نام پژوهشگر: بی بی فاطمه بزرگی

مقایسه اسطوره گرایی وشخصیت پردازی در شعر مهدی اخوان و احمد شاملو
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده ادبیات 1392
  بی بی فاطمه بزرگی   محمود صادق زاده

اسطوره یکی از اصطلاحات بسیار مهم در مباحث ادبی امروز است و ادبیّات و اسطوره در پیوند تنگاتنگ با هم قرار دارند.شعر و اسطوره نیز می توانند با زبان نمادین با مخاطب خود ارتباط برقرار کنند. در روزگار ما و در عصری که بشر همه چیز را به دیده تعقل می نگرد، دیگر اساطیر مجال پیدایش نمی یابند، ادبیّات معاصردیگر اسطوره ای را خلق نمی کند،بلکه بیشتر به بازآفرینی اسطوره های شناخته شده می پردازد. با شناخت اسطوره، می توان به معنا و کارکرد آن در ادبیّات معاصر پی برد.در بین شاعران معاصر،توجّه مهدی اخوان واحمد شاملو به آثار گذشته زبان فارسی و عشق و علاقه آن ها به فرهنگ پرباری که بردوش آن زبان است، اشعارشان را تجلّی گاه بسیاری از عناصر زبان کهن کرده است. ساخت های کهن گرا بخشی از کهن گرایی نحوی اشعار اخوان وشاملو است .منظور از ساخت، مجموعه ای است که حداقل از دو جزء طبق نظم و ترتیب معینی پدید آمده است و کار معینی می کند. ساخت های کهن گرا دراشعار اخوان وشاملو به لحاظ آشنایی آنها با متون گذشته و تاثیری که از ساز وکارهای شعر گذشته پذیرفته اند بسیار متنّوع و گسترده است تا بدان حدّ که می توان گفت شعری از این دوشاعر بزرگ معاصر وجود ندارد که در آن گوشه چشمی به ساخت های گذشته زبان فارسی نینداخته باشد. ازویژگی های مهم شعر اخوان وشاملو پیوند شعر با زبان وادب کهن سال فارسی و استفاده از واژه ها و ترکیبات و عبارات آن زبان که به صورت متنّوع و پراکنده در اشعارشان مشهود است، یکی از تمهیدات شاعرانه آن ها است که به زبانشان شکل و نمایی حماسی و باصلابت بخشیده است. نویسنده در این پژوهش در نظر دارد عناصر اسطوره ای را نزد شاعران معاصر ایرانی و به طور خاص در اشعار مهدی اخوان ثالث،واحمد شاملو بررسی کرده و با اشاره به دیدگاه های مشترک این نویسندگان درباره اسطوره، به بررسی و مقایسه علل بازآفرینی اساطیر در ادبیّات معاصر بپردازد.