نام پژوهشگر: فرشید حق وردی

تعیین اثر فلووکسامین بر روی خارش بیماران همودیالیزی
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی - دانشکده پزشکی اراک 1392
  زهره سادات نیکجو   فرشید حق وردی

مقدمه زمینه و هدف : خارش اورمیک یکی از مشکلات شایع بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته کلیه می باشد طوریکه کیفیت زندگی بیماران را تحت تأثیر قرار می دهد. فلووکسامین از دسته داروهای ضد افسردگی می باشد. و در مطالعات اخیر دیده شده که داروهای مهار کننده باز جذب سروتونین بر روی انواع خارش های مزمن تأثیر دارند. اما کاز آزمایی بالینی دارو نما کنترل جهت تأثیر این داروها انجام نشده است. هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر مصرف فلووکسامین بر روی بهبود خارش بیماران دیالیزی می باشد. موادو روش ها : این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور به روش cross over می باشد که بر روی 45 بیمار همودیالیزی جهت مقایسه اثر مصرف فلووکسامین با حداکثر دوز 100 میلی گرم با دارو نما انجام شد بیماران به طور تصادفی به دو گروه دارو و دارونما تقسیم شده و پس از 8 هفته درمان و یک دوره ی پاک شدن دارویی3 هفته جای گروه دارو و دارونما عوض شد. بررسی خارش به وسیله ی پرسشنامه 5-d pruritus scale ابتدای مطالعه,8هفته بعد از مصرف دارو و8هفته پس از مصرف دارونما انجام شد یافته ها : پس از مقایسه میانگین اسکورخارش قبل از مطالعه و بعد از مصرف داروودارونما اختلاف آماری معنی داری بین میانگین scoreخارش ,بعد از مصرف دارو ودارونما وجود داشت (001/0 p value <). نتیجه گیری : بر اساس نتایج حاصل از مطالعه، فلووکسامین می تواند باعث بهبود خارش در بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته کلیه شود.

بررسی تأثیر رالوکسیفن بر سطح سرمی هورمون پاراتیروئید در زنان یائسه استئوپروتیک با نارسایی مزمن کلیوی مرحله 3 تا 5
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده علوم پزشکی اراک 1392
  تهمینه فربد آرا   فرشید حق وردی

مقدمه: کمبود استروژن در دوران کلیماتریک باعث افزایش بازگردش استخوانی، افزایش نسبت جذب استخوان و استئوپنی میشود. همچنین در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی(ckd) افزایش بازگردش استخوانی دیده شده است. لذا در زنان بعد از یائسگی که تحت همودیالیز بوده و یا مبتلا به ckd هستند ممکن است در معرض خطر استئوپروزیز در کنار اختلالات متابولیسم معدنی استخوان باشند. روش کار: از میان زنان یائسه با نارسایی مزمن کلیه و بیماران تحت همودیالیز مرکز دیالیز دانشگاهی اراک و مراجعه کنندگان به درمانگاه نفرولوژی این مرکز که واجد شرایط شرکت در مطالعه بودند 60 نفر به صورت سرشماری انتخاب شدند. بیماران باتوزیع یکسان از نظر سن، سطح سرمی هورمون پاراتیروئید(ipth)و مرحله ckd به گروه دارو(رالوکسیفن 60 میلیگرم روزانه،30 نفر) و پلاسبو(روزانه یک قرص، 30 نفر) تقسیم شدند. به صورت پایه بیماران تحت انجام آزمایشات کلسیم، فسفر، ipth، دانسیتومتری استخوان باx-rayناحیه لومبار و گردن فمور(dxa) وآلکالن فسفاتاز (alp) قرار گرفتند و مجدداً 8 ماه بعد کلیه موارد فوق تکرار گردید. نتایج: ipth در هر دو گروه کاهش واضح نشان داد که با یکدیگر تفاوت بارز نداشتند (37/0= p) و همچنین سطح فسفر، 8/1 درصد کاهش در هردو گروه را نشان داد. در گروه کنترل بعد از پایان مطالعه کاهش واضح 9/1 درصد در هر دو ناحیه لومبار و گردن فمورداشته و در مقابل در گروه مصرف کننده رالوکسیفن افزایش 2 درصدی همزمان در bmd ناحیه لومبار و گردن فمور دیده شد که با توجه به مقایسه میانگین داده¬ها در هر دو ناحیه به صورت مستقل این تغییرات در ناحیه لومبار واضح¬تر بود (01/0= p). نتیجه گیری: نشان داده شده است که رالوکسیفن بدون عوارض جانبی بر تراکم معدنی استخوان تأثیر مثبت دارد. اما در مطالعه مااین دارو بر درمان هیپرپاراتیروئیدیسم ثانویه تأثیری نداشت. لذا مطالعات با طول مدت بیشتر جهت بررسی تأثیرات مثبت این دارو در بیماران ckd و یا تحت دیالیز میبایست انجام گردد.

مقایسه ان-استیل سیستئین و آتروواستاتین در پیشگیری از بروز نفروپاتی ناشی از ماده حاجب در بیماران کاندید آنژیوگرافی
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده پزشکی اراک 1393
  امیر اکبری فخرابادی   رضا شاه میرزایی

مقدمه: نارسایی حاد کلیوی ناشی از ماده حاجب یک مساله مهم در بیماران مبتلا به بیماریهای قلبی- عروقی محسوب شده و از طرف دیگر عوامل خطرساز بیماری های قلبی- عروقی نیز باعث مستعد شدن این بیماران برای ابتلاء به نارسایی حاد کلیوی ناشی از ماده حاجب میگردند. هدف ما در این مطالعه، مقایسه اثرات ان استیل سیستئین و آترو واستاتین در پیشگیری از نفروپاتی مواد حاجب در بیماران کاندید آنژیوگرافی کرونر می باشد. مواد و روش اجرا: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تعداد 600 بیمار کاندید آنژیوگرافی به صورت تصادفی به سه گروه مساوی مورد (nac و آتروواستاتین) و شاهد تقسیم شدند. میزان کراتینین سرم قبل از انجام آنژیوگرافی و 48 ساعت پس از تزریق ماده حاجب در بیماران هر سه گروه اندازه گیری گردید. سپس با استفاده از نرم افزار آماری spss میزان تغییرات کراتینین، bun و میزان فیلتراسیون گلومرولی در بین گروهها مقایسه گردید. نتایج: در این مطالعه در مجموع 16 بیمار در گروه nac، 19 بیمار در گروه آتروواستاتین و 20 بیمار در گروه کنترل دچار نفروپاتی ناشی از ماده حاجب شدند. کراتینین بیماران در 48 ساعت بعد از آنژیوگرافی مورد ارزیابی قرار گرفت که علی رغم افزایش در همه گروهها، اختلاف معنی داری بین آنها وجود نداشت (p=0/183). اختلاف میزان فیلتراسیون گلومرولی نیز بین گروهها معنی دار نبود (p=0/276). نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از ان استیل سیستئین و آتروواستاتین قبل از آنژیوگرافی عروق کرونر دارای فواید مثبتی در جهت کاهش کراتینین و bun سرم میباشد که این مساله در مورد ان استیل سیستئین بیشتر از آتروواستاتین نمود داشته است. اما با قطعیت نمیتوان در مورد اثربخشی این داروها در جلوگیری از نفروپاتی ناشی از ماده حاجب صحبت کرد. واژگان کلیدی: آتروواستاتین، ان استیل سیستئین، آنژیوگرافی، نفروپاتی ماده حاجب

تعیین اثر ملاتونین بر شاخص های قند و چربی بیماران دیابتی تیپ2
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده علوم پزشکی اراک 1392
  گیلا حشمتی   فرشید حق وردی

بهم خوردگی سیکل شبانه روزی ترشح انسولین وسایر هورمون های موثر در متابولیسم گلوکزدربیماران دیابتی تیپ2 اثبات شده است. مطالعات اپیدمیولوژیک در بیماران دیابتی نیزبه بروز1/5برابری کم خوابی دراین بیماران اشاره نموده اند. از آنجا که ملاتونین مسئول تنظیم سیکل شبانه روزی ترشح هورمون ها می باشددراین مطالعه اثر تجویز ملاتونین برپروفایل قندوچربی بیماران دیابتی تیپ2 بررسی شده است. مواد و روش ها: دراین کارآزمایی بالینی دو سوکور که به صورت قبل وبعد انجام شده است 64بیمار مبتلابه دیابت تیپ2 به صورت آسان انتخاب شده و 12هفته علاوه برداروهای معمول خوددارونمادریافت نموده اند؛سپس همه بیماران به مدت 12هفته با 6میلیگرم درروز ملاتونین درمان شدند.قندخون ناشتاوهموگلوبین گلیکوزیله(hba1c) و پروفایل چربی کلیه بیماران در بدو ورودبه مطالعه، هفته 12 و 24 اندازه گیری و مقایسه شد. یافته ها: میانگین hba1cبیماران در ابتدا، هفته 12 و 24 به ترتیب (0/68±)7/65،(0/77±)7/37، (0/78±)7/16 بود که به صورت معنی داری کاهش داشت(0/0001>p). درمقایسه میانگین قندخون ناشتا نیزکاهش معنی داری پس از مداخله نسبت به وضعیت پایه(001/0>p) نشان داد. میزان hdl کلسترول سرم نیز به صورت معنی داری پس از مداخله نسبت به وضعیت پایه افزایش نشان داد(02/0=p) ولی در گروه مورد و سایر متغیرها تغییری دیده نشد.