نام پژوهشگر: بهارک زارع حصاری

بررسی تغییرات مکانی تراکم، درصد پوشش تاجی و تولید گونه artemisia fragransبا استفاده از تکنیک زمین آمار در دامنه های جنوب شرقی سبلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  بهارک زارع حصاری   اردوان قربانی

تغییرات مکانی پارامتر های گونه artemisia fragrans و رابطه این تغییرات با عوامل اکولوژیکی در مراتع جنوب شرقی سبلان در سطح 151 سایت بررسی شد. در داخل سایت های تعیین شده به روش سیستماتیک- تصادفی، 5 پلات 1×1 متری در طول ترانسکت 40 متری از پایین به طرف بالای دامنه مستقر گردید. اطلاعات مربوط به پارامتر های گونه مذکور به همراه درصد لاشبرگ، سنگ و سنگریزه، خاک لخت و پوشش تاجی کل برای 5 پلات محاسبه و میانگین گیری شد. در سطح پلات وسط نمونه خاک در عمق 30 سانتی متری سطح خاک برداشت و پارامتر های خاک در آزمایشگاه تعیین گردید. از آزمون t-test، روش تجزیه خوشه ای و تجزیه به مولفه های اصلی (pca) و تجزیه و تحلیل متمایز کننده (da) برای آنالیز آماری کلاسیک در نرم افزار spss9 و pc ordination و از واریوگرام و روش های مختلف درون یابی برای آنالیز زمین آماری در نرم افزار های gs+5 و arcgis10 استفاده شد. ارزیابی صحت و دقت نقشه های حاصل از میان یابی با استفاده از شاخص های جذر میانگین مربعات خطا (rmse)، دقّت نتایج (mae)، انحراف نتایج (mde) و cross- validation انجام شد. نتایج نشان داد تمام متغیّر های مورد مطالعه در انتشار این گونه موثر هستند ولی اثرات آن ها یکسان نمی باشد، بدین صورت که به ترتیب ارتفاع و عوامل متأثر از آن مانند بارندگی و دما و همچنین پارامتر های مربوط به فیزیوگرافی و خاک مانند شیب، مواد آلی، درصد رس، سیلت، سنگ و سنگریزه، درصد شن، فسفر، پتاسیم، کربنات کلسیم معادل، اسیدیته، شن، هدایت الکتریکی، جهات جغرافیایی و درصد لاشبرگ از عوامل تأثیرگذار در انتشار این گونه هستند. با توجه به نتایج این تحقیق گونه مذکور به ارتفاعات و بارش پایین تر و در مقابل به دما های بالا تر سازگاری بیشتری دارد. خاک های شور و قلیا با بافت متوسط تا سبک را می پسندد. ماده آلی و فسفر پایین، پتاسیم و کربنات کلسیم بالا در خاک شرایط بهتری را برای رویش این گونه فراهم می کند. با توجه به نتایج آنالیز واریوگرام، تراکم، تاج پوشش و تولید این گونه در منطقه مورد مطالعه دارای ساختار مکانی قوی بوده و برای هر سه پارامتر فوق بهترین مدل واریوگرام، مدل کروی و بهترین روش میان یابی، کوکریجینگ معمولی و عام می باشد. با توجه به نقشه-های حاصل از میان یابی، بیشترین تراکم، تاج پوشش و تولید گونه مذکور در بخش مرکزی و شمال شرق و کمترین مقدار آن در بخش غربی حوزه بوده و هر چه از مرکز به طرف شمال یا جنوب حرکت کنیم از مقدار آن ها کاسته می-شود. ارزیابی صحت درون یابی به کمک روش cross- validation نشان داد نقشه های حاصل از درون یابی به ویژه روش کوکریجینگ معمولی و عام دارای دقّت مطلوبی بوده و با واقعیّت و مشاهدات صحرایی مطابقت دارد.