نام پژوهشگر: نازیلا عشقی

مطالعه جایگاه مولفه های مدیریت تحول در مدیریت مدارس شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 91-90
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  نازیلا عشقی   حمید ملکی

مجموعه حاضر گزارش پژوهشی است با عنوان " مطالعه جایگاه مولفه های مدیریت تحول در مدیریت مدارس شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 91-90هدف اصلی پژوهش بررسی جایگاه مولفه های رهبری تحول آفرین در مدارس شهرستان میاندوآب می باشد. زیرساخت تئوریک این پژوهش مدل رهبری تحول آفرین "باس "می باشد. بر اساس این مدل رهبری تحول آفرین دارای چهار بُعد می باشد که عبارتند از نفوذآرمانی، انگیزش الهام بخش، ترغیب ذهنی (تحریک فرهیختگی) و ملاحظه های فردی. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران مدارس شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 91-90 بوده وتعداد آن ها براساس گزارش کارشناسی آمار آموزش وپرورش این شهر 125 نفر بوده اند نمونه بر آورد شده از جامعه فوق 95 نفر می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از جامعه بر داشته شده است. برای گرد آوری داده های مربوط به مولفه های رهبری تحول آفرین از پرسشنامه های چند عاملی رهبری (mlq) باس و آویلیو وبرای متغیر های ریسک پذیری وخلاقیت از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش های آماری t ، آنالیز واریانس وآزمون تعقیبی lsd استفاده شده است. نتایج ویافته های پژوهش نشان داد که: -نمره مدیران در همه مولفه های رهبری تحول از میانگین نظری جامعه بالاتر است. مقایسه میانگین ها نشان داد که میانگین مولفه های فوق به ترتیب، 37/9، 68/4، 98/2و 75/4 واحد از میانگین نظری جامعه بر اساس پرسشنامه باس و آویلیو بیشتر می باشند. همچنین نتایج نشان داد که میزان ریسک پذیری مدیران مدارس میاندوآب از میانگین نظری جامعه پایین تر است. مقایسه میانگین ها نشان می دهد که میانگین ریسک پذیری مدیران مدارس میاندآب، 05/5 واحد از میانگین نظری کم تر است. میزان خلاقیت وابتکار مدیران مدارس میاندوآب از میانگین نظری جامعه بیشتر است. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه یکم نشان داد که: بین نفوذ آرمانی مدیران مرد ومدیران زن تفاوت معنی داری وجود دارد. مقایسه میانگین ها نشان می دهد که میانگین نفوذ آرمانی مدیران زن، 62/2 واحد از میانگین مدیران مرد بیشتر است. بین مدیران زن ومرد از نظر سایر ابعاد تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه دوم نشان داد که: بین ریسک پذیری مدیران مرد ومدیران زن تفاوت معنی داری وجود دارد. مقایسه میانگین ها نشان می دهد که میانگین ریسک پذیری مدیران زن، 47/1 واحد از میانگین مدیران مرد، بیشتر می باشد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه سوم نشان داد که: بین میزان خلاقیت مدیران مرد ومدیران زن تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه چهارم نشان داد که بین رهبری تحول مدیران دوره های مختلف تحصیلی تفاوت معنی دار وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه پنجم نشان داد که: بین رهبری تحول بخش مدیران با تحصیلات مختلف، تفاوت معنی دار وجود دارد. f بدست آمده برابر 56/9 است که با اطمینان 95/0 معنی دار است. همچنین داده های مربوط به آزمون تعقیبیlsd در مورد مقایسه میانگین ها، شان می دهد که میانگین مدیران با تحصیلا ت کارشناسی ارشد تفاوت معنی دار با میانگین مدیران با تحصیلات کاردانی و کارشناسی، دارد