آنچه من در این رابطه تجربه می کنم هستی و حضور اصیل است زیرا من با انتخاب حالت گشودگی و دسترس پذیری برای دیگری، هستی خود را خلق می کنم و خودآگاه می شوم. مارسل با بحث از گشودگی، دسترس پذیری و رابطه ی اصیل با دیگری، ما را به سمت مهمترین لوازم رابطه ی حقیقی یعنی وفاداری، عشق، ایمان و امید رهنمون می کند. چنین تجربه هایی بین اشخاصی و بی قیدوشرط اند و از طریق آنها در نهایت انسان به تجربه ی «تو» ی مطلق یا خدا می رسد. بدین ترتیب ما از درک نیاز به هستی(being) به سمت درک نیاز به هستی مطلق(being) پیش می رویم.