نام پژوهشگر: مژگان فلاحت دوست

شناسایی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه در انواع خشونت خانگی در زنان با تجربه خشونت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  مژگان فلاحت دوست   بهروز دولتشاهی

چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه زنان در انواع خشونت خانگی بر علیه آنان صورت گرفته است. روش: این پژوهش یک پژوهش علی- مقایسه ای است. افراد حاضر در نمونه پژوهشی 197 نفر بودند که به صورت هدفمند و قضاوتی با مراجعه به شوراهای حل اختلاف، مراکز تفریحی مثل پارک ها، سینماها و فرهنگسراها انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های طرحواره یانگ ( yso-sf ) و تاکتیک های تعارضی (cts-2)، استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و آزمون t ، تحلیل شد. یافته ها: طبق نتایج، بین تمام حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان، و خشونت خانگی علیه آنان همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، بین دو گروه زنان بیشترخشونت دیده و کمتر خشونت دیده در تمام حوزه های خشونت، تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: افراد خشونت دیده، به انتخاب افرادی جهت برقراری ارتباط می پردازند که در راستای طرحواره های ناسازگار آنها عمل نموده و الگوهای خود آسیب رسان آنها را با رفتارهای آسیب رسان خود تکمیل نمایند. همچنین، به دلیل اختلال در طرحواره ها، افراد خشونت دیده توانایی پایان بخشیدن به روابط خشونت آمیز و ترک شریک متهاجم خود را ندارند.یافته های این پژوهش بیانگر تفاوت معنادار زنانِ بیشتر خشونت دیده و زنان کمتر خشونت دیده، در تمام حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه است. طبق نظر یانگ، فرد دارای الگوهای خود آسیب رسان، در انتخاب ناهشیارانه و ماندن در موقعیت ها و روابطی درگیر می شود که منجر به برانگیختگی و تداوم طرحواره شده و در عین حال، از برقراری روابطی که منجر به بهبود طرحواره آنها می شود، اجتناب می کنند. ارتباط این افراد با دیگران به گونه ای است که پاسخ های منفی آنها را برمی انگیزانند که این کار، در جهت تقویت طرحواره های ناسازگار آنها در مورد خود و دنیا می شود. در این حالت، به نظر می رسد که افراد خشونت دیده، از یک سو به انتخاب افرادی جهت برقراری ارتباط می پردازند که در راستای طرحواره های ناسازگار آنها عمل نموده و الگوهای خود آسیب رسان آنها را با رفتارهای آسیب رسان خود تکمیل نمایند. و از سوی دیگر، به دلیل اختلال عمیق در حوزه های قطع ارتباط و طرد و عملکرد و خودگردانی مختل، افراد خشونت دیده توانایی پایان بخشیدن به روابط خشونت آمیز و ترک شریک متهاجم خود را ندارند.