نام پژوهشگر: پیمان متین

مطالعه ی تعیین کننده های اجتماعی - فرهنگی انتخاب های غذایی سالم در بین شهروندان تهرانی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  داود احمدی قیداری   فاطمه جواهری

تغذیه یکی از عناصر لاینفک حیات انسانی است و به لحاظ تاریخی، در بسیاری از جوامع به نقش و اهمیت آن در هنر، شعر، آوازهای عامیانه توجه فراوانی شده است. البته، فرآیند آماده سازی و توزیع آن برای تداوم و بقای هر جامعه ضروری است. نظامهای غذایی گذشته، در بسیاری از جنبه ها و به گونه ای بنیادین متفاوت از نظام های غذایی امروز است. در طول تاریخ، انرژی فیزیکی بسیاری برای تهیه غذا صرف می شد، در حالیکه امروزه مشاهده فروشگاه مواد غذایی با جلوه ای از محصولات متنوع ا زهمه بخش های جهان، گواه انتخاب و تنوع مصرف کنندگان و سهولت تهیه در این دوره است. یعنی، وجود چنین مکانهایی، خودسندی است بر یکی از موفق ترین پیامدهای توسعه و رشد نظام های جدید تولید و توزیع غذا و تاحدی تاکید بر کنترل فزاینده و اهمیت توجه به اعتماد تامین کنندگان آن است. اما سلامتی یکی از اساسی ترین موضوعاتی است که در هر جامعه ای مطرح است و جامعه سالم مستلزم انسانهای سالم است. امروزه در جوامع توسعه یافته کیفیت غذاها بسیار مورد توجه واقع شده و این موضوع در جامعه ما به طور عام و در مناطق شهری و صنعتی به طور خاص اهمیت اساسی دارد. در این پژوهش برای مسأله مند ساختن موضوع از آمارهای چاقی بهره گرفته شد و تا حدی سعی بر آن بود تا ارتباطی میان تغذیه و سلامت افراد برقرار گردد. به علاوه، نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در انتخاب های غذایی افراد نیز به عنوان موضوع اصلی پژوهش نیز مطمح نظر بود. یعنی عواملی همچون دین، خانواده ، ازدواج، روابط با افراد، رسانه، تصویر از بدن، جنس، سن و پایگاه اقتصادی-اجتماعی الگوهای تغذیه ای افراد را تحت تاثیر قرار می دهند. از تیوری های گوناگون روانشناختی، اجتماعی و جامعه شناختی استفاده شد و در نهایت از تیوری سبک زندگی سالم برای تبیین موضوع بررسی استفاده شد. اما فرضیات دوازده گانه ای هم از تیوی مورد نظر مطرح شدند که با روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات گردآوری شدند. نمونه گیری این پژوهش تصادفی خوشه ای بود که با استفاده از فرمول کوکران از جامعه ی ایران 400 نمونه انتخاب گردید. اما پس از تجزیه و تحلیل داده های آماری تمامی فرضیات نیز تایید شدند. در نتیجه باید گفت که همانگونه که غذا موضوع علومی همچون روانشناسی ، روانشناسی اجتماعی و اقتصاد می باشد، می تواند موضوعی جامعه شناختی نیز باشد. چرا که بسیاری از متغیرهای اجتماعی نیز فرآیند تغدیه را تحت تاثیر قرار میدهند. روش پژوهش حاضر نیز مبتنی بر پیمایش است و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و با نمونه 400 نفری با نمونه گیری خوشه ای بدست آمد.