نام پژوهشگر: احمد خیالـی خطیبـی

بررسی جایگاه فقر و استغناء در مثنوی معنوی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  منصوره شهریاری   ویدا وفایی

فقر و استغنا دو محور اساسی در آثار عرفان و تصوف محسوب می گردند و همواره مد نظر عارفان مسلمان بوده اند. البته درک معنای فقر و جمع بین نکوهش فقر و تنگدستی در توصی? اولیای دین از سویی و ستایش فقرا اختیاری و ترک تعلّقات دنیایی از سوی دیگر، بیانگر اهمیت این موضوع در دین اسلام است. غنا و بی نیازی ذاتی پروردگار که خاص قادر متعال است، همان دولتمندی حقیقی است و سالک الی الله با رسیدن به مرتب? حقیقی فقر یعنی از دنیا برهنه گردیدن و به فناء فی الله رسیدن، به توانگری راستین، یعنی ایمن بودن به خدای تعالی می رسد. بر همین اساس مولانا در ابیات متعددی از مثنوی خود، از فقر سخن می گوید و آن را مای? افتخار می داند، رضایت به روزی مقدر الهی، ترک تعلقات دنیایی و خالی نمودن دل از دلبستگی ها را از شروط استغنا می شناسد. اندیشه مولانا در این باب بسیار متفکرانه و بدور از انفعال و حصر گرایی است، چرا که او به عجز بنده در برابر پروردگار خود معترف است و از سویی زندگی انسان را عرصه ای برای رهبانیت و خودآزاری نمی داند. بلکه وی فقر را مقدمه ای برای نیل به مقام فنای فی الله می داند و اعتقاد دارد که حصول استغنا واقعی تنها از طریق « فقر الی الله» میسّر است.