نام پژوهشگر: محمود هدایت‌افزا

تأمّلاتی در مبادی اصالت وجود یا ماهیّت
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  محمود هدایت افزا   نادر شکراللهی

اوراق پیش رو به منظور تحقیق در مبادی اصالت وجود یا ماهیّت نگاشته شده و در پی پاسخ گویی به این مسأله است که اصولاً «معناداری پرسش از اصالت وجود یا ماهیّت، مبتنی بر چه پیش فرض هایی است؟» این مهم در سه گام سامان یافته و به نتایجی متفاوت از اقوال مشهور رسیده است. ابتدا تصویرسازی های نادرست برخی متأخّرین پیرامون سیر تاریخی مباحث ناظر به تمایز ذهنی یا عینی وجود و ماهیّت مورد نقد قرار گرفته و قدمتی بیش از ده قرن برای این مبحث فلسفی تصویر شده است. اینکه مسأله ی عام تری در نزد متفکّران مسلمان مطرح بوده و آن «کیفیّت رابطه ی بین وجود و ماهیّت اشیاء در عالم خارج» است. این نگاه، اهمیّت آگاهی بر مبادی پیشینی فیلسوفان، متکلّمان و حتّی عرفا را در مواجهه با این مسأله بر ما روشن می سازد. امّا از آنجا که شرط لازم برای فهم صحیح یک قاعده یا مسأله ی فلسفی، توجّه به سیر تاریخی، بستر پیدایش و فرایند تقریرات گونه گون از آن است، در نوشتار پیش رو با عنایت به پیشینه ی مباحث ناظر به «ارتباط بین وجود و ماهیّت اشیاء» در کتب دست اول اندیشمندان مسلمان، اطلاقات فلسفی این زوج مفاهیم از دوران فارابی تا عصر حاضر مورد تحلیل قرار گرفته است. در این راستا، توجّه ویژه ای نیز به اطلاقات دو مفهوم متمّم «اصیل» و «اعتباری» شده تا معانی متفاوت این مفاهیم نیز رونمایی گردد. قدم سوم در این اثر، تأمّل در مبادی تصدیقی متفکّران مسلمان به ویژه ملّاصدرا، شارحان و نقّادان وی در مقام طرح پرسش «آیا اصالت با وجود است یا ماهیّت؟» می باشد. در این بحث با استنادات و ارجاعات متنوّع روشن می شود که حتّی صدراپژوهان که میدان داران اصلی این بحث در چهار قرن اخیر به شمار می روند، بر سر مبادی تصدیقی این مسأله اتّفاق نظر ندارند. در این طریق به اعتبار مبادی تصوّری و برخی آراء مشترک اهل نظر، در باب مفاد تصدیقات پیشینی، بداهت یا عدم بداهت آنها و نیز وجه ارتباط این مقدّمات با مسأله ی مورد نظر، مداقّه های جدّی و نوینی انجام پذیرفته است. حاصل این تأمّلات آن شد که مسأله ی اصالت وجود یا ماهیّت حدّاکثر دو پیش فرض مورد اتّفاق دارد: یکی اصل پذیرش واقعیّت خارجی و دو دیگر، قاعده ی کلّ ممکنٍ زوجٌ ترکیبی. در گام نهایی پژوهش حاضر، با اتّکا به یافته های هر یک از فصول مبرهن می گردد که به لحاظ مبادی تصوّری، پاسخ به پرسش از اصالت یا اعتباریّت وجود و ماهیّت، در چهار شکل کلّی اصالت هردو، اعتباریّت هر دو، اصالت وجود و اعتباریّت ماهیّت و عکس آن امکان پذیر است؛ امّا از آنجا که پذیرش اصل قبول واقعیّت خارجی به معنای پذیرش فی الجمله ی امور ماهوی است، حالات دوم و سوم، منتفی و فضا برای بحث پیرامون دو حالت اول و چهارم با لحاظ صور مختلف هر یک از آنها باقی می ماند که برای حلّ این نزاع می بایست تبیین صحیحی از قاعده ی کلّ ممکن زوج ترکیبی و پیشینه ی آن ارائه نمود. طبعاً در این طریق، مبادی تصوّری هر متفکّری در باب وجود و ماهیّت، فرجام این مسأله را روشن می سازد، نه استدلال ها!