نام پژوهشگر: رویا حیدریان

نقد روانشناختی رمان پیکر فرهاد عباس معروفی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  رویا حیدریان   مهدی نیک منش

یکی از رویکردهای نقد ادبی معاصر، نقد روانشناختی است. امروزه می توان شخصیت های آثار ادبی را مانند انسان های واقعی روانکاوی کرد؛ این امر به درک بهتر اثر و تعالی ادبیات کمک شایانی می کند. نقد روانشناسانه امروزی با آرای فروید آغاز شد و شاگرد وی، یونگ، آن را هرچه بیشتر گسترش داد. یونگ با به کارگیری اصطلاح کهن الگو، محتویات ناخودآگاه جمعی را بنا بر الگوهای از پیش تعیین شده، سازماندهی کرد؛ از جمله این کهن الگوها: آنیما، آنیموس، سایه، پرسونا، کهن الگوی سفر، پیر خردمند و ازدواج جادویی است. این تصاویر نخستین، در طول روزگاران به اشکال گوناگون از جمله در قالب اسطوره و داستان بروز کرده است. در این پژوهش پس از شرح اصطلاحات نقد روانشناسانه و اسطوره گرا و بیان ارتباط آن با ادبیات، به تحلیل روانکاوانه داستان «پیکر فرهاد»، عباس معروفی پرداخته شده است. این رمان علاوه بر توجه بسیار عمیق به دنیای ذهن و روان آدمی، از ارتباطی بینامتنی با سایر متون و اسطوره ها برخوردار است؛ از این رو می توان با کمک نقد روانشناسانه و اسطوره گرا و بر مبنای آرای فروید و یونگ و بینش های کهن الگویی وی و همچنین رمزگشایی از نمادها و سمبل ها (که بالاترین بینش های ذهن ناخودآگاه هستند) گره از پیچیدگی های رمان گشود و عوامل ناهنجاری های روانی در شخصیت های داستان را دریافت. این ناهنجاری ها از دنیای درونی و بیرونی شخصیت ها ناشی می شوند. عوامل درونی و روحی شامل فاصله افتادن میان خودآگاه و ناخودآگاه، غلبه نقاب بر چهره حقیقی شخصیت ها، نادیده گرفته شدن سایه و عدم ارتباط صحیح شخصیت ها با آنیما و آنیموس درونی شان است که نتیجه آن طغیان و تسلط بخش تاریک و منفی درونی بر زندگی آن ها است. عوامل بیرونی شکست و انحطاط در زندگی آن ها، ناشی از فشارها و مشکلاتی است که به علت شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه در طول تاریخ به شخصیت های رمان تحمیل شده است.